پاتوق همیشه داااااااااغ خوشگذرونی ☻

[eeeeeeehsan]

قابل توجه احسـان؛

عزیــز جـان ما همون خــری رو که رنگ میکنی قشنگ میفهمیم که خــر نیست و اسب تشریف داره!

دیگه... می تونیم و زورمون هم میرسه...! حرفی هست عـایــا؟! مشکلی دارین شمـا؟! :65d6a5d6s:

WOW!!!! پس یادم باشه فردا بهت تعداد بگم برام بفرستی آقـای لارج...! بعـــلــــه!! :j58r36j3gcr4suxymup

آووووو...یعنی این خره هه بدبخت رو تو میای رنگ می کنی بعد این چارپا رو به جا یه دو پا که قناریه میفروشی؟
دستاشو میبری با اره بعد بال میچسبونی جاش؟
بعد این خرای قناری صدای عر عر میدن یا مرغ عشق...ها؟

من حرفی واسه گفتن ندارم!!!!!!!!!!!

 

[eeeeeeehsan]

یکی از همکلاسی ها نمیدونم از کجـا شماره منو پیدا کرده و sms زده. ( اصلاً دوران دانشجویی باهاش ارتباطی نداشتم؛ در حد سلام... اونم گاهی اوقات...! )

میگه: خیلی خونده بودمـا! خیلی زحمت کشیدم و... ولی مجاز نشدم!

بعد خودش درصدهاش رو برام فرستاد که اینم درصدهام.

من اول این شکلی شدم => :5:

بعد این شکلی => :65d6a5d6s:

در نهایت => :25r30wi:

درصد برام فرستاده در حدی که باید جزء 20 نفر اول میشده!! بعد میگه مجاز نشدم!

نمیدونم مردم چه اصراری دارن...! چی بگه آدم...! فقط افسـوس خوردم براش...!

من جا تو بودم میرفتم تو افق محـو میشدم!! :25r30wi:

 

[SH!LA]

شکلکش باحال بود

من همه جا مینشسـتم، جلو، وسط، عقب، همه جا... فقط هم صندلی داشتیم، نیمکت رو فقط دبستان داشتیم.
چرا حالا؟؟ یهـو یادت اومد یا میخوای به قضیه ای اشاره کنی؟؟

آره... :25r30wi:

همین طوری... یهو یاد اون دوران افتادم. میخواستم بدونم جاتون ثابت بوده یـا نه؟ میگن معمولاً بچه های درسخون ( بجز اونا که کوتاه قد بودن ) ردیف جلو میشستن.

برای من که دوران راهنمایی هم نیمکت بود.

 

[biologisst]

اههههههه...اعصابم خرد خاکشیر شد..
دوباره یه عده اومدم نژاد پرست..تاپیک نظر کنکور....هر چی از دهنشون درمیاد بار ما زیستی ها دارن میکنن...
واقعا خجالتم خوب چیزیه...
دلم می سوزه..
خدا رحم کنه بهمون که افتادیم به خود خوری خودمون..عوض پیشرفت هعی سیخوونک میزنیم به اطرافیانمون مبادا اونا از ما بزنن جلو..
من هر چی با ادب و احترام برخورد میکنم...اونا انگار نه انگار.
واقعا ناراحت شدم.....دل شکستن هنر نیست..که بعضیا دارن اینو حسابی تو زندگیشون رونق میدن...

 

[love virology]

جناب احسان برای شما پیام دادم / حیف که دیگه حوصله بحث ندارم / خدا جای حق نشسته من تا خدا رو دارم هیچ غمی ندارم

 

[SH!LA]

من جا تو بودم میرفتم تو افق محـو میشدم!! :25r30wi:

:25r30wi:

نمیدونم بعضی ها در مورد بقیه چی فکر میکنن؟! بیشتر برای خودش افسوس خوردم که با این تحصیلات ( هر چند معدل و نمره های پائینی داشت ) اینقدر سواد نـداره...!

