من و خواهرم خیلی انبه دوست داریم، یه بار قدیما، تصمیم گرفتیم تو باغچه حیاتمون هستشو بکاریم تا شاید خدا به بابامون رحم کرد و سبز شد . یه نفر بهمون گفت برای اینکه هستش سبز بشه باید اول اونو توی یه ظرف پر از آب بذارید تا ریشه بزنه، بعد بکاریدش تو باغچه
ما هم یه ظرف شیشه ای رو پر از آب کردیم ، هسته رو انداختیم توش و گذاشتیمش تو باغچه ....
پنجره اتاقمون به باغچه دید داشت. دیدیم یهو یه گربه پرید تو حیاط خونه و شروع کرد به کنجکاوی کردن درمورد اون ظرفه ... هی دورش میچرخید ... آخر سر هم سرشو کرد تو شیشه که بو بکشه ببینه چیه؟ که یهو یکی از اعضای خانواده وارد حیاط شد و گربه بدبخت از ترسش هول شد و در حین بو کشیدن سرش رفت توی آب .... حالا دیگه افتاده بود رو سرفه و عطسه .... نمیدونم تا حالا سرفه و عطسه کردن گربه ها رو دیدین یا نه ..... ولی صداش عین صدای سرفه و عطسه آدماس.....
اون گربه خیلی خونه ما میومد ، ولی بعد از این ماجرا دیگه ندیدیمش .... فکر کنم یا سکته کرد یا هم خفه شد یه گوشه ای افتاد مرد
ما هم یه ظرف شیشه ای رو پر از آب کردیم ، هسته رو انداختیم توش و گذاشتیمش تو باغچه ....
پنجره اتاقمون به باغچه دید داشت. دیدیم یهو یه گربه پرید تو حیاط خونه و شروع کرد به کنجکاوی کردن درمورد اون ظرفه ... هی دورش میچرخید ... آخر سر هم سرشو کرد تو شیشه که بو بکشه ببینه چیه؟ که یهو یکی از اعضای خانواده وارد حیاط شد و گربه بدبخت از ترسش هول شد و در حین بو کشیدن سرش رفت توی آب .... حالا دیگه افتاده بود رو سرفه و عطسه .... نمیدونم تا حالا سرفه و عطسه کردن گربه ها رو دیدین یا نه ..... ولی صداش عین صدای سرفه و عطسه آدماس.....
اون گربه خیلی خونه ما میومد ، ولی بعد از این ماجرا دیگه ندیدیمش .... فکر کنم یا سکته کرد یا هم خفه شد یه گوشه ای افتاد مرد