شماره پنجاه و دو :
دو لغت زیر شبیه یکدیگر هستند و لازم است بین آنها تمایز قائل شویم
1: mediate
2: meditate
لغت شماره یک :
1:to try to end a disagreement between two people or group by finding a solution.
وساطت کردن - میانجی گری کردن - پادرمیانی کردن
2: to have an effect or influence on something .
اثر گذاشتن
3: make sth possible to happen .
رسیدن ، به دست آوردن
حالت اسمی این لغت
-mediation
به معنی " میانجی گری - پادرمیانی " است .
مثال ها :
- Oman played a crucial mediating role at an early stage of the US-Iran nuclear talks.
عمان یک نقش میانجیگری مهم در مرحله ابتدایی مذاکرات ایران و آمریکا بازی کرد .
- the vagus nerve has almost 100,000 fibers, which mediate millions of discrete biochemical effects
عصب واگوس بیش از صدهزار فیبر دارد که میلیون ها اثر بیوشیمیایی مجزا را وساطت می کند.
- Various efforts to mediate an end to the conflict have failed.
تلاش های مختلف برای رسیدن به خاتمه ای برای منازعه شکست خورده است .
- Peace talks between Yemen’s political parties, mediated by Ahmed, collapsed last week in the Swiss city of Geneva
مذاکرات صلح بین احزاب سیاسی یمن وساطت شده توسط احمد ، هفته پیش در شهر گناوا کشور سوئیس شکست خورد.
اما لغت شماره دوم :
اصطلاح فلانی میره مدیتیشن و یوگا رو خیلی شنیدیم , پس بهتره این لغت رو ترجمه نکنیم و همون " مدیتیت " بگیم.
definiton :
When you meditate, you silently calm or focus your mind for relaxation.
مدیتیت یعنی اینکه ساکت بشینی و تمرکز کنی تا بدنت رو آروم کنی .
البته این لغت رو میتونیم " تفکر عمیق کردن " هم معنی کنیم.
- Meditation can also help you concentrate on abdominal breathing, which reduces stress and anxiety, according to The American Institute of Stress.
بر اساس استرس آمریکا ، مدیتیشن میتونه بهت کمک کنه روی تنفس شکمی تمرکز کنی ، که استرس و اضطراب را کاهش می دهد .
[emoji58] [emoji58] [emoji58]