اههههههه...اعصابم خرد خاکشیر شد..
دوباره یه عده اومدم نژاد پرست..تاپیک نظر کنکور....هر چی از دهنشون درمیاد بار ما زیستی ها دارن میکنن...
واقعا خجالتم خوب چیزیه...
دلم می سوزه..
خدا رحم کنه بهمون که افتادیم به خود خوری خودمون..عوض پیشرفت هعی سیخوونک میزنیم به اطرافیانمون مبادا اونا از ما بزنن جلو..
من هر چی با ادب و احترام برخورد میکنم...اونا انگار نه انگار.
واقعا ناراحت شدم.....دل شکستن هنر نیست..که بعضیا دارن اینو حسابی تو زندگیشون رونق میدن...

من فقط چند دقیقه اومدم و دیدم باز از این بحث ها شده؛ همه رو نخونده اومدم بیـرون. خیلی زشتـه که با این سن و سطح علمی هنوز بحث این موضوعات میشـه!
به قول دوستم میگفت ما در طول تحصیل مون همه درسی خوندیم. از ریاضی - فیزیک - شیمی گرفته تـــا زیست گیاهی و جانوری و کلی درس های تخصصی رشته خودمون. اون بیوشیمی فیزیکی که ما داشتیم؛ هیچ کس نمیدونه چی هست...! بی خیالش عزیــزم... فکر آدم ها رو نمیشه تغییر داد بذار تو همون فکر باشن و برای خودشون خوش باشن! :riz481:

 

[biologisst]

جناب احسان برای شما پیام دادم / حیف که دیگه حوصله بحث ندارم / خدا جای حق نشسته من تا خدا رو دارم هیچ غمی ندارم

فکر کنم منظورشون همون تاپیک نظرات کنکور هست.
من خیلی از دستشون ناراحت شدم.
طوری نیست بچه ها شما هم نرین اعصابتون به هم میریزه..
بزارید هر چی از دهن مبارکشون در میاد بگن...بگن یکم دلشون خنک بشه...بیچاره ها تو دلشون مونده عقده ای میشن فردا سر بچه ی مردم که کارشناسی زیست خونده خالی میکنند.
خدا عادله.....خدا عالمه...
سپردمشون به خدا.

 

[eeeeeeehsan]

ای ی ی ی ی خوش ششششانس..... نه 12 کیلو قطاب پس....

آقا گفتی قطاب، یاد یه خاطره افتادم؛
چند سال پیش نزدیکای ظهر رفته بودم اداره پست چندتا چک بفرست انتشارات تهران، بعد دیدم یارو پسره فرانسوی بود، داشت شیرینی میفرستاد شهرشون، حالا بگید چی؟؟
نزدیک 15 کیلو پشمک و یکی دوتا جعبه مخلوط و باقلوا و اینا.. کل اداره پست همه شده بودیم اینطور: :5:
15 کیلو پشمک خیـــــلیه!!
بعد بهش گفتم پشمک دوست داری نه؟؟ :riz481:

دیگه هیچی، اون موقع رنو pk داشتم، دم در اداره پست وایستادم و بعد سوارش کردم رسوندمش هتل.
یکی برداشته بودش اسکلش کرده بود، دستمال یزدی رو بسته بود به کمرش!!! سرش هم کچل بود وقتی اومد بیرون بست به سرش. گفتم به کمرت نبند بهت میخندن.
یارو قد داشت 2 متر، ریش و سبیل داشت دو برابر من، سنش رو که پرسیدم گفت 20 سال، ازدواجم کرده بود!! فرانسویا هم سفید و خوشکلن، گفتم حواست جمع باشه اینجا ایرانه.. میخندید...
حالا راست یا دروغش گفت واسه کار اومدم افغانستان، از اونطرف اومدم ایران و دارم میگردم، از خیابونای ایران خوشم میاد شباش میرم قدم میزنم. منظورش از ایران یزد بود فک کنم.
هی اصرار داشت فارسی حرف بزنه، یه کتاب داشت فرانسوی و انگلیسی و فارسی توش بود، لغات و اصطلاحات مورد نیازش رو هی از اون تو نگاه میکرد. یادش بخیر.. کلی تشکر کرد ازم.

 

[nahal5555]

فرناز جون اعصابتو واسه چيزايى که ارزش ندارن خراب نکن,طرز فکر بعضيارو نميشه عوض کرد عزيزم.

