تفاوت نگرشی مردان و زنان...

TaTi

مدیر بخش
"سلام دوستان خوبم"

متن زیر رو تقدیم می کنم به همه ی شما

خصوصا دختر خانم های پاک و خوش قلب

که شاید بشه گفت مخاطب اصلی این متن "شما" هستید!

به امید شادی هر چه بیشتر دلهای پاک و مهربونتون...

*****

حرف های ناگفته ای از باور مردان درباره ی زنان!

*****

مردان و زنان در آشنايي،

يك تفاوت عمده دارند

كه باعث سوء تفاهم بزرگي بين آنها مي‌شود...


*****

مردان مي‌توانند بدون اينكه به ازدواج فكر كنند،
وارد ارتباط با جنس مقابل شوند؛
اما زنان معمولاً معطوف به ازدواج هستند و به ازدواج فكر مي‌كنند!


براساس اين تفاوت جنسيتي، بسيار اتفاق مي‌افتد
كه در ابتداي يك ارتباط، مرد به زن مي‌گويد كه: «من قصد ازدواج ندارم»
و اين جمله را با تأكيد و چند بار بيان مي‌كند.

معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه او اين جمله را فعلاً مي‌گويد
و نظرش تغيير خواهد كرد.

معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه با ارتباط بيشتر و با توجه و عشق،
مي‌توانند نظر مرد را تغيير دهند و او را به سوي ازدواج سوق دهند.

اما مردان از آن سو با بيان اين جمله،
به واقع احساس گناه خود را تخفيف مي‌دهند
و با خود مي‌انديشند كه: من از اول به او گفتم كه نمي‌خواهم ازدواج كنم!

و بيان چند باره اين مطلب را نشان صداقت خود مي‌دانند
و براي اتمام رابطه، كمتر احساس گناه دارند.

از آن سو خانم‌ها كه سعي در جلب توجه با ابراز عشق و توجه و… داشته بوده‌اند
پس از اينكه رابطه رو به اتمام مي‌رود
دچار چالش جدي مي‌شوند
و معمولاً بيان مي‌كنند كه با احساسات من بازي شده است.

اين تفاوت نگرشي را هم زنان بايد جدي بگيرند و هم مردان.

به واقع مردان بايد بدانند كه اگر هزار بار هم به يك زن بگويند
كه قصد ازدواج ندارند،
زنان اين جمله را نمي‌شنوند
و اگر هم بشنوند، باور نمي‌كنند
و اگر هم باور كنند، سعي در تغيير آن خواهند داشت.


زنان نيز بايد بدانند كه اگر مردي بيان كرد كه قصد ازدواج ندارد،
به واقع قصد ازدواج ندارد و بهتر است كه آن را جدي بگيرند!!!
 

TaTi

مدیر بخش
بسياري از دختران فكر مي‌كنند كه با نزديك شدن هرچه بيشتر
و بر آورده ساختن هرچه بيشتر خواسته‌هاي يك مرد،
مي‌توانند به او برسند؛

اما به واقع تنها راهي كه براي واداشتن يك مرد به ازدواج وجود دارد،
بيش از حد نزديك نشدن و به راحتي تن به خواسته‌هاي او ندادن است.


اين يك قاعده و اصل قديمي است
كه دختران نبايد به همه‌ي خواسته‌هاي مردان پاسخ دهند.

زنان بايد بدانند كه اهميت ازدواج براي بسياري از مردان،
كمتر از اهميتي است كه آنها به ازدواج مي‌دهند.

ازدواج براي يك زن، بيش از يك مرد اهميت دارد.

هرچند ازدواج براي مردان اهميت دارد؛
اما نه به آن ميزاني كه براي زنان، اهميت دارد.

ازدواج براي بسياري از مردان، قيد و بند است و كاهش آزادي.

يك مرد وقتي حاضر است آزادي خود را محدود كند
و خود را در قيد و بند قرار دهد كه به ازاي آن نيازهاي حياتي ديگرش برآورده شود.


حالا اگر نيازهاي حياتي يك مرد برآورده شود
بدون اينكه نيازي به محدود كردن آزادي باشد،
چه نيازي به قيد و بند ازدواج هست؟!


