مرورى بر تاريخچه جنايات شيميايى صدام

اولين قرارداد بين*المللي براي محدودسازي استفاده از سلاح*هاي شيميايي به سال 1675 ميلادي برمي*گردد. هنگامي كه فرانسه و آلمان با امضاي موافقتنامه*اي در استراسبورگ درباره ممنوعيت كاربرد گلوله*هاي سمي به توافق رسيدند.

دويست سال بعد در سال 1874.م «كنوانسيون بروكسل درباره حقوق و قوانين جنگ»كابرد سموم يا سلاح*هاي سمي و نيز سلاح*ها، پرتابه*ها و موادي را كه باعث مصدوميت و رنج غيرمعمول مي*شود، ممنوع اعلام كرد.

پيش از پايان قرن نوزدهم و در سال 1899.م كنفرانس بين*المللي صلح در لاهه برپا شد و منجر به امضاي موافقتنامه*اي در ممنوعيت استفاده از پرتابه*هاي جنگي محتوي گاز سمي گرديد.

با وجود اين سه توافقنامه بين*المللي، در طول جنگ جهاني اول (1918-1914) جهان شاهد هولناك*ترين كشتارهاي ناشي از كاربرد سلاح*هاي شيميايي بود.

تلفات بي*شمار و حملات وسيع شيميايي با به*كارگيري شيوه*هاي نوين كاربرد گازها و مواد سمي مهلك و ناتوان*كننده در اين جنگ باعث بروز نگراني*هاي عميقي در سطح جهان گرديد و منجر به انعقاد يكي از معروف*ترين معاهدات بين*المللي عدم كاربرد سلاح*هاي شيميايي; يعني «پروتكل 1925» ژنو شد كه در آن كاربرد گازهاي خفه*كننده، سمي يا ساير گازها و نيز شيوه*هاي جنگ ميكروبي منع شده است. اكثر كشورهاي جهان از جمله ايران و عراق اين پروتكل را امضا نمودند.

با وجود امضاي اين پروتكل توسط بسياري از كشورهاي جهان، اين معاهده داراي نقصان بسيار بزرگي بود و آن اينكه تنها ناظر به ممنوعيت كاربرد سلاح*هاي شيميايي يا ميكروبي بود و توسعه، توليد و انباشت اين سلاح*ها را منع نمي*كرد. به علاوه بسياري از كشورهاي جهان اين پروتكل را با اين تبصره امضا نمودند كه حق كاربرد سلاح*هاي شمييايي را عليه كشورهاي غيرعضو پروتكل و نيز مقابله به مثل در صورت حمله شيميايي به كشورشان را براي آن مجاز مي*دانست.
در سال 1971.م و براي برطرف نمودن نواقص پروتكل 1925 ژنو، كميته خلع سلاح سازمان ملل- كه بعدها به كنفرانس خلع سلاح تبديل شد- متن نهايي كنوانسيون منع توسعه، توليد و انباشت و كاربرد سلاح*هاي بيولوژيك (ميكروبي) كه به كنوانسيون سلاح*هاي بيولوژيك bwc)) معروف است را آماده نمود. اين كنوانسيون به صراحت كشورهاي عضو را متعهد مي*سازد مذاكرات خود را تا حصول اين معاهده بين*المللي براي منع سلاح*هاي شيميايي دنبال نمايند و لذا از همان زمان مذاكرات مربوط به تهيه متن كنوانسيون سلاح*هاي شيميايي به صورت جدي آغاز شد.

به دنبال نزديك به 20 سال مذاكرات فشرده در «كنفرانس خلع سلاح» سرانجام متن نهايي كنوانسيون سلاح*هاي شيميايي نيز در سال 1992.م آماده و مورد توافق اعضا واقع گرديد. اين كنوانسيون در 13 ژانويه 1993.م طي مراسمي در پاريس به امضاي 130 كشور جهان و سپس به امضاي دبيركل سازمان ملل نيز رسيد.

