simin69
New member
احسان عبدیپور کارگردان جوانی است که سال گذشته با حضور در جشنواره فیلم فجر به سینمای ایران معرفی شد و اولین ساخته بلند سینمایاش یعنی «تنهای تنهای تنها» تحسین منتقدان را برانگیخت؛ گرچه داوران جشنواره تصمیم نگرفتند او را آنچنان که باید و شاید از سیمرغهای فجر بهرهمند کنند. البته وی و فیلمش چنان رضایت منتقدان و مخاطبان را جلب کرد که شاید دیگر نیازی هم به آن سیمرغها نبود.
او اگر چه سوداهای بزرگی در سر دارد اما در لابلای حرفهایی که میزند به درستی میتوان فهمید که میداند کلاه اندازه سرش چیست. این کارگردان جوان صادقتر از آن است که بخواهد حرفی نزند و یا نکتهای را پنهان کند. احسان عبدیپور کارگردانی است که هنوز یک هفته از آغاز اکران فیلمش نگذشته اما به شکل خودجوش با رسانهها همکاری میکند و سئوال هیچ رسانهای را بیپاسخ نمیگذارد. این کارگردان جوان سینمای ایران درست در دومین روز از اکران فیلم خود در محل خبرگزاری مهر حاضر شد و درباره موضوعات مختلفی با ما سخن گفت.
عبدیپور در تازهترین گفت و شنود خود به مسائل مختلفی درباره فیلمش صحبت کرد. او به شباهت این فیلم به آثار امیر نادری اشاره کرد و گفت که اگر نادری فیلم را ببیند قطعا غر خواهد زد. کارگردان فیلم «تنهای تنهای تنها» همچنین متذکر شد که دیپلماسی جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران که امروز در حال مذاکره برای لغو تحریمها و حل مساله هستهای ایران است، خیلی جلوتر از فیلم اوست و اصولا وزیر امور خارجه نیازی به دیدن فیلمهایی از این دست ندارد.
یکی دیگر از نکات جالبی که کارگردان فیلم «تنهای تنهای تنها» به آن اشاره کرد این بود که این فیلم از قواره سینمای ایران برای نماینده بودن در اسکار پایینتر است و گفت که اصولا جشنوارههای خارجی دوست ندارند فیلمی از ایران درباره انرژی هستهای ببینند.
این فیلم داستان پسری است که در روستای اطراف نیروگاه اتمی بوشهر (هلیله) با پسر روسی از خانواده مهندسان نیروگاه دوست میشود و اتفاقاتی برای آن دو رقم میخورد که این پسرک بوشهری را با مساله هستهای ایران و دفاع از حقوق کشورمان مرتبط میکند.
در این گفتگو تلاش کردیم سوالهایی متفاوت از احسان عبدیپور بپرسیم و او نیز متفاوت پاسخ دهد و در پایان هم گفت: اعتراف میکنم مصاحبهای متفاوت بود.
فیلم «تنهای تنهای تنها» به دلیل داستانی که دارد به راحتی یک لیوان آب خوردن میتوانست از لبه بوم پرت شود اما اینگونه نشد. شما به عنوان یک کارگردان فیلماولی که نامتان هم برای مخاطب آشنا نبود چگونه سراغ چنین موضوعی رفتید؟
- من فکر کردم مخاطب وقتی قصد دیدن این فیلم را میکند میخواهد یک فیلم تمپودار گرم ببیند. در واقع اگر نخواهد به موضوعات مطرح شده در فیلم توجه کند میتواند فیلم «تنهای تنهای تنها» را فقط به عنوان یک داستان عاشقانه کودکانه ببیند و خیلی کلاسیک از روایت یک قصه لذت ببرد. اما در ادامه اگر همین مخاطب احساس کرد فیلم قلقلکاش میدهد میتواند یک لایه اضافهتر از فیلم را تماشا کند و دال و مدلولهای سیاسی و اجتماعی را هم ببیند و داستان را بهما ازاهای بیرونی نیز ربط دهد. در نتیجه مخاطب در مواجهه با این فیلم میتواند کودک باشد و یک قصه کودکانه ببیند یا میتواند بزرگسال باشد و به تماشای دنیایی که برای کودکان ساختهایم بنشیند و پیامهای دیگری را هم دریافت کند.
