تجربه های یک روانشناس...(مشکلات و راهکارها)-هرکی میتونه مشاوره بده

safoora

New member
خوب بگید راهکار شما چی بود؟

در ضمن من این تاپیک رو خیلی دوست دارم
 

melinaa

New member
اگر سوال بپرسی،


تنها سه دقیقه نادانی،


و اگر نپرسی،


باقی عمرت را


- - - Updated - - -

خدا را دوست بدارید


حداقلش این است که یکی را دوست دارید که روزی به او می رسید
 

شفيع

New member
خوب بگید راهکار شما چی بود؟

در ضمن من این تاپیک رو خیلی دوست دارم

اولين كار در اين موارد بررسي نقش ها و بررسي مرزهاي بين زوجين و اعضاي خونواده هست.من به دقت نيگا كردم و ديدم كه مرزها به هم خورده و زن در نقش شوهر ظاهر شده زن در نقش پدر بچها ظاهر شده و زن در نقش مادر شوهر و بچهاش ظاهر شده و در عوض مرد به يك عنصر بي معنا تبديل شده و در اين بين فرزندانش نيز مرزهارو پاك كردن و مرزي به عنوان پدر فرزندي ندارن و به تبعيت از مادر و باحمايت مادر براي خودشون نقش تعريف كردن.من اول اينارو شناسايي كردم و مو به مو موشكافي كردم و اينارو با دليل بيان كردم و سعي كردم هركسي رو به جاي خودش برگردونم.
 

parand

Well-known member
اقای شفیع نتیجه چی شد؟؟؟
به سازش ختم شد یا طلاق گرفتن؟؟؟؟؟
 

شفيع

New member
مورد دوم و مورد مراجعه كرده جهت گرفتن خدمات رواني:
بچها يك زوج جوان به همراه زني ميانسال اما ارايش كرده ولباس شيك و اتو كرده و خوش رنگ مراجعه كردن.دختره و پسره بسيار ناراحت و تنها زن كه مادر دختره بوده صحبت ميكرد.كه اين شوهر نيست مرد نيست به دخترم بد ميگذره و ...
حالا بگذاريد يه مختصر اطلاعاتي از دختر و پسر بذارم براتون:
وضعيت اقتصادي:پدر دختره رئيس بانك مرزكي يكي از شهرستانها و پدر پسره هم رئيس يكي از شعب بانك مسكن در يكي از شهرستانها بودن.خونوده هاي نسبتا مرفهي بودن.
نحوه اشنايي دختر پسر:دختر همكلاسي خواهر پسر بوده وگويا در يكي از مراسمات يا جشنها در خوشنون بوده كه پسره ميگفت روز جشن رفتم طبقه بالا و اين دختر(زن فعليش)بدون روسري منو ديد زودي روسري سرش كرد و سلام داد بعد رفت مانتوشو پوشيدو رفت خونشون.و پسره ميگفت از اون موقع از دختره خوشم مي اومد و دختره هم همين رو تصديق كرد.پسره ميگفت مدتي گذشت و در خيابون ديدمش و آدرس فيس بوكشو داد واز اين طريق باهم اشنايي بيشتر پيدا كرديم و عشق و عاشقيمون از اينجا شروع شد.
علت مراجعه؟:بچها علت مراجعه و درخواست طلاق رو پسر بي توجهي دختر به پدر مادر،بددهني، بداخلاقي و خوشكلي همسرش ميدونست!!!!!بسيار زنشو دوست داشت و ميگفت حق نداره پاشو از خونه بيرون بذاره و دختره هم زير بار نميرفت و ميگفت دغدغه تو براي بيرون رفتنم بي مورده.هردوتاشون سماجت به خرج ميدادن.
اما دختره علت رو بداخلاقي پدر مادر و خود پسره وهمچنين دخالت خواهر پسر ميدونست!
اينها جمعا 4 ماه بود عقد كرده بودن و يكبار باهم قبرص رفته بودن بدون اينكه ازدواج كرده باشن.
در ضمن پسر بسيار احساسي و با بغض صحبت ميكرد دختر25 سال و پسر 28 سال داشت.
بگين چكار ميكردين؟
 

