این جور آدمها؟؟؟؟؟

bahar.zr93

New member
این یک خاطره کاملا واقعی است و چند روز پیش برای من اتفاق افتاد....

چندروز پیش من و دختر عمم که همسن خودمه با عموی 23 سالم رفته بودیم بیرون. من و دختر عمم رفتیم توی یک مغازه و عموم بیرون بود. توی مغازه یکی از هم بازی های دوران بچگیمونو دیدیم... از فامیلها... منم خیلی آشنا نگاش کردم و تا اومدم سلام کنم بهش... خانم یه پشت چشمی واسه ما نازک کرد و روشو اونور کرد... مثلا نشناخت!!! ماهم چیزی نگفتیم...
من اومدم بیرون توی ویترین یه چیزی به عموم نشون بدم.... اون خانم هم اومد که بره. تا عموم دید شروع کرد به سلام و احوال پرسی از کل خاندان ما....
جالبه در عرض کمتر از 2-3 دقیقه اسم ما دو تاهم هم یادش اومد و دست و روبوسی و یهو گفت: اوا توی مغازه دختر عمت بود نه؟؟؟ ببخشید سلام نکردم!چنان با شخصیت شد که اصلا یه وضعیتی...!!! بعدم به طور اتوماتیک خودش با عموم آشنا شد...!!ما هم اونجا مزاحم بودیم انگار....
یعنی اگه بد نبود همون جا دلم میخواست یه مشت میاوردم وسط دماغش!!

واقعا دلم میخواد بدونم نطر شما درباره برخوردش چیه؟؟؟ یا کلا دور و برتون همچین آدمهایی (که متاسفانه معمولا دخترن!!!) دیدین؟؟ یا من خیلی بزرگش کردم قضیه رو؟؟

 

sara77

New member
خب اره پیش میاددددددددددددددددددددددددددددد
من خیلی دیدم
 

leylii

New member
آره منم دیدم البته من با داداشم رفته بودم بیرون بعد یکی از بچه ها که اصلا تو دانشگاه حتی سلام هم به هم نمی کردیم اومد گفت سلام و احوال پرسی و اینااا بعد گفت نمی دونستم که ی برادر داری و ی نیشخند زد ...اه چندشن این افراد...اینا به نظر من از نظر روانی مشکل دارند ....و دچار کمبود توجه اند..........
خوب میزدی اون مشته رو حیف که نزدی.....:25r30wi::thanks:
 

khoudaei

New member
البته از این آدما زیاده اما فکر کنم شما هم زیادی حساس شدی
 

setayesh71

New member
نه بابا خانم تازه دماغشونو عمل کردن!!!! حیفم اومد...

:25r30wi: حالا که اینطور شد حتما باید می زدی !

حداقل باید یه چیزی بهش می گفتی ! مثلا می گفتی فکر کنم از وقتی عموم رو دیدی منم شناختی ! بابا یه متلک می نداختی!!!!!!!!!
 

sara77

New member
خب من اصولا برای کسایی که اشنا و دوستا ی که دور هستن و رابطه ی انچنا نی ندارن
منتظر میمونم خودش بیاد جلو اگه اومد ما هم سلام میدیم اگه نیومد که بهترررررررررررررر 3 ساعت وقتمونو تلف کنیم که چی بشه
واااااااااااااااالا
 

bahar.zr93

New member
:25r30wi: حالا که اینطور شد حتما باید می زدی !

حداقل باید یه چیزی بهش می گفتی ! مثلا می گفتی فکر کنم از وقتی عموم رو دیدی منم شناختی ! بابا یه متلک می نداختی!!!!!!!!!
باورت میشه انقده بهم برخورده بود اصلا قدرت فکرکردن نداشتم!! البته بجز اون مشته که آرزوش به دلم مونده!!:1dco2x0p1lilzhfpg1t

خب من اصولا برای کسایی که اشنا و دوستا ی که دور هستن و رابطه ی انچنا نی ندارن
منتظر میمونم خودش بیاد جلو اگه اومد ما هم سلام میدیم اگه نیومد که بهترررررررررررررر 3 ساعت وقتمونو تلف کنیم که چی بشه

آخه من خودم خیلی واسه آشناهام احترام قائلم .همیشه پیشدستی میکنم واسه سلام واینا.... یه جا خونده بودم اصلا خصوصیت زنهای اردیبهشتی همینه که احترام میذارن و توقع احترام متقابل دارن!!
 

sara77

New member
oخب منم همینطور و لی کسایی که باهاشون صمیمیم اصولا کسایی که خودشونو میگیرن ومثلا میخان بگن اره ماهم کسی هستیم رابطه ندارم اگه هم باشه منم خودمو چنان میگیرم که حرصش دراد با کسی دیگه اینکارو نکنه
من یکی از دوستای مدرسه ایمو اون سری دیدم بعد خیلی سرد برخورد کرد منم قشنگ زدم تو برجکش کلیم حال کردم جاتون خااااااااالی




آخه من خودم خیلی واسه آشناهام احترام قائلم .همیشه پیشدستی میکنم واسه سلام واینا.... یه جا خونده بودم اصلا خصوصیت زنهای اردیبهشتی همینه که احترام میذارن و توقع احترام متقابل دارن!![/QUOTE]
 

شادی 25

New member
این یک خاطره کاملا واقعی است و چند روز پیش برای من اتفاق افتاد....