مخاطب حتی اگر بخواهد یک قصه صرفا عاشقانه کودکانه ببیند در طول فیلم آنچنان گرفتار درام داستان میشود که نمیتواند با بیخیالی و یا از سر تفنن فیلم را تماشا کند. به همین دلیل فیلم در قواره یک عاشقانه کودکانه نمیماند.
- اتفاقا منظورم همین است. یعنی حتی اگر مخاطب کودک باشد و این مسائل را نیز متوجه نشود باز هم میتواند فیلم را تا انتها ادامه دهد.
میتوان به نوعی این برداشت را از صحبتهایتان داشت که قشری از مخاطب بضاعت درک آنچه کارگردان و تیم همراه میگویند، ندارد؟
- نه اصلا منظورم این نیست که مخاطب بضاعت درک آنچه را مطرح میشود، ندارد. نه اصلا چنین نیست. بلکه حرفم این است که حتی اگر مخاطب بخواهد لجوجانه با فیلم برخورد کند، این فیلم آنقدر عاطفی هست که موج سینوسی گریه و خنده را ایجاد کند بنابراین کمترین کارکرد فیلم این است مخاطب را تا پایان راه میکشاند.
واقعیت این است که کارکرد «تنهای تنهای تنها» این نیست که فقط مخاطب را تا پایان فیلم بکشاند.
- درباره حداقل کارکرد فیلم صحبت میکنم. من به عنوان یک هنرمند میتوانم ساعتها حرفهای بیربط بزنم اما این حرفها را آنقدر گرم مطرح میکنم که مخاطب تا پایان گوش میدهد.
اما نکته این است که فیلم «تنهای تنهای تنها» فراتر از یک عاشقانه کودکانه کلاسیک و یا یک اثر صرفا سیاسی و اجتماعی با نگاه داخلی است و در عرصه بینالمللی هم حرف برای گفتن دارد.
- با صحبت شما موافق هستم اما معتقدم اگر فیلم «تنهای تنهای تنها» را بخواهیم از منظر گفتمان بینالمللی مطرح کنیم قطعا یک فیلم جهان سومی است.
چطور؟
- جهان سومی به این معنا است که آنقدر در کادر نبودهایم و نیستیم که وقتی تنها گوشهای از وجودمان هم در کادر قرار میگیرد آنقدر مدام بالا و پایین میپریم تا دیده شویم و این فیلمها هم از همین جنس آثار جهان سومی است و بسیار بالا و پایین پرید تا دیده شود.
.[/size]
]
او اگر چه سوداهای بزرگی در سر دارد اما در لابلای حرفهایی که میزند به درستی میتوان فهمید که میداند کلاه اندازه سرش چیست. این کارگردان جوان صادقتر از آن است که بخواهد حرفی نزند و یا نکتهای را پنهان کند. احسان عبدیپور کارگردانی است که هنوز یک هفته از آغاز اکران فیلمش نگذشته اما به شکل خودجوش با رسانهها همکاری میکند و سئوال هیچ رسانهای را بیپاسخ نمیگذارد. این کارگردان جوان سینمای ایران درست در دومین روز از اکران فیلم خود در محل خبرگزاری مهر حاضر شد و درباره موضوعات مختلفی با ما سخن گفت.
عبدیپور در تازهترین گفت و شنود خود به مسائل مختلفی درباره فیلمش صحبت کرد. او به شباهت این فیلم به آثار امیر نادری اشاره کرد و گفت که اگر نادری فیلم را ببیند قطعا غر خواهد زد. کارگردان فیلم «تنهای تنهای تنها» همچنین متذکر شد که دیپلماسی جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران که امروز در حال مذاکره برای لغو تحریمها و حل مساله هستهای ایران است، خیلی جلوتر از فیلم اوست و اصولا وزیر امور خارجه نیازی به دیدن فیلمهایی از این دست ندارد.
یکی دیگر از نکات جالبی که کارگردان فیلم «تنهای تنهای تنها» به آن اشاره کرد این بود که این فیلم از قواره سینمای ایران برای نماینده بودن در اسکار پایینتر است و گفت که اصولا جشنوارههای خارجی دوست ندارند فیلمی از ایران درباره انرژی هستهای ببینند.