كشورهاي امضاكننده اين كنوانسيون مي*بايستي آن را در مجالس خود نيز به تصويب برسانند و بر اساس مفاد كنوانسيون، 180 روز پس از به تصويب رسيدن كنوانسيون توسط شصت و پنجمين كشور عضو، اين كنوانسيون لازم*الاجرا خواهد شد. بدين*ترتيب در روز 29 آوريل 1997 كنوانسيون سلاح*هاي شيميايي به طور رسمي لازم*الاجرا شد.

از زمان امضا شدن كنوانسيون سلاح*هاي شيميايي تا لازم*الاجرا شدن آن (1997-1993.م) مسئوليت فراهم نمودن ساز و كارهاي اجرايي شدن كنوانسيون و چگونگي آن به عهده كميسيون مقدماتي بود كه در لاهه استقرار داشت. با لازم*الاجرا شدن كنوانسيون در سال 1997.م مسئوليت حسن اجراي مفاد كنوانسيون از جمله برنامه*هاي راستي*آزمايي و بازرسي*ها و آموزش بازرسان و ساير امور اجرايي كنوانسيو به عهده سازماني تحت عنوان «سازمان منع سلاح*هاي شيميايي ( opwc) گذاشته شد كه مقر آن در شهر لاهه هلند بوده و محل دائمي اجلاس*هاي ساليانه و ساير اجتماعات رسمي كشورهاي عضو كنوانسيون مي*باشد.

هرچند كه مواد سمي و كشنده حتي در جنگ*هاي باستان براي از پا درآوردن دشمن مورد استفاده قرار مي*گرفت، اما كاربرد وسيع سلاح*هاي شيميايي به شكل مدرن آن در جنگ اول جهاني رخ داد.

در روز 22 آوريل 1915.م- كه به عنوان روز تولد جنگ شيميايي نام گرفت. - در شهر ايپر بلژيك، ارتش آلمان با استفاده از كپسول*هاي محتوي گاز خفه*كننده كلر هزاران نفر از سربازان متفقين را در جبهه مخالف از پاي درآورد و از آن پس طرفين درگير به صورت مكرر و در مقياس وسيع از انواع سلاح*هاي شيميايي عليه يكديگر استفاده كردند.

در طول همين جنگ بود كه براي اولين بار عامل شيميايي ناتوان*كننده خردل (سولفور موستارد)- كه به عنوان عامل تاول*زا نيز شناخته مي*شود- توسط ارتش آلمان مورد استفاده واقع شد. (1917- جبهه ايپر در بلژيك)

تلفات هولناك سلاح*هاي شيميايي در جنگ اول جهاني فوق تصور بود; يك ميليون مصدوم و بيش از نود هزار كشته كه حاصل به*كارگيري حدود 124 هزار تن انواع سلاح*هاي مهلك و ناتوان*كننده شيميايي بود.

هرچند با امضاي پروتكل 1925 ژنو، كاربرد اين سلاحها بعد از جنگ جهاني ممنوع اعلام گرديد، اما در فاصله بين دو جنگ جهاني بسياري از كشورهاي دنيا به توسعه، توليد و انباشت سلاح*هاي شيميايي ادامه دادند. با اين حال با كمال تعجب در طول نبردهاي خونين جنگ دوم جهاني (1945-1939) از سلاح شيميايي استفاده نشد كه شايد دليل آن هراس از مقابله به مثل كشورهاي طرف جنگ و غيرقابل كنترل بودن عواقب و تلفات ناشي از اين سلاح*هاي مخوف بود. (برخي مورخان معتقدند از آنجا كه هيتلر خود در جنگ اول جهاني هنگامي كه در ارتش آلمان خدمت مي*كرد در اثر مصدوميت با گاز خردل آسيب ديد و به دليل تجربه تلخ صدمات ناشي از اين سلاح*ها از كاربرد آن در جنگ دوم جهاني امتناع كرد.)

هرچند در طول سال*هاي بين دو جنگ و پس از جنگ دوم جهاني در برخي نقاط دنيا به صورت محدود از سلاح*هاي شيميايي استفاده شد، اما در عمل تا پيش از تجاوز عراق به ايران از اين سلاح*ها به صورت وسيع در هيچ جنگي استفاده نشد.

