در مورد من سال قبل یکی از پرخاطره ترین و موفقترین سال تو عمرم تا حالا بود و کلی شاد بودم ولی تا این 7 ماه سخت ترین روزام رو گذروندم و تا آخر سال هم نمیدونم چی در انتظارمه....خدایا به امید تو
برای من سال 90 پرخاطره ترین سال بود. (نمیتونم بگم بهترین، چون مربوط به دوران کودکی میشه). ولی 90 سالی بود که شادی و غم رو در کنار هم تجربه کردم.. هم احساس ارامش و تعالی میکردم هم ناراحتی و احساس اینکه کاش هیچیک از این اتفاقها نمی افتاد... شاید به نظرتون عجیب بیاد ولی من تجربه کردم!! و ضربه ای که خوردم این بود که از هدفم دور شدم..که میگم شاید حکمت بود!!:sad:
سال 89 هم بهترین و هم بدترین سال زندگیم بود,بهترین بود چون برا اولین بار احساس کردم یه نفر غریبه اونقدر به قلبم نزدیک شده که با تمام وجودم دلم میخاد تو قلبم بنشونمش وبرا همیشه همونجا نگهش دارم و بدترین بود چون ....
برای من سال 87 و 88 بهترین سال زندگیم بود یعنی اواسط تحصیلم
بهترین روزای زندگیم. دور هم بودن دوستان. که الان هرکدومشون یه جای ایران و به کارهای مختلفی مشغولن
خداییش شادترین روز های زندگیم بود که مسلما دلایل دیگه ای هم داشته
درسته که ممکنه نتیجه ی شادی یا غممون خوب نباشه اما تجربه است حتی اگه تلخ باشه
سال 86...سالي كه رفتم زيارت كعبه..
اون سال يكي از بهترين سالهاي عمرم بود،و همزمان با خوش ترين روزهاي دانشجوييم. اما آخرين ماه از سال 86 هم يكي از سخت ترين تجربه هاي زندگيمو داشتم!
سال 88 هم براي من سال خيلي خوبي بود