این فیلم داستان پسری است که در روستای اطراف نیروگاه اتمی بوشهر (هلیله) با پسر روسی از خانواده مهندسان نیروگاه دوست میشود و اتفاقاتی برای آن دو رقم میخورد که این پسرک بوشهری را با مساله هستهای ایران و دفاع از حقوق کشورمان مرتبط میکند.
در این گفتگو تلاش کردیم سوالهایی متفاوت از احسان عبدیپور بپرسیم و او نیز متفاوت پاسخ دهد و در پایان هم گفت: اعتراف میکنم مصاحبهای متفاوت بود.
فیلم «تنهای تنهای تنها» به دلیل داستانی که دارد به راحتی یک لیوان آب خوردن میتوانست از لبه بوم پرت شود اما اینگونه نشد. شما به عنوان یک کارگردان فیلماولی که نامتان هم برای مخاطب آشنا نبود چگونه سراغ چنین موضوعی رفتید؟
- من فکر کردم مخاطب وقتی قصد دیدن این فیلم را میکند میخواهد یک فیلم تمپودار گرم ببیند. در واقع اگر نخواهد به موضوعات مطرح شده در فیلم توجه کند میتواند فیلم «تنهای تنهای تنها» را فقط به عنوان یک داستان عاشقانه کودکانه ببیند و خیلی کلاسیک از روایت یک قصه لذت ببرد. اما در ادامه اگر همین مخاطب احساس کرد فیلم قلقلکاش میدهد میتواند یک لایه اضافهتر از فیلم را تماشا کند و دال و مدلولهای سیاسی و اجتماعی را هم ببیند و داستان را بهما ازاهای بیرونی نیز ربط دهد. در نتیجه مخاطب در مواجهه با این فیلم میتواند کودک باشد و یک قصه کودکانه ببیند یا میتواند بزرگسال باشد و به تماشای دنیایی که برای کودکان ساختهایم بنشیند و پیامهای دیگری را هم دریافت کند.
مخاطب حتی اگر بخواهد یک قصه صرفا عاشقانه کودکانه ببیند در طول فیلم آنچنان گرفتار درام داستان میشود که نمیتواند با بیخیالی و یا از سر تفنن فیلم را تماشا کند. به همین دلیل فیلم در قواره یک عاشقانه کودکانه نمیماند.
- اتفاقا منظورم همین است. یعنی حتی اگر مخاطب کودک باشد و این مسائل را نیز متوجه نشود باز هم میتواند فیلم را تا انتها ادامه دهد.
میتوان به نوعی این برداشت را از صحبتهایتان داشت که قشری از مخاطب بضاعت درک آنچه کارگردان و تیم همراه میگویند، ندارد؟
- نه اصلا منظورم این نیست که مخاطب بضاعت درک آنچه را مطرح میشود، ندارد. نه اصلا چنین نیست. بلکه حرفم این است که حتی اگر مخاطب بخواهد لجوجانه با فیلم برخورد کند، این فیلم آنقدر عاطفی هست که موج سینوسی گریه و خنده را ایجاد کند بنابراین کمترین کارکرد فیلم این است مخاطب را تا پایان راه میکشاند.
واقعیت این است که کارکرد «تنهای تنهای تنها» این نیست که فقط مخاطب را تا پایان فیلم بکشاند.
- درباره حداقل کارکرد فیلم صحبت میکنم. من به عنوان یک هنرمند میتوانم ساعتها حرفهای بیربط بزنم اما این حرفها را آنقدر گرم مطرح میکنم که مخاطب تا پایان گوش میدهد.
اما نکته این است که فیلم «تنهای تنهای تنها» فراتر از یک عاشقانه کودکانه کلاسیک و یا یک اثر صرفا سیاسی و اجتماعی با نگاه داخلی است و در عرصه بینالمللی هم حرف برای گفتن دارد.
- با صحبت شما موافق هستم اما معتقدم اگر فیلم «تنهای تنهای تنها» را بخواهیم از منظر گفتمان بینالمللی مطرح کنیم قطعا یک فیلم جهان سومی است.
چطور؟
- جهان سومی به این معنا است که آنقدر در کادر نبودهایم و نیستیم که وقتی تنها گوشهای از وجودمان هم در کادر قرار میگیرد آنقدر مدام بالا و پایین میپریم تا دیده شویم و این فیلمها هم از همین جنس آثار جهان سومی است و بسیار بالا و پایین پرید تا دیده شود.
.[/size]
]