تهاجم گسترده ارتش عراق به جمهوري اسلامي ايران در 31 شهريور ماه 1359 منجر به اشغال بخش*هاي وسيعي از خاك ايران توسط ارتش عراق در طول ماه*هاي اوليه جنگ گرديد كه ناشي از عدم آمادگي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي براي رويارويي تهاجم وسيع عراق به ويژه در شرايط به ويژه پس از وقوع انقلاب اسلامي در ايران بود.

با تجديد قواي نيروهاي رزمنده و آغاز عمليات آفندي عليه ارتش عراق به تدريج سرزمين*هاي اشغال*شده آزاد گرديد كه اوج آن حماسه خرداد 1361 و آزادسازي خرمشهر بود. پس از آن سلسله عمليات نظامي موفقيت*آميزي نيز انجام شد كه ضمن كشانيدن جبهه نبرد به خاك دشمن، تهديدي جدي براي نقاط استراتژيك درون خاك عراق از جمله بندر مهم و سوق*الجيشي بصره و جزاير نفت*خيز مجنون در جنوب و ارتفاعات مهم كردستان عراق به شمار مي*رفت.

در چنين شرايطي و با تغيير موازنه نظامي جنگ به سود ايران، ارتش عراق كه خود را در آستانه سقوط مي*ديد اقدام به ارتكاب يكي از پليدترين جنايات جنگي تاريخ معاصر نمود و براي اولين بار پس از جنگ اول جهاني به كاربرد وسيع سلاح*هاي شيميايي عليه رزمندگان و مردم بي*دفاع ايران روي آورد.

هرچند در طول سال*هاي 1359 تا 1362 ارتش عراق در جبهه*هاي غرب و مياني به صورت محدود از سلاح*هاي شيميايي استفاده نمود، اما وسيع*ترين حملات شيميايي در طول عمليات خيبر(اسفند 62 در جزاير مجنون)، عمليات بدر (اسفند 63 در جزاير مجنون)، عمليات والفجر 8(بهمن 64 تا فروردين 65 در فاو) كربلاي 4 و 5 و 8 (دي ماه 65 تافروردين 66 در شرق بصره و شلمچه) والفجر 10 (اسفند 66 و فروردين 67 در كردستان عراق- حلبچه) و تك*هاي متعدد ارتش عراق از فروردين 67 تا پايان جنگ (مرداد 67) در جبهه*هاي مختلف اتفاق افتاد.

براي اولين بار در طول تاريخ، رژيم عراق از سلاح*هي شيميايي عليه مردم غيرنظامي در مناطق مسكوني ايران و كردستان عراق استفاده نمود كه منجر به شهيد و مصدوم شدن هزاران نفر از مردم بي*دفاع فاقد هرگونه امكانات حفاظتي گردد. اوج اين جنايات بمباران شيميايي شهر «سردشت» در استان آذربايجان غربي بود كه در هفتم تيرماه 1366 منجر به شهيد و مصدوم شدن بيش از 4500 نفر از مردم اين شهر گرديد.

علاوه بر اين شهر روستاهاي اطراف بانه (فروردين 66)، شهر حلبچه (اسفند 66)، روستاهاي اطراف مريوان (اسفند 66 و فروردين 67)، شهر نودشه (فروردين 67)، روستاهاي اطراف سرپل ذهاب (مرداد 67) و شهر اشنويه (مرداد 67) نيز هدف حملات شيميايي عراق واقع شدند. در اين حملات به طور بي*سابقه*اي از انواع عوامل شيميايي جنگي عليه مردم روستاها و شهرهاي مرزي استفاده مي*شد. تنها در يكي از اين حملات كه در 28/12/66 در منطقه مريوان رخ داد، روستاهاي منطقه «قلعه*جي» تا «دزلي» با بيش از 300 بمب شيميايي مورد هدف قرار گرفت و به روستاهاي كوچك قلعه*جي بيش از 11 بمب شيميايي اصابت كرد.

