به این نمیگن تعصب میگن باور من چیزایی رو که به سختی بدست اوردم و باور دارم با دو کلمه حرف شما از دست نمیدم حالا دوس داری اسمش رو بذار تعصب ولی من بهش میگم اعتقاد
من به خاطر اینکه قید دین رو باید زد یا یه پیش فرض از درس بودن دین دارم حرفای شما رو رد نمیکنم
من شما رو نظراتتون رو مثالاتون رو رد میکنم چون هیچ کدومش برتر از باور های من راجب دینم نیس اگه برتر بود مطمئنن میپذیرفتم
این نمیگن تعصب میگن باور من چیزایی رو که به سختی بدست اوردم و باور دارم با دو کلمه حرف شما از دست نمیدم حالا دوس داری اسمش رو بذار تعصب ولی من بهش میگم اعتقاد
من به خاطر اینکه قید دین رو باید زد یا یه پیش فرض از درس بودن دین دارم حرفای شما رو رد نمیکنم از نظر من حرفای شما اصلا قانع کننده نیس مثالاتون اشتباهه
من یه بار تعریف تعصب رو بگم...تعصب به اعتقاداتی میگن که شرایط محیط به انسان تحمیل کرده و ما براش دلیل عقلانی نداریم.یعنی من اگر تو یه خانواده یهودی به دنیا میومدم یهودی میشدم...اگه میسحی ..مسیحی میشدم و اگه..........و این باور در ادامه پیش میاد که ما حق کامل هستیم و صد در صد درست هستیم.مگه یهودی ها نمیگن که ما حق کامل هستیم و بقیه اشتباه میکنن؟مگه مسیحی ها این رو نمیگن؟
در حالی که قبلا هم بهت گفتم این دو اصلا قابل مقایسه نیست کلیسا مردم رو از تفکر منع میکرد اسلام پاداش یک ساعت تفکر رو معادل 70 سال عبادت میدونه کلیسا دانشمنداش رو میکشت و تهدید میکرد اسلام دنبال علم و دانش رفتن رو بر هر زن و مرد مسلمون واجب میدونه .کدوم مفسر گفته ترجمه قران رو نخون یا به ایاتش فکر نکن تفسیر برای کسیه که میخواد بیشتر بدونه فرق ما با اهل تسنن تو همین ترجمه ایاته ...
مهم شعار های قشنگ نیست ..مهم عمل به اون شعار ها هست، برای کسانی که ادعای فهمش رو دارن....شما کتاب مزرعه حیوانات رو بخون تا دقیقا متوجه بشی که داستان از چه قرار هست.مگه هیتلر میگفت که آدم کشی خوب هست؟.....هیچ وقت این حرف رو نزد ....ولی دقیقا این کار رو میکرد....پس به شعار نیست...به عمل هست.کیه که بیاد بگه ملت بیاین به من گوش کنید و یادتون ولی یادتون باشه که کشتن آدم ها چیز خوبی هست....این حرف رو هیشکی نمیزنه باید به عمل افراد نگاه کرد....هیشکی نمیاد با صراحت بگه که ای ملت فکر نکنید و حرف ما رو گوش کنید ...... این حرف رو یه مقدار قشنگترش میکنند بعد میگن....مثلا میگن ملت شما نمیتونید اونجور که باید رو مسائل فکر کنید ...بیاید ما بهتون بگیم که داستان چی هست.
میگی گفتم ممکن دکتر مریضش رو به مرگ بکشونه و این ممکنه یعنی تو واقعیت اتفاق نمی افته .کدوم اهل زبانی از این کلمه(ممکنه)چنین برداشتی میکنه? ممکنه یعنی شاید یعنی احتمال اتفاق افتادن
قبول دارم این قسمت مقصر من بودم که نتونستم منظور رو برسونم.....الان توضیح میدم......آماده باشین که بحث فلسفی شد......
ما یه بحث امکان داریم و یه بحث اتفاق....
مثلا من میگم که ممکن هست که من با چاقو یه نفر رو بکشم...این یعنی اینکه من وسیله و توانایی مورد نظر برای کشتن یه نفر رو دارم و این امکان برای من وجود داره که با چاقو یه نفر رو بکشم....
