خوره کتاب

t.gh

New member
کوچه سروده ای زیبا از فریدون مشیری، از مجموعۀ «ابر و کوچه»


بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.


در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:


یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Leyenda

t.gh

New member
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند، شعری از استاد شهریار


پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند

همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی میکند

در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گلفشانی میکند

ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمکپرانی میکند

نای ما خاموش ولی این زهرهی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی میکند

گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی میکند

سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی میکند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند

بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران میرسد با من خزانی میکند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند

می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند
 

t.gh

New member
مهتاب به نور دامن شب بشکافت
می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت
خوش باش و میندیش که مهتاب بسی
اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت

- خیام

 

t.gh

New member
نور زندگی از آتش بر میخیزد و آتش از مرگ چوب...
اندوهی خصم زیر خاکسترها درنگ کرده است.


بهومیل هرابال/تنهایی پر هیاهو
 

t.gh

New member
ترا من چشم در راهم؛ سروده ای زیبا از جاوید نام علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج..

ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.

شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.

زمستان1336

 
آخرین ویرایش:

t.gh

New member
هرگاه یادگیری را متوقف سازید، شروع به مردن می کنید.

- آلبرت اینشتین -

 

t.gh

New member
شما که سواد داری ، لیسانس داری ، روزنامه خوونی

با بزرگون میشینی ، حرف میزنی…همه چی میدونی

شما که کله ت پُره ، معلم مردم گنگی

واسه هر چی که میگن جواب داری ، در نمیمونی

بگو از چیه که من دلم گرفته

راه میرم دلم گرفته ، می شینم دلم گرفته

گریه می کنم ، می خندم ، پا میشم، دلم گرفته!
_______________________
"محمد صالح علاء"
 

t.gh

New member
آدمهای بزرگ حواسشان آن قدر پرت است که قصه ی مرا نمی فهمند و لذت نمی برند.


الدوز و کلاغها - صمد بهرنگی

 

t.gh

New member



من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

- خیام
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: BBT

t.gh

New member
اگر گاه گدار دچار اشتباه نمی شوی، نشانه ی آن است که هیچ کار نسبتا مبتکرانه ای انجام نمی دهی.

- وودی آلن -

 

t.gh

New member


کتاب‌های من در برابر گرسنگی یک کودک هیچ ارزشی ندارند

ژان پل سارتر / نوشته های پراکنده / ترجمه بابک جلال خانی
 

t.gh

New member


بسیاری از مردم می اندیشند كه در حال اندیشیدن هستند، در حالی كه سرگرم بازآرایی و تنظیم پیشداوری ها و تعصباتشان می باشند.

ویلیام جیمز
 

t.gh

New member


باید نسل گدایان را برانداخت ، زیرا از پول دادن به آنان و نیز پول ندادن به آنان عصبانی می شویم

سپیده دمان
فریدریش ویلهلم نیچه
 

t.gh

New member


کتاب باید تبری باشد برای درهم شکستن دریای منجمد وجودمان

کافکا / نامه ها / ۲۷ ژانویه ۱۹۰۴ میلادی
 

t.gh

New member
روزی سگی دانا بر گروهی گربه می گذشت ، وقتی به آنها نزدیک شد دید که به او اعتنایی ندارند و به خود مشغولند . ایستاد و آنها را نگاه کرد ، یکی از گربه ها از جا برخواست و نگاهی به دوستانش کرد و گفت : " دعا کنید برادران مومن باز هم با حرارت و اشتیاق دعا و تضرع کنید فورا باران موش بر شما خواهد بارید " .
سگ دانا چون حرف او شنید در دلش خندید و از آنها روی برگرداند و با خود گفت : " چقدر این گربه ها ابله اند و چقدر چشم ادراکشان کور است !! آیا در کتاب ها ننوشته اند و آیا من و پدرانم نمی دانیم که آنچه با دعا و تضرع می بارد ، موش نیست ، بلکه استخوان است ؟؟ "


دیوانه / جبران خلیل جبران
 

t.gh

New member


درست است که من
هميشه از نگاه نادرست و طعنه‌ی تاريک ترسيده‌ام
درست است که زير بوته‌ی باد سر بر خشتِ خالی نهاده‌ام
درست است که طاقت تشنگی در من نيست
اما با اين همه گمان مَبَر که در بُرودتِ اين بادها خواهم بُريد!

علی صالحی
 

t.gh

New member


تاریخ چیزی نبود جز لوحی رنگ باخته که مدام آن را پاک می کردند و دوباره آن طور که لازم می دانستند ، بازنویسی می کردند.


1984/ جورج اورول
 

genetics-92

New member
کوچه سروده ای زیبا از فریدون مشیری، از مجموعۀ «ابر و کوچه»


بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،

همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،

شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.


در نهانخانۀ جانم، گل یاد تو، درخشید

باغ صد خاطره خندید،

عطر صد خاطره پیچید:


یادم آمد كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم



اینک شعر كــوچـــه سروده "هما میرافشار"
(پاسخی به اثر فریدون مشیری)
بی تو طوفان زده ی دشت جنونم ،صید افتاده به خونم ، تو چه‌سان می‌گذری غافل از اندوه درونم؟ بی من از کوچه گذر کردی و رفتی ، بی من از شهر سفر کردی و رفتی ، قطره‌ای اشک درخشید به چشمان سیاهم ، تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم ، تو ندیدی ... نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی ، چون در خانه ببستم، دگر از پا ننشستم ،گوئیا زلزله آمد، گوئیا خانه فروریخت سر من ، بی تو من در همه ی شهر غریبم ، بی تو کس نشنود از این دل بشکسته صدائی ، بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی ، تو همه بود و نبودی ، تو همه شعر و سرودی ، چه گریزی ز بر من که ز کوی‌ات نگریزم ، گر بمیرم ز غم دل به تو هرگز نستیزم ، من و یک لحظه جدایی؟! نتوانم، نتوانم ، بی تو من زنده نمانم ، بی تو من زنده نمانم
 

love virology

New member
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد چنین است فرمان و خواست اهورامزدای چاره ساز. از این روی ما خواستاریم که با نیروی راستی و پایداری نیاز یکدیگر را فراهم سازیم . ای آرمئیتی ( بردبار صبور ) ای مهر خدایی ما را در زندگی از بخشش بینایی کامل و منش پاک برخوردار ساز. گات ها هات 43 بند 1
 
آخرین ویرایش:

love virology

New member
چه کسی بیشتر دوست است ؟
کسی که فروتن تر و بردبارتر و نرم گفتار تر باشد
چه کسی بیشتر دشمن است ؟
متکبران مغروران و نادان ها
چه چیز سودمند تر است؟
با دانایان نشستن
چه چیز بر فراز هر چیز است؟
اراده یزدان

پند نامه بزرگمهر
 
بالا