aram ft
New member
سلام دوستان. می دونیم لوسمی ها معمولا فقط در کودکان پیش آگهی خوبی دارند. اما مثالی دیدم از درمان اون در یک فرد نوجوان که برام خیلی جالب بود.
************************************
گفتگو با والیبالیست جوان و ملی پوش لرستانی که بیماری سرطان را شکست داد.
فرهاد داودوندی- بروجرد: پوریا فتح الهی متولد سال 1367 شهرستان الشتر است و سالهاست که ساکن بروجرد می باشد. وقتی از وی می خواهم که خودش را معرفی کند می گوید: متولد الشتر هستم، در خانواده ای فرهنگی ورزشی به دنیا آمده ام، پدرم پیشکسوت فوتبال است، مادرم فرهنگی است و بعنوان مادر نمونه در الشتر انتخاب شده است، دائی ام همایون صادقی عضو تیم ملی دانشجویان ایران بود، امیر حسین منظمی پسر عمه ام می باشد، خواهرم عضو تیم ملی نوجوانان والیبال و برادرم پویا به اردوی تیم ملی دانشجویان در رشته والیبال دعوت شد و هم اکنون در لیگ دسته اول والیبال بازی می کند، برادر دیگرم نیز فوتبالیست بود.
پوریا فتح الهی صحبتهای جالب فراوانی دارد که در ادامه شما را به خواندن مصاحبه ای که با وی داشتم دعوت می نمایم:
چگونه شد که به والیبال روی آوردید؟
والیبال را از کوچکی دوست داشتم، امیر حسین منظمی پسر عمه ام است و با داشتن فیزیک مناسب به این رشته روی آوردم. از سال 1380 بصورت جدی والیبال را شروع نمودم و در سال 1381 به تیم پیکان پیوستم، قبل از آن باید بگویم که در مسابقات امید های استان به همراه تیم الشتر اول شدیم و در مسابقات کشوری که در خرم آباد برگزار می شد به تیم ملی نوجوانان نیز دعوت شدم، سال 1383 بعنوان کاپیتان با تیم ملی دانش آموزان ایران در کشورقبرس در مسابقات المپیاد دانش آموزی چهارم جهان شدیم و من نیز بعنوان پدیده مسابقات اعلام شدم.
بلافاصله برای تیم ملی نوجوانان قهرمانی آسیا دعوت شدم که در پایان اردو خط خوردم، اما برای بازیهای جهانی الجزایر در رده نوجوانان حضور داشتم که پنجم جهان شدیم. سال 1384 با تیم پیکان در مسابقات باشگاه های آسیا رده بزرگسالان در میانمار شرکت نمودم و همان سال بنا به دعوت سرگئی گریبف مربی تیم ملی جوانان در مسابقات جام شیخ راشد امارات اول شدیم که باز پدیده مسابقات اعلام شدم. در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا سال 1385 قهرمان آسیا شدیم که عنوان ارزشمند ترین یا پر امتیاز ترین بازیکن را نیز به دست آوردم، همان سال برای اردوی تیم ملی بزرگسالان انتخاب شدم و با تیم ملی در مسابقات جام ریاست جمهوری قزاقستان اول شدیم، سابقه حضور ده ساله در لیگ برتر ایران را نیز دارم که متاسفانه در سال 1385 همراه با تیم پتروشیمی بندر امام دچار مصدومیت پارگی رباط صلیبی شدم و پس از آن با اینکه بارها به اردوهای تیم ملی در رده جوانان وبزرگسالان دعوت شدم اما بخاطر مصدومیت و فشارهای ناشی از این مصدومیت انصراف دادم. که البته بخاطر این مصدومیت بازیهای جهانی مراکش را نیز از دست دادم که آنسال تیم ایران موفق به کسب مقام سومی دنیا گردید. البته در این مدت در تیمهای باشگاهی صنام، پیکان، راه آهن مشهد،پیروزی تهران، پتروشیمی بندر امام، بانک صادرات مشهد، پگاه ارومیه، برق کرمان بازی کرده ام.
شنیده ایم که مدتی نیز با بیماری صعب العلاجی دست و پنجه نرم کرده ای؟
بله، مدتها بیماری سرطان خون گرفته بودم وخودم هم در جریان نبودم، تا اینکه پس از مدتی در جریان یک آزمایش خون متوجه این بیماری شدم، پس از آن تیکه برداری، لیزر درمانی،استفاده از داروهای مربوط به بیماری را شروع نمودم، دکتر ها بخاطر پیشرفت این بیماری بخصوص وجود غدد سرطانی در ریه هایم مرا به شدت از ورزش منع نمودند، مردم خوب الشتر در مراسم های مذهبی برای سلامتی من دعا می کردند، همان زمان به اردوی تیم ملی دعوت شدم، سال اول بخاطر همراه داشتن دو پلاستیک پر از دارو در اردوی تیم ملی به من مشکوک شدند و مرا خط زدند، روزهای اول به مسئولین تیم می گفتم داروها کمکی است، هیچگاه روحیه ام را از دست ندادم و در حالیکه به خدا و امامان معصوم توسل می جستم ، حس می کردم که موفق خواهم شد، روزی که با همان حال بیمار بهترین بازیکن آسیا شدم دکتر شفاعیان در بیمارستان امیر اعلم که مرا دید شوکه شد، عکس مرا بعنوان کسی که بیماری سرطان را با توکل به خدا و داشتن روحیه و پرداختن به ورزش این بیماری را شکست داده در اطاق خودشان نصب نمود.