رژيم عراق همچنين در ماه*هاي پاياني جنگ به صورت رسمي تهديد كرد كه به زودي شهرهاي بزرگ ايران از جمله تهران را با موشك*هاي مجهز به كلاهك شيميايي مورد حمله قرار خواهد داد. با تداوم اين تهديدها برنامه*هايي براي دفاع غيرنظامي و آموزش مردم جهت آمادگي در مقابل حملات شيميايي احتمالي به اجرا درآمد.

حتي بيمارستان*ها و مراكز درماني نيز از حملات شيميايي رژيم عراق مصون نماندند. مراكزي كه در كليه جنگ*ها و بر اساس اصول اوليه انساني و قوانين بين*المللي بايستي از حملات نظامي مصون باشند. رژيم عراق نه تنها اين مراكز را بارها مورد بمباران و موشك*باران قرار مي*داد، بلكه پا را فراتر نهاده و برخي از اين مراكز را هدف بمباران شيميايي قرار داد كه منجر به شهادت و مصدوميت تعداد زيادي از بيماران و مجروحين تحت درمان و نيز پزشكان و پرستاران و پرسنل اين مراكز گرديد.

دو نمونه از بارزترين اين جنايات عبارتند از:

بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي حضرت فاطمه (س) در آبادان (ششم و هشتم اسفند 1364)

بمباران شيميايي بيمارستان صحرايي 528 سومار (دهم دي ماه 1365). در آمارهاي اوليه تلفات اين حمله 400 مصدوم و 20 شهيد ذكر شده كه در روزهاي بعد به تدريج افزايش يافت. چند تن از پزشكان متخصص و اساتيد جراحي نيز در اين حمله ناجوانمردانه به شهادت رسيدند.

عوامل اعصاب كه ساختمان شيميايي آنها شباهت زيادي به سموم علف*كش و آفت*كش دارد، عوامل بسيار كشنده و سمي مي*باشند كه اولين بار توسط دانشمندان شيميدان آلماني در سال*هاي قبل از جنگ دوم جهاني ساخته شدند. اين عوامل كه جزو تركيبات سمي ارگانوفسفره مي*باشند پس از استنشاق يا جذب از راه بافت*هاي مختلف بدن با ايجاد اختلال در انتقال پيام*هاي عصبي باعث بروز اختلال در تنفس، ديد، هوشياري فشار خون و ضربان قلب و ساير اعمال حياتي بدن شده و مي*تواند به سرعت فرد مصدوم را از پاي در آورد.

با وجود انباشته بودن زرادخانه*هاي تسليحاتي آلمان به اين گاز كشنده در طول جنگ دوم جهاني و نيز دستيابي ساير كشورها از جمله آمريكا و شوروي در طول جنگ سرد به اين سلاح*هاي كشنده، گازها ي اعصاب هيچ*گاه در جنگ*ها مورد استفاده واقع نگرديد و ماهيت غيرانساني اين سلاح*ها همواره مورد نكوهش واقع مي*شد.

رژيم عراق براي اولين بار ضمن استفاده وسيع از انواع عوامل اعصاب (تابون - سارين - سومان) از انواع ابزارهاي جنگي از جمله بمب، راكت، گلوله*هاي توپ، خمپاره و كاتوشاي مجهز به اين گازهاي مهلك استفاده كرد.


ادامه... مرورى بر تاريخچه جنايات شيميايى صدام
 
با نابودی صدام عراق امروز کشور دوست ماست ما خودمون دست دوستیمون رو دراز کردیم چون صدام نزد مردم عراق هم خیلی منفور بود حتی عراقی ها می گن صد رحمت به شاه ایران!!!

امام خمینی فرمودند این دست آمریکاست که از آستین صدام بیرون آمده اگرنه این همه تسلیحات شیمیایی رو عراق از کجا آورد؟
 
آخرین ویرایش:
we-stand-up-too-the-end-202.jpg


این جمله را امام در کوران جنگ تحمیلی فرمودند و علاوه بر تزریق انگیزه معنوی به رزمندگان جبهه حق، دورنمائی از یک مسیر طولانی را ترسیم نمودند.
 
آخرین ویرایش:
بالا