اول از همه ممنونم که اومدید و نظر دادید.
ولی من میگم چرا نشه یا لااقل شاید الان نشه و در آینده بشه همونطور که الان چیزایی شده که قبلا کسی فکرشم نمیکرد.منظورم در مورد غلبه بر نیروی گرانشه.خوب الان وقتی به قصد سفر به سیاره ای خارج از زمین سفینه ای میفرستند بعد از خروج از اتمسفر زمین دیگه انرژی مصرف نمیکنن تا اون دستگاه خودش ادامه مسیر بده چون نیروی اتلاف کننده ای(مخالفی) وجود نداره.درسته؟
حالا من میگم فرض کنیم بشه در واقع اصل صحبتم روی تونستن یا نتونستن ما نیست سوالم همون اونور هستی چیه هست.
خوب اگه نظر جناب اینشتین درست باشه و ما خودمونو ببینیم باز هم من نمیتونم درک کنم خوب یعنی چی حتی اگه هستی به شکل کروی هم باشه یا به هر شکلی خوب ورای اون چه خبره؟!
ممنون.
درود
چیره شدن بر گرانش به این سادگی ها هم نیست که با آرزو وحواله به آینده درست شود دوست گرانمایه
برای گریز از گرانش زمین به این کوچکی باید با شتابی ( سرعت) حد کم 11000متر در یک تپه ( ثانیه) داشته باشی
خوب اکنون شما در نگر بگیر می خواهی از گرانش خورشید کوچک خودمون بگریزی پیش بینی ات چیست ؟ باید چه شتابی داشته باشی
شگفت انگیزه که بدونی که باید شتاب نزدیک 618000 متر در یک تپه رو داشته باشی ینی نیمه ی ایران را در یک تپه سپری کنی !!
خب باز گیرم که تو تونستی این شتاب رو بدست بیاری در برابر گرانش ستارگانی که هزار برابر خورشیدن چیکار می کنی ؟؟
تازه هنوز به گ سیاه چاله نرسیده ایم !!!
بازاگر شما دوجایی( فاصله) مین ماه و زمین را در یک تپه سپری کنی نمی توانی از دام گرانش سیاه چاله بگریزی
برآیند سخنم اینه که به هیچ روی نمی توان بی نهایت از یک نقطه ی فرضی در چهان هستی دور شد نا ممکن اندر نا ممکن است و تنها در حد خیالپردازی بی پشتوانه
می توان بی نهایت مسافت سپری کرد اما نمی توان از جهان بیرون رفت یا بی نهایت از جایی دور شد
نمی توان گفت اون ور جهان ما چیست چون هیچ راهی برای پایدار کردن ( اثبات) خود گویی خود نداریم به جز خیال پردازی ها و افسانه بافی
چیستان ( معمای ) جهان حل نشدنی و افسانه است اما اندیشه ی ما ست که با خیال پردازی برای آن کرانه و خدا ی خیالین می تراشد
چیست این سقف بلند ساده بسیارنقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
وجود ما معماییست حافظ
که تحقیقش فسون است و فسانه