شفيع

New member
اقای شفیع نتیجه چی شد؟؟؟
به سازش ختم شد یا طلاق گرفتن؟؟؟؟؟

دوست من ،من از روش قرارداد بين زوجين استفاده كردم و با يك ماه خريدن زمان براي زوجين تعهدي بينشون به وجود آوردم و در عرض اين يك ماه روشهاي شوهردار و روش هاي زن داري رو به مرد ياد دادم و بعد از يك ماه اينا با رضايت كامل به زندگي عاديشون برگشتن كه البته بعده يك ماه با گل و شيريني و... به استقبالم اومدنو تشكرو...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: parand

safoora

New member
اولين كار در اين موارد بررسي نقش ها و بررسي مرزهاي بين زوجين و اعضاي خونواده هست.من به دقت نيگا كردم و ديدم كه مرزها به هم خورده و زن در نقش شوهر ظاهر شده زن در نقش پدر بچها ظاهر شده و زن در نقش مادر شوهر و بچهاش ظاهر شده و در عوض مرد به يك عنصر بي معنا تبديل شده و در اين بين فرزندانش نيز مرزهارو پاك كردن و مرزي به عنوان پدر فرزندي ندارن و به تبعيت از مادر و باحمايت مادر براي خودشون نقش تعريف كردن.من اول اينارو شناسايي كردم و مو به مو موشكافي كردم و اينارو با دليل بيان كردم و سعي كردم هركسي رو به جاي خودش برگردونم.

:riz304:

دوست من ،من از روش قرارداد بين زوجين استفاده كردم و با يك ماه خريدن زمان براي زوجين تعهدي بينشون به وجود آوردم و در عرض اين يك ماه روشهاي شوهردار و روش هاي زن داري رو به مرد ياد دادم و بعد از يك ماه اينا با رضايت كامل به زندگي عاديشون برگشتن كه البته بعده يك ماه با گل و شيريني و... به استقبالم اومدنو تشكرو...

کاش قرارداد رو هم مختصر میگفتید
 

safoora

New member
مورد دوم و مورد مراجعه كرده جهت گرفتن خدمات رواني:
بچها يك زوج جوان به همراه زني ميانسال اما ارايش كرده ولباس شيك و اتو كرده و خوش رنگ مراجعه كردن.دختره و پسره بسيار ناراحت و تنها زن كه مادر دختره بوده صحبت ميكرد.كه اين شوهر نيست مرد نيست به دخترم بد ميگذره و ...
حالا بگذاريد يه مختصر اطلاعاتي از دختر و پسر بذارم براتون:
وضعيت اقتصادي:پدر دختره رئيس بانك مرزكي يكي از شهرستانها و پدر پسره هم رئيس يكي از شعب بانك مسكن در يكي از شهرستانها بودن.خونوده هاي نسبتا مرفهي بودن.
نحوه اشنايي دختر پسر:دختر همكلاسي خواهر پسر بوده وگويا در يكي از مراسمات يا جشنها در خوشنون بوده كه پسره ميگفت روز جشن رفتم طبقه بالا و اين دختر(زن فعليش)بدون روسري منو ديد زودي روسري سرش كرد و سلام داد بعد رفت مانتوشو پوشيدو رفت خونشون.و پسره ميگفت از اون موقع از دختره خوشم مي اومد و دختره هم همين رو تصديق كرد.پسره ميگفت مدتي گذشت و در خيابون ديدمش و آدرس فيس بوكشو داد واز اين طريق باهم اشنايي بيشتر پيدا كرديم و عشق و عاشقيمون از اينجا شروع شد.
علت مراجعه؟:بچها علت مراجعه و درخواست طلاق رو پسر بي توجهي دختر به پدر مادر،بددهني، بداخلاقي و خوشكلي همسرش ميدونست!!!!!بسيار زنشو دوست داشت و ميگفت حق نداره پاشو از خونه بيرون بذاره و دختره هم زير بار نميرفت و ميگفت دغدغه تو براي بيرون رفتنم بي مورده.هردوتاشون سماجت به خرج ميدادن.
اما دختره علت رو بداخلاقي پدر مادر و خود پسره وهمچنين دخالت خواهر پسر ميدونست!
اينها جمعا 4 ماه بود عقد كرده بودن و يكبار باهم قبرص رفته بودن بدون اينكه ازدواج كرده باشن.
در ضمن پسر بسيار احساسي و با بغض صحبت ميكرد دختر25 سال و پسر 28 سال داشت.
بگين چكار ميكردين؟