- - - Updated - - -

دختراني كه دل به مرداني سپرده‌اند كه از ازدواج مي‌ترسند،
در شرايطي مشابه قمار قرار مي‌گيرند
كه هرچه فرد بيشتر ببازد، بيشتر قمار مي‌كند
تا شايد در يك بُرد همه‌ي باخت‌ها را جبران كند!!!

معمولاً اين دختران به انتظار مي‌نشينند
و در كنار انتظار، سعي مي‌كنند كه به خواسته‌هاي مرد پاسخ دهند،
به او محبت كنند تا به آرامي راضي شود و ترس او از ازدواج بريزد.

توجه داشته باشيد كه
ترس از ازدواج يا ترس از تعهد همسري، يك ترس ساده نيست؛
بلكه يك اضطراب و ترس عميق است
كه ريشه در كودكي يا نوجواني فرد دارد.


كاهش اين اضطراب و ترس، يا نياز به يك درمان جدي دارد
و يا نياز به يك اضطراب بزرگتر دارد
كه به واسطه‌ي آن اضطراب، فرد راضي به اضطراب و ترس كوچكتر شود.

همان اصطلاح به مرگ گرفتن تا به تب راضي شود!

با بالا رفتن سن و تنها شدن و از دست دادن فرصت‌ها،
اضطراب بزرگتري به سراغ اين افراد مي‌آيد
كه حاضر مي‌شوند تن به اضطراب ازدواج دهند.

بنابراين تن به خواسته‌هاي آنها دادن
به واقع باعث مي‌شود
كه بدون اضطراب به خواسته‌هاي خود برسند؛

هم بهره‌مند شوند و هم مضطرب و نگران نشوند!!!

يكي از راههايي كه شايد جواب دهد،
پاسخ ندادن به خواسته‌هاي آنهاست
چرا كه فرد را تشنه نگه مي‌دارد
و فرد تشنه آب جستجو مي‌كند.

به نظر مي‌رسد، با پاسخ ندادن به خواسته‌هاي اينگونه مردان،
حداقل سطحي از اضطراب در آنها ايجاد مي‌شود
و اين اضطراب كه شما ايجاد مي‌كنيد،
اگر بزرگتر از اضطراب اوليه آنها باشد،
معمولاً باعث می شود که به سمت اضطراب كوچكتر يا ازدواج حركت ‌كنند؛

در غير اين صورت، وارد اين حوزه
كه از نظر آنها بسيار تنگ و تاريك و ترسناك است، نخواهند شد.

دختراني كه تن به خواسته‌هاي مرد مورد علاقه‌ي خود مي‌دهند،
با اين هدف ناخودآگاه اين كار را انجام مي‌دهند
كه بعداً او را درگير احساس گناه كنند
و به خاطر احساس گناه او را وادار به ازدواج كنند.


اما توجه داشته باشيد كه داروي اضطراب، احساس گناه نيست!!!

و كمتر مي‌توان با احساس گناه
بر اضطراب كه هيجان قدرتمندتري است، غلبه كرد.

اما آنها كه به خواسته‌ي مرد پاسخ نمي‌دهند
و او را به اضطراب از دست دادن دچار مي‌كنند،
حداقل شانس بيشتري دارند كه بر اضطراب مرد از ازدواج ، فائق آيند.

چرا كه براي درمان اضطراب
از خود اضطراب كمك مي‌گيرند كه قدرت هماوردي و مقابله‌ي همساني دارد.

درمان اضطراب از طريق اضطراب
در يك داستان قديمي كه مولوي در مثنوي بيان مي‌كند
به اين ترتيب آمده است كه :


مردي از كشتي و سفر دريايي مي‌ترسيد
و روی کشتی داد و فرياد مي‌كرد،
هرچه كردند تا او را آرام كنند،
اثر نداشت تا اينكه حكيمي گفت:
او را به دريا اندازيد،
او را به دريا انداختند
و پس از دقايقي او را از دريا گرفتند،
مرد آرام شد و در گوشه ی كشتي نشست و ديگر داد و فرياد نكرد.

آیا صحبت با آن مرد، به يادآوردن خاطرات قبلي،
ايجاد احساس گناه، نوازش، محبت، توجه و هيچ امر ديگري
مي‌توانست سبب شود كه او از كشتي نترسد؟!