این فقط نشون دهنده داشتن توانایی من تو کشتن یه نفر هست......ولی ما باید واقعیت رو در نظر بگیریم که آیا من از کشتن مثلا یه نفر سود میبرم و آیا این اتفاق تو واقعیت میافته...یعنی من که این توانایی رو دارم آیا این کار رو میکنم؟وقتی بررسی کنیم و ببینیم که من سالم هستم و برای این کار هیچ انگیزه ای ندارم مشخص میشه که من این کار رو در واقعیت نمیکنم.ولی ممکن هست که همین کشتن یه فرد برای من منفعت داشته باشه و من این کار رو بکنم.
پس شما نمیتونی هر کی که چاقو دستش بود بگی که یه نفر رو میکشه یا بر عکس هر کی که چاقو دستش بود بگی که این قرار نیست کسی رو بکشه.....ما وقتی یه نفر که چاقو داره رو میبینیم متوجه میشیم که امکان کشتن یه فرد براش هست ولی باید یه جنبه دیگه رو هم در نظر گرفت واون این هست که آیا طرف سودی از این کار میبره و اون سود یا عدم سود هست که تعیین میکنه این اتفاق میافته یا نه.
شما گفتی که ما باید به متخصص رجوع کنیم......یعنی یه نفر که علم مورد نظر رو داره.....دقیقا مثل یه نفر که چاقو رو داره.....حالا امکان های مختلفی برای این فرد هست... یا با چاقو یه نفر رو میکشه یا با همون چاقو با یه عمل جراحی جون یه نفر رو نجات میده........من گفتم که یه دکتر علم مورد نظر رو داره...بخوانید چاقو......حالا با این علم ممکن هست که یه نفر رو به کشتن سوق بده یا به زندگی......اون چیزی که تعیین میکنه کدوم اتفاق میافته بررسی سود این کار برای فرد هست.برای یه دکتر این کار سود نداره و حتی میتونه براش دردسر ساز بشه...پس در واقعیت این اتفاق نمیافته و اون از تخصصش در جهت نجات بیمار استفاده میکنه.....گرچه ممکنه برای یه دکتر تو جای دیگه سود بردن این باشه که از علمش استفاده کنه و یه نفر رو بکشه ..اونجاست که فرد از علمش جهت کشتن فرد استفاده میکنه......
همه اینا رو گفتم که بگم صرف داشتن تخصص تو اون زمینه ،باعث نمیشه که ما به اون شخص اعتماد کنیم ...باید تمام منافع و نیاتش اون شخص رو بررسی تا مطمئن بشیم که از اون تخصص در زمینه درست استفاده میکنه یا نه....حالا مفسرین از این تخصص در جهتی استفاده میکنن ه عقاید خودشون (منافع) رو به مردم بقبولونند.
میگم قران معجزست چون راز و رمز داره قضیه بچه ها ی 8 ساله رو مطرح میکنی در حالی که قران کتاب دوم دبستان نیس کتاب از مهد تا دانشگاهه منتهی هر کسی بنا به فهمش جذب یه بخش از اون میشه اگه من کتاب استرایر رو به یه کودک6 ساله بدم عکساش جذبش میکنه و یه بچه دبستان همین که میتونه کلمات اون و بخونه حتی بدون اینکه معنی اونا رو بفهمه براش جذابه یکی که دبیرستانیه جذب همون مطالب ابتداییش میشه و تو دانشگاه هنوز میتونی از موضوعات جدیدش لذت ببری وقتی تو ازمایشگاه دیدی داده های علمیت داره کاربردی میشه تازه میفهمی استرایر یعنی چی قران هم همیه اگه زمان نزولش بیشتر مردم جذب اهنگ ایات میشدن و تو دوره های بعد جذب ترجمه اون تو دوره ما جذب داده هایی میشن که علم ما تازه بهش رسیده (مثل مراحل تکامل جنینی).قران همون قران فهم و درک ایاتش برای هر دوره ای بنا به دانش مردم زمونش فرق میکنه این چند پهلو حرف زدن نیس که بشه عیب این لایه لایه بودن که بنا به شعور و دانش مردم هر زمون به یکی از اون لایه ها دست پیدا میکنی