من فکر میکنم اموزش مهارت های ارتباط موثر یا انتظار و توقع رو کار میکردم
یکمی هم روی مرزبندی اطرافیان کار میکردم
 

taranom92

New member

جالب شد!

ببخشید من رشتم این نیست، ولی خیلی ساله که به روانشناسی (در عمل، نه آکادمیک) علاقه دارم

به نظر من شاید بایستی یکمی اعتماد به نفس مرده رو تقویت کرد و بعد ... آروم آروم تقسیم مسوولیت کرد تا جایگاه تخریب شده ی پدر خانواده شون بهتر بشه

خودتون چه مشاوره ای دادید؟

سلام خوبین؟نظرتون جالب بودازیکی ازاستادای خوب که تخصصش خانواده درمانی این روشنیدم که خیلی ازاوقات بایدجایگاه تخریب شده مرد درست شه نظرتون جالب بود
بنظرمن اینجااگه خانم توی جایگاه خودش وآقادرجایگاه خودش باشه آقاتحقیرنمیشه وبیشتردل به کارمیده چون درخانواده ای که جایگاه مشخص باشه مسؤلیت هرنفر هم مشخصه تااینجاش علمی بودطبق چیزایی که توکتاب خوندم امااگه بخوام راهکارازخودم بدم بابچه های خانواده هم صحبت میکنم که به اندازه ی درامدشون ازوالدین توقع داشته باشن مثلانبایداینجاگوشی گرون برای بچه خریده بشه البته کارسختیه خانواده درمانی چون اولش خانواده یه عضورومقصرمیدونه وهمه تقصیراروگردن اون شخص میندازن‏(دراین مثال خانواده پدررومقصرمیدونن که نیازبه اصلاح داره‏)بعدهمین خانواده وقتی که پدربایدبرگرده سرجایگاه اصلیش خانواده حالت دفاعی پیدامیکنه
 

taranom92

New member
سلام قطعا هر دو نفر از نظر شخصیتی مشکل دارند.ولی هنر روانشناس اینه که نسبت به مراجعش بی طرف باشه وسعی کنه هیچ گونه انتقالی صورت نگیره.ن
منو ببخش که رک صحبت میکنم ولی روانشناس نباید کاری کنه که مراجعش بره پشت سرشو هم نگاه نکنه اینجوری که مشکلی حل نمیشه
سلام دوست من توخانواده درمانی طبق چیزایی که من میدونم درمانگربایدرک باشه بعدخودخانمه که میره خونه متوجه میشه که چرادرمانگررک بودمثلازن گیررررمیده میگه طلاق میخوام (بستگی به شخصیت مراجع‏)درمانگرمیتونه ازاین روش استفاده کنه:باشه خب بروطلاق بگیراینجاس که طرف کوتاه میادازطلاق گرفتن‏(لبته من تجربه خانواده درمانی ندارم طبق حرفایی که ازاساتیدشنیدم میگم‏)‏
 