 

[SH!LA]

دوستــان این کسانی که از این بحث ها میکنن و توهین میکنن؛ فقط لطف کنید و گزارش اخطار براشون رد کنید.

 

[eeeeeeehsan]

جناب احسان برای شما پیام دادم / حیف که دیگه حوصله بحث ندارم / خدا جای حق نشسته من تا خدا رو دارم هیچ غمی ندارم

چی شده دوست عزیز؟؟
من شرمندم پاپ آپ پیغام خصوصی واسم باز نشده که چکش کنم، متوجه نشدم. قضیه چیه؟؟


پ ن: متوجه شدم.

 

[biologisst]

دوستــان این کسانی که از این بحث ها میکنن و توهین میکنن؛ فقط لطف کنید و گزارش اخطار براشون رد کنید.

گزارش اخطار میره برای مدیر؟ مدیر تاپیک یا مدیر کل؟یا کلا ناظرا و معاونا؟
آخه فک کنم مدیر قسمت ایمونولوژی اصن نیستش....

 

[nahal5555]

چـرا گفتی سارا؟!!!!! اَه ریا شد!! :13:

احسان ايشالا هميشه بخندى,ديروز تا حالا دپرس بودم و نخنديده بودم,با اين جملت کلى خنديدم,مرسى

 

[SH!LA]

گزارش اخطار میره برای مدیر؟ مدیر تاپیک یا مدیر کل؟یا کلا ناظرا و معاونا؟
آخه فک کنم مدیر قسمت ایمونولوژی اصن نیستش....

میره برای ایشـون...
شفق@

 

[biologisst]

بچه ها بیخیال...اصن اشتباه کردم گفتم..اینجوری جو اینجا هم بد شد...بیخیالش..
1---2----3
بخندین...و این گلای قشنگو و خوشبو رو نفس بکشین....هممممم چه بو و عطری دارن..به به.​

 

[SH!LA]

وای خــدا چقـدر خندیدم... :25r30wi:

طرف میگه بچه های زیست نمیدونن سمپلر چیه؟! یکی نیست بگه دانشمند ما کلاً با این زندگی کردیم... :25r30wi:

 

[love virology]

من هیچی اصلا هیچی نمیدونه میاد حرف میزنه فقط سمپلره فقط ازمایشگاهه اخه چقدر مغز این بشر کوچیکه بعدش اخه نه احترامی برای ماها حد تعیین میکنه پوزززززش انقدر از ایران بدم اوومده حد نداره ای کاش چند سال پیش رفته بودم دیگه هم نمیومدم این ارشد و دکترا گرفتن ارزششو داره شرف طرفو ابرو طرفو انسانیت طرفو زیر سوال ببری / پوززززش این عادت ما جنوبیاست دوست نداریم کسی ظلم ببینه پوزش از فضوولی

 

[SH!LA]

من هیچی اصلا هیچی نمیدونه میاد حرف میزنه فقط سمپلره فقط ازمایشگاهه

آخه اگه به همون سمپلـر هم باشه که والا الان یکی از اعضاء خانواده ما حساب میشه...! :25r30wi:

من دوران دانشجویی و اون یکسالی که کار میکردم؛ اینقدر دستم گرفتم که الان چشم بسته هم میتونم ازش استفاده کنم اونم بدون خطـا توی آزمایش...

 

[love virology]

تا این حس نفاق و برتری بودن کوته فکری بی احترامی هست این مملکت درست نمیشه اخه ادما چرا اینجوری شدن دوست نداره دوستش رشته مورد علاقش بره نمیدونم زیسته درست بزار بیاد جلو شانسشو امتحان کنه تو هم علوم بیا جلو مگه حرف بیجا زده میگه نامه نوشتیم حیف حیف که شما ها بشین دکترای اینده

 

[SH!LA]

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می­شکند، یک زندگی به پایان می­رسد.

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیروئی از داخل می­شکند، یک زندگی آغاز می­شود.

تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می­شود.

When the egg breaks by an external power, a life ends

When the egg breaks by an internal power, a life begins

Great changes always begin with that internal power
​