ببین آرزو خانم این حرفت هم سفسطه کردی....همون قیاس مع الفارق
بله شما هر کتابی رو به هر سنی بدی یه برداشت ازش میکنه....ممکنه من یه کتاب در مورد کشتن یه نفر بنویسم با شکل....اگه این کتاب رو بدی به یه بچه از عکساش یه چیزایی در مورد کشتن یاد میگیره ...یه جون از نوشته هاش یه چیزایی در مورد کشتن یاد میگیره و یه آدم کش حرفه این گفته ها رو به مرحله ظهور میزاره.....و این نشونه اعجاز بودن اون کتاب نیست....ما برای بررسی یه کتاب به محتواش نگاه میکنیم و در مورد ش نظر میدیدیم....بله ممکن هست من یه چیزی بگم و هر کی تو هر دوره یه برداشتی از اون داشته باشه..این نشون میده که اون جمله من درست بوده؟
تو یکی از پیاما من از نظر شما دو تا برداشت داشتم تو پیام بعدی گفتین فقط یه منظور داشتین میبینی اگه قرار بود هر انسانی برداشت خودش رو از جمله ها داشته باشه چه اوضاعی پیش میاد شما یه جمله ساده نوشتی و من دوتا برداشت براتون نوشتم چطوریه که شما توقع داری هر کی که اندک علمی داره از جمله هایی که خدا برات نوشته فقط یه برداشت داشته باشه اگه قرار بود همه ی ما قران رو تفسیر کنیم به تعداد ادم ها تفاسیر متفاوتی وجود داشت.....
بذار ...بذار ...من جمله معروفم رو تو این تایپیک بگم.......
شما که بدترش کردی........... آخیش ...این خیلی حال داد.....
خب حالا بریم رو توضیح اینکه چرا بدترش کردی...ببین طبق گقته قران،قران برای هدایت بشر اومده.....پس و قتی یه چیز برای هدایت یه عده میاد باید یه منظور ازش برداشت بشه....بزار با یه مثال توضیح بدم....
فرض کنید ما میخوایم بریم کوه...یه نفر میگه که من قبلا این جاده رو رفتم و برای راهنمایی شما سر هر دو راهی راهنمایی کردم که کجا برید تا گم نشین....حالا فرض کنیم اون فرد سر هر چند راهی یه جمله ای گفته باشه که مثلا بشه ازش چندتا برداشت داشت...مثلا سر یه دوراهی تابو زده باشه و نوشته باشه که راهی که دورتر هست رو انتخاب کن........حالا قضیه میشه همین که یه نفر میاد بسته به منافع خودش میگه ای ملت به من گوش کنید به نظر من این راه منظور بوده.......دوباره یه نفر میاد میگه که ای ملت به من گوش کنید این راه منظور بوده و اینجور میشه که کلا ملت میمونند اون درست گفته یا اون یا شایدم اون یکی درست میگه......پس میبینی قران برای هدایت بشر نباید یه حرفی رو بزنه که چندتا برداشت ازش بشه....
حالا شما دو راه داری:
یا میتونی بگی که قران حرفهاش چند پهلو هست...که با توجه به هدف هدایت بشر که در قران ذکر شده شما عملا حکمت قران رو بردید زیر سوال.....و یه کار بیهوده رو به قران نسبت دادی..طوری که قران نتونسته حتی گفته خودش یعنی هدایت بشر رو اونجور که باید انجام بده
و راه دو م اینکه بگی از هر حرف قران یه برداشت میشه کرد...که اونوقت هست که باید به این سوال جواب بدی که این همه تفسیر چی هست.....یعنی با این کار گفتی که یه عده برای رسیدن به منافع خودشون هر کدوم هر جور که خودشون میخواستن از جمله قران برداشت کردن
انتخاب باشماست....راه تو را میخواند...این همون بن بست تعصب هست
در ضمن آرزو خانم شما لایک بزنی سنگ نمیشیا.....خب من بفهمم که جواب دادی ....این نظر رو همینطور اتفاقی دیدم شاید نمیدیدم...ببینید لایک زدن اصن نشون نمیده که شما موافقید....این یک عمل برای اطلاع فرد مورد نظر هست.همین...