چندروز پیش من و دختر عمم که همسن خودمه با عموی 23 سالم رفته بودیم بیرون. من و دختر عمم رفتیم توی یک مغازه و عموم بیرون بود. توی مغازه یکی از هم بازی های دوران بچگیمونو دیدیم... از فامیلها... منم خیلی آشنا نگاش کردم و تا اومدم سلام کنم بهش... خانم یه پشت چشمی واسه ما نازک کرد و روشو اونور کرد... مثلا نشناخت!!! ماهم چیزی نگفتیم...
من اومدم بیرون توی ویترین یه چیزی به عموم نشون بدم.... اون خانم هم اومد که بره. تا عموم دید شروع کرد به سلام و احوال پرسی از کل خاندان ما....
جالبه در عرض کمتر از 2-3 دقیقه اسم ما دو تاهم هم یادش اومد و دست و روبوسی و یهو گفت: اوا توی مغازه دختر عمت بود نه؟؟؟ ببخشید سلام نکردم!چنان با شخصیت شد که اصلا یه وضعیتی...!!! بعدم به طور اتوماتیک خودش با عموم آشنا شد...!!ما هم اونجا مزاحم بودیم انگار....
یعنی اگه بد نبود همون جا دلم میخواست یه مشت میاوردم وسط دماغش!!

واقعا دلم میخواد بدونم نطر شما درباره برخوردش چیه؟؟؟ یا کلا دور و برتون همچین آدمهایی (که متاسفانه معمولا دخترن!!!) دیدین؟؟ یا من خیلی بزرگش کردم قضیه رو؟؟

کاش یه مشت میرفتی تو دماغش اینجوری خیلی بیشتر کیف می داد.
حرص من رو هم در آورد.
 

mahsa.

New member
من اول باید عموتو ببینم بعد نظر بدم ؟
شاید باهم اشتا دراومدیم خوووووووووو
 

am-ml

New member
خوشبختانه در مورد من برعکس رو دیدم ؛داداشم مدیر داخلی یه جایی بود و بچه هایی که اونجا می اومدن 60-70 درصدشون دختر بودن ،منم بعد از ظهر ها که اداره نبودم یه کار پاره وقت رو بخاطر علاقه ام به اون کار توی همونجا داشتم ؛ معظلم این بود که همه دانش آموزام می خواستن فاصله شون رو با من حفظ کنن تا کسی فکر نکنه بخاطر داداشم می خوان خودشون رو به من نزدیک کنن .
اوضاع بدی بود.
در مورد اون خانم هم به نظر من بجای مشت و اینا بهترین کار این بود که بهش کم محلی کنی و با یه سلام خشک و خالی و با یه عذر خواهی برگردی توی مغازه و بهش بفهمونی که متوجه رفتار نا معقول و بی ادبانه اش شدی . تواضع در برابر متکبر درست نیست و باید در برابر این آدما مغرور بود.
 
آخرین ویرایش:

am-ml

New member
من اول باید عموتو ببینم بعد نظر بدم ؟
شاید باهم اشتا دراومدیم خوووووووووو

:25r30wi::25r30wi:

اینم نکته ظریفیه ...
شما از تحویل گیری عموت که نگفتی؟ ؛ نمی دونم چه معظلیه بعضی از پسرا معمولا دل هیشکی رو نمیشکونن.:25r30wi:
 

mahsa.

New member
:25r30wi::25r30wi:

اینم نکته ظریفیه ...
شما از تحویل گیری عموت که نگفتی؟ ؛ نمی دونم چه معظلیه بعضی از پسرا معمولا دل هیشکی رو نمیشکونن.:25r30wi:

خب یه طرفه قضیه هم اینه شاید عموش خیلی تو دل برو بوده که حافظه ی خانمه در جا کار کرده والا
 

bahar.zr93

New member
مهسا..... تو هم آبجی؟؟؟؟؟ نه نه نه !!!! ولی بقول شادی خودمم الان اصابم خورده که چرا چیزی نگفتم که بفهمه چه غلط گنده ای کرده!
 

mahsa.

New member
مهسا..... تو هم آبجی؟؟؟؟؟ نه نه نه !!!! ولی بقول شادی خودمم الان اصابم خورده که چرا چیزی نگفتم که بفهمه چه غلط گنده ای کرده!
بهارم نترس من دماغم عملی نیست مشت چیه باکله هم میتونی بری توش.
 

am-ml

New member
خب یه طرفه قضیه هم اینه شاید عموش خیلی تو دل برو بوده که حافظه ی خانمه در جا کار کرده والا

:a2d3:..........ولی اگه بهار بهش کم محلی کرده بود یعنی تیکه تیکه اش می کرد واسش بهتر بود.
یه نمونه اش رو در مورد داداشم توی همونجا داشتم البته اون رسما خودش رو به ما می چسبوند ؛داداشم هم تاکید که رسمی باش ؛ یعنی دختره هنوز جایی من رو میبینه روش رو بر می گردونه ؛باور کن من دلم می خواست مغرور باشه و دماغش و بگیره بالا که اگه شماها با من سر سنگین برخورد می کنین من از شما بدترم ولی متاسفانه :sad:
 
آخرین ویرایش:
بالا