شفيع

New member
سلام خوبین؟نظرتون جالب بودازیکی ازاستادای خوب که تخصصش خانواده درمانی این روشنیدم که خیلی ازاوقات بایدجایگاه تخریب شده مرد درست شه نظرتون جالب بود
بنظرمن اینجااگه خانم توی جایگاه خودش وآقادرجایگاه خودش باشه آقاتحقیرنمیشه وبیشتردل به کارمیده چون درخانواده ای که جایگاه مشخص باشه مسؤلیت هرنفر هم مشخصه تااینجاش علمی بودطبق چیزایی که توکتاب خوندم امااگه بخوام راهکارازخودم بدم بابچه های خانواده هم صحبت میکنم که به اندازه ی درامدشون ازوالدین توقع داشته باشن مثلانبایداینجاگوشی گرون برای بچه خریده بشه البته کارسختیه خانواده درمانی چون اولش خانواده یه عضورومقصرمیدونه وهمه تقصیراروگردن اون شخص میندازن‏(دراین مثال خانواده پدررومقصرمیدونن که نیازبه اصلاح داره‏)بعدهمین خانواده وقتی که پدربایدبرگرده سرجایگاه اصلیش خانواده حالت دفاعی پیدامیکنه

ترنم جان مرسي.
ترنم ميدوني ايني كه ميگي پدر خوب شه يا به جايگاش برگرده خونواده حالت دفاعي ميگرين درست اما من قصدم حركت همزمان و ساختن و مرزبندي كردن همزمان بود و همشونو باهم جلو ميبردم
 

شفيع

New member
سلام دوست من توخانواده درمانی طبق چیزایی که من میدونم درمانگربایدرک باشه بعدخودخانمه که میره خونه متوجه میشه که چرادرمانگررک بودمثلازن گیررررمیده میگه طلاق میخوام (بستگی به شخصیت مراجع‏)درمانگرمیتونه ازاین روش استفاده کنه:باشه خب بروطلاق بگیراینجاس که طرف کوتاه میادازطلاق گرفتن‏(لبته من تجربه خانواده درمانی ندارم طبق حرفایی که ازاساتیدشنیدم میگم‏)‏

ترنم جان مرسي.
ترنم اين بحث و روش درماني خانواده درماني رو كه گفتي درمان خوب اما بسيار خطرناكيه بايد مراجعتو بشناسي وبراساس شناختت بهش اينارو بگي وگرنه اگه اشتباهي اين كارو بكني ناموافق و چ بسا فاجعه بار باشه
 

taranom92

New member
ترنم جان مرسي.
ترنم اين بحث و روش درماني خانواده درماني رو كه گفتي درمان خوب اما بسيار خطرناكيه بايد مراجعتو بشناسي وبراساس شناختت بهش اينارو بگي وگرنه اگه اشتباهي اين كارو بكني ناموافق و چ بسا فاجعه بار باشه

سلام آقاشفیع حرفتون کاااملادرسته برای همین توپرانتزنوشتم بستگی به مراجع داره چون عین حرف استادمون این بود‏(شایدمراجع بخوادخودکشی کنه وسایلشم آماده باشه به ماچیزی نگفته باشه خطرناکه بگیم بروخودتوبکش یاشایدمراجع بیماری قندداشته باشه شکلات روزیادمصرف کنه نبایدگفت بروتادلت میخوادشکلات بخورچون دوزکه بره بالاخطرمرگ زیاده‏)‏
 

taranom92

New member
ترنم جان مرسي.
ترنم ميدوني ايني كه ميگي پدر خوب شه يا به جايگاش برگرده خونواده حالت دفاعي ميگرين درست اما من قصدم حركت همزمان و ساختن و مرزبندي كردن همزمان بود و همشونو باهم جلو ميبردم

شماکارتون درسته جناب شفیع منم برای همین که میدونستم خانواده حالت دفاعی پیدامیکنه گفتم بایدبفکرچیزای دیگه هم بودواون همون مرزبندی و...که خوب توضیح دادین
 

شفيع

New member
شماکارتون درسته جناب شفیع منم برای همین که میدونستم خانواده حالت دفاعی پیدامیکنه گفتم بایدبفکرچیزای دیگه هم بودواون همون مرزبندی و...که خوب توضیح دادین

آفرين همكار خوب.شما ارشدين؟تجربه باليني دارين يا نه؟البته ميتونيد پاسخ ندين
 
بالا