ماجراي افرادي هم كه از ازدواج مي‌ترسند به همين صورت است،‌
با هيچ وسيله‌اي شما نمي‌توانيد آنها را راضي به ازدواج كنيد؛

جز آن كه آنها را با ترس بزرگتري كه همان از دست دادن يا تنهايي است،
رو به رو سازيد
و البته توجه داشته باشید که
این شیوه تنها براي برخي از آنها، چاره ساز است
نه براي همه آنها!!!


*****

دوست خوبم!

"...دست های پاک و ظریف تو ،
گنجینه ی محبتی است
که با هر بخشش می تواند ، غنی تر شود...!
تمام دارایی تو ، نجابتی ست که در عمق چشمان پر مهرت نهفته است!!!

با همه ی وجود حافظ این گوهر ارزشمند خویش باش..."
 

elham2012

New member
ممنون که واقعیت های موجودو بااین بیان زیبا گفتی..آموزنده بود
 

nuter.93

New member
يه مرد وقتي راضي به ازدواج ميشه كه به شناخت عميق از طرف مقابل برسه و اون رو با هر كس ديكه مقايسه كنه بالاتر و برتر ببينه_ ولي در كل به عنوان يه مرد كفته هاتون رو تصديق ميكنم _ عالي مطالب رو بيان كرديد
 

nuter.93

New member
اين رو هم بكم كه اكه يه مرد صادقانه بعد از اشنايي و بدون اينكه قصد كول زدنتون رو داشته باشه بهتون بكه ميخواد باهاتون ازدواج كنه بدونيد يا خيلي دوستون داره يا زده به سرش داره جرند ميكه ! ازدواج يه مقوله مهمه كه احتمال موفقيت تو اين قمار خيلي زياد نيست_ ريسك اين قمار رو بايين بياريد و با ديد باز انتخاب كنيد تا خدايي نكرده زندكيتون جهنم نشه
 

TaTi

مدیر بخش
يه مرد وقتي راضي به ازدواج ميشه كه به شناخت عميق از طرف مقابل برسه و اون رو با هر كس ديكه مقايسه كنه بالاتر و برتر ببينه_ ولي در كل به عنوان يه مرد كفته هاتون رو تصديق ميكنم _ عالي مطالب رو بيان كرديد

بله خب بحث مقایسه همیشه وجود داره ... ! و منطقی هم هست!

اجازه بدین همین جا یک خاطره براتون بگم!

چند سال پیش مادر یکی از همکلاسی هامون به مشاور دانشکده گفته بود بود که دخترش اجازه ی اومدن خواستگار به خونشون رو نمیده و گفته اونی که باید بیاد به وقتش میاد ... مادر نگران آینده ی دخترش بود برای مشخص شدن جریان از مشاور کمک خواسته بود...

مشاور دانشگاهمون دختر رو خواست و باهاش صحبت کرد ...

معلوم شد خانوم دلش پیش یکی از هم کلاسی هاش گیره و گفته که اون آقا خیلی بهش علاقه داره و اگه اجازه بده کسی برای بحث ازدواج به خونشون بیاد به اون خیانت کرده!!

مشاور مشخصات پسر رو ازش پرسید و در فرصت دیگه ای با پسره صحبت کرد!

پسر درباره ی اون دخترخانم اینطور گفته بود:
بله ایشون یکی از همکلاسی های با شخصیت و بسیار نجیب من هستن که به عنوان یکی از انتخاب های من برای ازدواج بهشون فکر کردم!
مشاور می پرسه :
یکی از انتخاب های شما؟؟؟
پسره میگه :
بله در لیستی که من برای برنامه ی ازدواجم تهیه کردم ، ایشون در رده ی هجدهم هستن و بهشون فکر کردم!!!

این یک داستان یا فانتزی ذهن نیست... واقعیتی هست که مشاور دانشگاهمون در همه ی همایش های مربوط به ازدواج دربارش صحبت می کرد و از دختر خانوم ها می خواست که به این موارد توجه کنند و به خاطر یک نفر هرگز درای دنیا رو به روی خودشون نبندند!

