ماجرای دختر فراری که یک شب پیش یک طلبه ماند !

@parisa

New member
کلا زدین بحث رو ترکوندین.......حرف این داستان چگونگی غلبه بر نفس اماره گناه نکردن با وجود فراهم شدن شرایط گناهه نه اینکه چند درصد خوبن چند درصد بد ......واقعا خیلی سخته که توی شرایط گناه قرار بگیری ولی تقوی پیشه کنی امثال ماها از یه غیبت که گناه کبیرس ولی در نظر ما ساده میاد هم نمیتونیم بگذریم.........!
 

mahsa.

New member
راستی تو این قضیه او ن دختر فراری دختر عموی میر داماد بوده میردامادم اونشب غذا به دختر عمو نیمرو داده اخه طلبه جماعت نمیاد کباب غاز بخوره که .از نصف اتاقم پرده میزنه دختر عمو رو میزاره تو ریس روم و خودش میاد اینور پرده اینکه میرداماد هوس گناه میکرده زود انگشتاشو میسوزنده دخترعموهه هم فکر میکرده میر داماد داره کباب میخوره و با این نمیده صبح که میرداماد دختر عموشو بدرقه میکرده دختر عمو میگه میر داماد نامرد بودیا از کبابهای دیشبی بمن چیزی ندادیا. میر دامادم انکشنتاشو نشون میده و جریان ختم به خیر میشه و .... که جریانش زیاده بعداها یه اتفاقاتی میافته که مجالش در اندک نمی گنجد

هر مظلب میگین باید منبعشم بگین ............
 

majid45

New member
هر مظلب میگین باید منبعشم بگین ............

اینو که گفتم البه به مضمون از کتاب خودم هس که در باره فولکور و ادبیات شفاهی منطقه خودمون جمع اوری کردم ولی بخاطر بضاعت مالی زیر چاپ نرفته هنوز
 

ghazal26

New member
میردادماد اگه الان بود و میدید پراید شده 18 میلیون اون دختره قورت میداد نه اینه بشینه انگشتاشو بسوزونه. زمان میر داماد فرق میکرد جناب میرداماد اسب دو دیفرانسیل سوار میشد و کارت یونجه رایگان هم داشت اما الان چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مجيد جان با نظر شما موافق نيستم مگه زندگي همش توي اينجور مطالب خلاصه ميشه؟ پس آدميت..معرفت...بزرگي و انسان منشي چي ميشه؟ اونوقت فرق
ما با چهارپايان چيه؟ منكر غرايز و طبيعتمون نميشم و با اين نظر كه راه هاي آسون ازدواج رو بگيم كاملا موافقم...

جناب ميرداماد واقعا آدم بزرگي بودن كه به نفسش اجازه نداد انسانيتش رو فداي غرايزش كنه و ديديد كه خداي تبارك و تعالي كار اون رو بي جواب نذاشت...
 

majid45

New member


مجيد جان با نظر شما موافق نيستم مگه زندگي همش توي اينجور مطالب خلاصه ميشه؟ پس آدميت..معرفت...بزرگي و انسان منشي چي ميشه؟ اونوقت فرق
ما با چهارپايان چيه؟ منكر غرايز و طبيعتمون نميشم و با اين نظر كه راه هاي آسون ازدواج رو بگيم كاملا موافقم...

جناب ميرداماد واقعا آدم بزرگي بودن كه به نفسش اجازه نداد انسانيتش رو فداي غرايزش كنه و ديديد كه خداي تبارك و تعالي كار اون رو بي جواب نذاشت...

:painting:
 

!SeCreT!

New member
اینجا چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بحث غلبه بر نفس به کجا رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

arshad246

New member
عاقا مجید دادا باید بگم شما رو مخ همه جا دارید
خیلی اماراتون با مزه بودن
وقتی میخونم میگم این اخرش میخاد حرفاشو چطور تموم کنه!!!!
راستی دادا شما تشریف بیارید ایران حتما اماراتون تغییر میکنه!!انتالیا لب ساحل خوش میگذره؟چون میگن شاید اونجا 90 به 99 شما پیدا بشه
 

bluerosy

New member
بچه ها من الان مطالب این تاپیکی رو خوندم. به نظرم واقعا آمار فحشا توی جامعه ما کم نیست. این هم درسته که باید ریشه ای به قضایا نگاه کرد و اون ها رو حل کرد. ولی این ها هیچ کدوم اختیار ما رو زیر سوال نمی بره. اگر ما اختیار نداشتیم -مخصوصا در این مورد خاص- خدا ما رو بابت گناهمون عقوبت نمی کرد. اگر چنین بود دیگه خدا عادل نبود.
شرایط بد جامع مثل شیب زمین می مونه که حرکت به سمت پایین رو سریعتر و ایستادن در شیب و سخت میکنه. ولی این به این معنا نیست که نمیتونی روی شیب بایستی. می تونی ولی سخته.سخت!. البته این رو قبول دارم که شاید در مواردی شیب اینقدر تند باشه که برخی ها که نیروی زیادی ندارند نتونن روش وایسند و بیوفتند پایین. در این مورد هم اون خداست که میدونه آیا واقعا این فرد توان ایسادن در برابر شیب رو داشته یا نه. یا اینکه آیا خودش از زمین صاف اومده روی زمین شیب دار وایساده یا نه.
ولی یک مسئله اینه که اگر خودت بری روی زمین شیب دار و به بهانه شیب دار بودنش با سرعت حرکت کنی دیگه نمیتونی وایسی و با مخ می خوری به دیوار. اینجا اون حرکت ابتدایی تو بوده که مسبب نتیجه نهایی شده. مثل خلوت کردن با نامحرم.
به هر حال هر کس خودش رو خوب میشناسه و نمیتونه در پیش خودش عذر بی جا بیاره: بل الانسان علي نفسه بصيرة و لو القي معاذيره
 
بالا