البته باید بگویم که در همان شبهائی که حال عمومی ام خوب نبود، خواب عجیبی دیدم که به حضور امام رضا ( ع) رسیدم و ایشان فرمود که بیماریت بهبود پیدا نموده است، فردا که برای نمونه برداری مراجعه نمودم، پزشکان از سلامتی من تعجب می نمودند. به همین خاطر و با توجه به اینکه تیمهای دیگر پول خوبی به من می دادند سه سال با مبلغ بسیار کم، برای تیم مشهد بازی کردم.
چه برنامه ای برای ادامه والیبال خودت داری؟
حضور در تیم ملی بزرگسالان.
امسال با یک تیم لیگ برتری صحبت های اولیه را انجام داده ام که از تیمهای بسیار خوب کشور است و می خواهم با این تیم قهرمان ایران شده و جایگاهم در تیم ملی را نیز به دست بیاورم.
هم اکنون وضعیت مشکل پیش آمده برای رباط صلیبی پای تان چگونه است؟
به لطف خدا، و با گذشت زمان هم اکنون در سلامتی کامل به سر می برم و هیچگونه مشکلی از بابت رباط صلیبی پایم ندارم.
از اینکه وقت تان را به ما دادید سپاسگزاریم، اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید.
از خانواده ام بسیار سپاسگزارم، به تمامی ورزشکاران جوان می گویم که بعد از خدا حمایت خانواده بسیار مهم است.
همینجا نیز از دائی مهربانم حاج همایون صادقی، پسر عمه ام آقای امیر حسین منظمی، زنده یادان محمود احمد پور و اسحاق منصور پناه مسئولین سابق تربیت بدنی الشتر، آقای مهران لطیفی ، کارکنان و اساتید دانشگاه بروجرد ( آقایان دکتر نیک روان، موسوی، قبادی، شیخی و خورشیدی)، مردم خوب الشتر که همیشه یار و یاور ورزشکارانشان هستند نیز تشکر نموده و از مردم شهرم الشتر در خواست می نمایم همانگونه که همیشه مشوق ورزشکارانشان هستند بعد از رشد ورزشکارانشان حتی در رده های تیمهای ملی، از حمایت ورزشکارانشان دست برندارند.
************************************
گفتگو با والیبالیست جوان و ملی پوش لرستانی که بیماری سرطان را شکست داد.
فرهاد داودوندی- بروجرد: پوریا فتح الهی متولد سال 1367 شهرستان الشتر است و سالهاست که ساکن بروجرد می باشد. وقتی از وی می خواهم که خودش را معرفی کند می گوید: متولد الشتر هستم، در خانواده ای فرهنگی ورزشی به دنیا آمده ام، پدرم پیشکسوت فوتبال است، مادرم فرهنگی است و بعنوان مادر نمونه در الشتر انتخاب شده است، دائی ام همایون صادقی عضو تیم ملی دانشجویان ایران بود، امیر حسین منظمی پسر عمه ام می باشد، خواهرم عضو تیم ملی نوجوانان والیبال و برادرم پویا به اردوی تیم ملی دانشجویان در رشته والیبال دعوت شد و هم اکنون در لیگ دسته اول والیبال بازی می کند، برادر دیگرم نیز فوتبالیست بود.
پوریا فتح الهی صحبتهای جالب فراوانی دارد که در ادامه شما را به خواندن مصاحبه ای که با وی داشتم دعوت می نمایم:
چگونه شد که به والیبال روی آوردید؟
والیبال را از کوچکی دوست داشتم، امیر حسین منظمی پسر عمه ام است و با داشتن فیزیک مناسب به این رشته روی آوردم. از سال 1380 بصورت جدی والیبال را شروع نمودم و در سال 1381 به تیم پیکان پیوستم، قبل از آن باید بگویم که در مسابقات امید های استان به همراه تیم الشتر اول شدیم و در مسابقات کشوری که در خرم آباد برگزار می شد به تیم ملی نوجوانان نیز دعوت شدم، سال 1383 بعنوان کاپیتان با تیم ملی دانش آموزان ایران در کشورقبرس در مسابقات المپیاد دانش آموزی چهارم جهان شدیم و من نیز بعنوان پدیده مسابقات اعلام شدم.