 

nuter.93

New member
حرف شما كاملا درسته ولي اين رو نميشه به همه تعميم داد_ يا خانومه زيادي ساده بوده يا اقا زيادي ايده ال ! رده هجدهم ! واقعا جنين مردايي هم هستند كه ليستي براي ازدواج داشته باشن اونم با اين حجم؟! :)
 

nuter.93

New member
ترس از ازدواج كاهي ريشه در مسايل معيشتي يك فرد داره_ممكنه فردي رو براي ازدواج ايده ال بدونه ولي توان كذران زندكي و تشكيل خانواده رو نداره_ يني علارغم ميل باطني به خاطر شرايط نابسامانه خودش از ازدواج كريزانه_ تو اين شرايط كاري كه حقوق 500 تومن نهايتا ميشه كرايه خونه رو برداخت كرد_ خورد و خوراك بوشاك مهمان هزينه هاي درمان و :_ _ _ از طرفي هزينه هاي مراسم ازدواج هم زياد شده خريد هدايا طلا جهيزيه كه به عهده مرده هزينه مراسم عروسي و _ _ _كه در صورت عدم توان باعث بوجود اومدن دلخوري در بدو زندكي ميشه! از طرف ديكه تعهدات مالي مثل مهريه و شير بها كه ميتونه براي يه فرد مشكل ساز بشه_ ماشا الله مشكلات كم نيست_اينه كه خيليها عطايش رو به لقايش توجيه ميدن و از ازدواج كريزان هستند
 

TaTi

مدیر بخش
حرف شما كاملا درسته ولي اين رو نميشه به همه تعميم داد_ يا خانومه زيادي ساده بوده يا اقا زيادي ايده ال ! رده هجدهم ! واقعا جنين مردايي هم هستند كه ليستي براي ازدواج داشته باشن اونم با اين حجم؟! :)

آره این مورد خاص بود و برای همین هم نقل مجالس مشاور ما میشد!!
اما مسلما این تفاوت نگرشی در زنان و مردان وجود داره ...
دختر خانوما سریعتر دلبسته میشن و همین دلبستگی منجر به وابستگی میشه که تبعات بعدی اون میشه انتظارت بعضا نابجا از طرف مقابلشون که مثلا وقتی بهشون میگه من شرایط ازدواجو ندارم ازش نمی پذیرن!
 

saya

New member
خیلی پر محتوا بود...مرسی تاتی جونم
90004253570434689487.gif
 

obstetrician88

New member
بله خب بحث مقایسه همیشه وجود داره ... ! و منطقی هم هست!

اجازه بدین همین جا یک خاطره براتون بگم!

چند سال پیش مادر یکی از همکلاسی هامون به مشاور دانشکده گفته بود بود که دخترش اجازه ی اومدن خواستگار به خونشون رو نمیده و گفته اونی که باید بیاد به وقتش میاد ... مادر نگران آینده ی دخترش بود برای مشخص شدن جریان از مشاور کمک خواسته بود...

مشاور دانشگاهمون دختر رو خواست و باهاش صحبت کرد ...

معلوم شد خانوم دلش پیش یکی از هم کلاسی هاش گیره و گفته که اون آقا خیلی بهش علاقه داره و اگه اجازه بده کسی برای بحث ازدواج به خونشون بیاد به اون خیانت کرده!!

مشاور مشخصات پسر رو ازش پرسید و در فرصت دیگه ای با پسره صحبت کرد!

پسر درباره ی اون دخترخانم اینطور گفته بود:
بله ایشون یکی از همکلاسی های با شخصیت و بسیار نجیب من هستن که به عنوان یکی از انتخاب های من برای ازدواج بهشون فکر کردم!
مشاور می پرسه :
یکی از انتخاب های شما؟؟؟
پسره میگه :
بله در لیستی که من برای برنامه ی ازدواجم تهیه کردم ، ایشون در رده ی هجدهم هستن و بهشون فکر کردم!!!

این یک داستان یا فانتزی ذهن نیست... واقعیتی هست که مشاور دانشگاهمون در همه ی همایش های مربوط به ازدواج دربارش صحبت می کرد و از دختر خانوم ها می خواست که به این موارد توجه کنند و به خاطر یک نفر هرگز درای دنیا رو به روی خودشون نبندند!





بسیار عالی.......سپاس بیکران....چون جواب خیلی چیزها رو شما دادید
 
بالا