یه توصیه دوستانه برا همه بروبچ علوم آزمایشگاهی

Leyenda

Well-known member
منم شنیدم خوب نیست!
بیشتر خونگیریشون قوی میشه!!!!!!!!!!!!
 

avenger.1992

New member
اتفاقا خوبه
انتقال خون کاراش اصولی تره
ایمنی و هماتو هم قوی می شی
 

Rahai

New member
انتقال خون رفتن حماقتی بیش نیست\ مخصوصا بعنوان یه طرحی. برا استخدام رسمی(دقت کنید: رسمی ، نه قردادی) هم گزینه بدی نیست.
کی گفته اونجا کاری نیست؟ علاوه بر اینکه کار هست برعکس بقیه جاها موقع تعطیلیا مثل عید عاشورا شب قدر خیلی شلوغه و به عبارتی جهنمیه برا خودش. نه به هماتو کار داره نه به ایمنو. ایمنوهماتو محضه. تازه اونیکه تو دانشگاه میخونید نیست یه کار خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مزخرف: کیسه سانتر کن بعدم فریز کن، با یه مشت SOP مزخرف سازمانی که بجز اوناییکه برا له کردن زیر دستا کاربرد داره هیچکدومش اجرا نمیشه. خونگیریشم فقط به درد خودش میخوره که اگه سرم زدن بلد باشی هزاااااااااااااااااااااااااااااااراااااااااااااااااااااااااان بار بهتر از یادگرفتن خونگیری ا. خونه . فقط گروه خونش خیلی دقیقه چون هم سل تایپه هم بک تایپ.
اگه تو آزمایشگاه سرولوِزی اختصاصیش کار کنی (((((شاید))))) خوب باشه و آزمایش اصولی انجام بدن که اونجام یه طرحی تازه واردو نمیفرستن. بعد 4سال درس خوند مگه میخواین خودتونو مسخره کنید؟ مگه چه آزمایشایی انجام میدن که اصولی یاد بگیرید: ایدز و هپاتیت که الایزاست. سل و بک که تو بیمارستانم میذارن. سفلیسش که همون rpr هست. تست وسترن بلات و ریبا هم دست شما نمیدن فرض محالم که بدن به جه درد میخوره؟ مگه چکار داره؟ خیلی آسونتر از اونی هست که تصور میکنید... برید جاییکه کار تشخیصی یاد بگیرید : کشت دیف لام انگل قارچ مالاریا لیشمن... جاییکه منحصربفرد بشید کاری یاد بگیرید که اگه رفتید خصوصی شما برا آزمایشگاه تعیین تکلیف کنید نه آزمایشگاه برا شما. نصیحت من کاملا دوستانه بود و با توجه به تجربییات شخصی انتخاب با خودتونه.:rose:
 

Rahai

New member
همه آرزوشونه همچین جایی مشغول باشن چرا آخه؟


فاصله آرزو تا واقعیت از زمین تا بی نهایته . ا.خون برا منکه مرگ تموم آرزوهام بود(گذشته از کارمندا و روسای..... که داشت، هیچ ربطی به علوم آزمایشگاهی نداشت!!!) من رشتمو خیلی دوست دارم...:sad::dadad4:
 

avenger.1992

New member
سمینارم رو روی 500 نفر تالاسمی انجام دادم ..
با یه موضوعاتی رو به رو شدم تا آخرم عمر یادم نمی ره
 

jo-boy

New member
دوستان انتقال خون برای طرح خیلی خوبه
مخصوصا بخش ایمونوهماتو و ایمونولوژی و هماتوش
پیشنهاد میکنم برای کسایی که میخوان کار یاد بگیرن واصولی یاد بگیرن اینجارو مد نظر داشته باشن
 

Rahai

New member
من علوم پزشکی زاهدانم ..
تا دلت بخواد تالاسمی دارن
سرو کله زدن با اینا عشقه عشق
درسته نسبت به بیمارستان تخصصی نیس اما قانونمند تره

بهتره موضوع سمینار بعدیتون این باشه که ببینید خوناییکه به تالاسمیا میدن از کجا میاد از چه کسایی تامین میشه و ذره ذره پروسه آزمایشاییکه رو خونا انجام میشه را از نزدیک ببینی. منکه ترجیح میدم بمیرم تا یکی از این خونا بهم وصل بشه. البته درکنار همه فجایعی که دیدم همیشه معتقدم خدا خودش نظرش بالا سر مریضاس چندبار چندتا کیسه خون که مطمئن بودم اهدا کنندش سالم نیست اما کاری از دستم ساخته نبود که کیسه را از رده خارج کنم خدا خودش از راههاییکه من اصلا فکرشم نمیکردم کیسه هارو از چرخه تهیه فراورده خارج کرد......................خدا خیلی بزرگه:smiliess (4):
 

avenger.1992

New member
یه جوری حرف می زنی که فقط تو یکی این پروسه رو دیدی
علاقه به این رشته نداشتی نمی اومدی
به اینم فک کن که چقد با این خون نجات پیدا میکنن
 

Rahai

New member
یه جوری حرف می زنی که فقط تو یکی این پروسه رو دیدی
علاقه به این رشته نداشتی نمی اومدی
به اینم فک کن که چقد با این خون نجات پیدا میکنن
هزار آفرین. الحق که یه انتقال خونیه به تمام معنا هستید.این سبک حرف زدن برا من تو انتقال خون چیز تازه ای نیست. منکه از این سازمان رفتم. پشت سرمم نگاه نمیکنم. تجربه خودمو در اختیار بقیه گذاشتم. شما هم تجربتونو در اختیار بقیه گذاشتید. انتخاب با بقیه است. امیدوارم هرکس از بچه های علوم متناسب با شرایط خودش بهترین تصمیمو بگیره.
انتقال خون برا من جهنمی بود که سرنوشت منو به بازی گرفت. خوشحالم برا شما بهشته. مستدام باد این بهشت...
 

Rahai

New member
یه جوری حرف می زنی که فقط تو یکی این پروسه رو دیدی
علاقه به این رشته نداشتی نمی اومدی
به اینم فک کن که چقد با این خون نجات پیدا میکنن

راستی من نمیدونم شما تو چه بخشایی کار کردین اما من از حدود یک سال و نیمی که کار کردم 6 ماه تو خونگیری بودم. و چیزایی دیدم که ... به همین خاطر گفتم از اول پروسه خونگیری را از نزدیک ببینید. من موقع خونگیریام یا کار توی مابقی بخشا لحظه ای صورت دختر هموفیلی همسایمون از ذهنم بیرون نمیرفتٰ... آگهی فوت یکی از تالاسمیامون... خانم بارداریکه پلاکت ab منفی میخواست و نداشتیم(البته فراهم شد)...و....و...و... منم همه چیزاییکه انتقال خون بهش افتخار میکنه رو دیدم و خیلی بیشتر از یه موضوع سمینار باهاش دست و پنجه نرم کردم. اما واقعیت ا. خون برای من به مراتب تلخ تر و وحشیانه تر از همه اینا بود. همه چیزو نمیشه گفت و بهترم هست که گفته نشه. بهتره بذاریم هرکس خودش تصمیم بگیره.
 
بالا