بلافاصله برای تیم ملی نوجوانان قهرمانی آسیا دعوت شدم که در پایان اردو خط خوردم، اما برای بازیهای جهانی الجزایر در رده نوجوانان حضور داشتم که پنجم جهان شدیم. سال 1384 با تیم پیکان در مسابقات باشگاه های آسیا رده بزرگسالان در میانمار شرکت نمودم و همان سال بنا به دعوت سرگئی گریبف مربی تیم ملی جوانان در مسابقات جام شیخ راشد امارات اول شدیم که باز پدیده مسابقات اعلام شدم. در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا سال 1385 قهرمان آسیا شدیم که عنوان ارزشمند ترین یا پر امتیاز ترین بازیکن را نیز به دست آوردم، همان سال برای اردوی تیم ملی بزرگسالان انتخاب شدم و با تیم ملی در مسابقات جام ریاست جمهوری قزاقستان اول شدیم، سابقه حضور ده ساله در لیگ برتر ایران را نیز دارم که متاسفانه در سال 1385 همراه با تیم پتروشیمی بندر امام دچار مصدومیت پارگی رباط صلیبی شدم و پس از آن با اینکه بارها به اردوهای تیم ملی در رده جوانان وبزرگسالان دعوت شدم اما بخاطر مصدومیت و فشارهای ناشی از این مصدومیت انصراف دادم. که البته بخاطر این مصدومیت بازیهای جهانی مراکش را نیز از دست دادم که آنسال تیم ایران موفق به کسب مقام سومی دنیا گردید. البته در این مدت در تیمهای باشگاهی صنام، پیکان، راه آهن مشهد،پیروزی تهران، پتروشیمی بندر امام، بانک صادرات مشهد، پگاه ارومیه، برق کرمان بازی کرده ام.
شنیده ایم که مدتی نیز با بیماری صعب العلاجی دست و پنجه نرم کرده ای؟
بله، مدتها بیماری سرطان خون گرفته بودم وخودم هم در جریان نبودم، تا اینکه پس از مدتی در جریان یک آزمایش خون متوجه این بیماری شدم، پس از آن تیکه برداری، لیزر درمانی،استفاده از داروهای مربوط به بیماری را شروع نمودم، دکتر ها بخاطر پیشرفت این بیماری بخصوص وجود غدد سرطانی در ریه هایم مرا به شدت از ورزش منع نمودند، مردم خوب الشتر در مراسم های مذهبی برای سلامتی من دعا می کردند، همان زمان به اردوی تیم ملی دعوت شدم، سال اول بخاطر همراه داشتن دو پلاستیک پر از دارو در اردوی تیم ملی به من مشکوک شدند و مرا خط زدند، روزهای اول به مسئولین تیم می گفتم داروها کمکی است، هیچگاه روحیه ام را از دست ندادم و در حالیکه به خدا و امامان معصوم توسل می جستم ، حس می کردم که موفق خواهم شد، روزی که با همان حال بیمار بهترین بازیکن آسیا شدم دکتر شفاعیان در بیمارستان امیر اعلم که مرا دید شوکه شد، عکس مرا بعنوان کسی که بیماری سرطان را با توکل به خدا و داشتن روحیه و پرداختن به ورزش این بیماری را شکست داده در اطاق خودشان نصب نمود.
البته باید بگویم که در همان شبهائی که حال عمومی ام خوب نبود، خواب عجیبی دیدم که به حضور امام رضا ( ع) رسیدم و ایشان فرمود که بیماریت بهبود پیدا نموده است، فردا که برای نمونه برداری مراجعه نمودم، پزشکان از سلامتی من تعجب می نمودند. به همین خاطر و با توجه به اینکه تیمهای دیگر پول خوبی به من می دادند سه سال با مبلغ بسیار کم، برای تیم مشهد بازی کردم.
چه برنامه ای برای ادامه والیبال خودت داری؟
حضور در تیم ملی بزرگسالان.
امسال با یک تیم لیگ برتری صحبت های اولیه را انجام داده ام که از تیمهای بسیار خوب کشور است و می خواهم با این تیم قهرمان ایران شده و جایگاهم در تیم ملی را نیز به دست بیاورم.
هم اکنون وضعیت مشکل پیش آمده برای رباط صلیبی پای تان چگونه است؟
به لطف خدا، و با گذشت زمان هم اکنون در سلامتی کامل به سر می برم و هیچگونه مشکلی از بابت رباط صلیبی پایم ندارم.
از اینکه وقت تان را به ما دادید سپاسگزاریم، اگر صحبت خاصی دارید بفرمائید.
از خانواده ام بسیار سپاسگزارم، به تمامی ورزشکاران جوان می گویم که بعد از خدا حمایت خانواده بسیار مهم است.
همینجا نیز از دائی مهربانم حاج همایون صادقی، پسر عمه ام آقای امیر حسین منظمی، زنده یادان محمود احمد پور و اسحاق منصور پناه مسئولین سابق تربیت بدنی الشتر، آقای مهران لطیفی ، کارکنان و اساتید دانشگاه بروجرد ( آقایان دکتر نیک روان، موسوی، قبادی، شیخی و خورشیدی)، مردم خوب الشتر که همیشه یار و یاور ورزشکارانشان هستند نیز تشکر نموده و از مردم شهرم الشتر در خواست می نمایم همانگونه که همیشه مشوق ورزشکارانشان هستند بعد از رشد ورزشکارانشان حتی در رده های تیمهای ملی، از حمایت ورزشکارانشان دست برندارند.
