انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه

mojtabak62

New member
وقتی صحبت از خواستگار و خواستگاری به میان می آید بیش از همه ذهن دختر و پسر است که به خود مشغول می شود. آنها با خود فکر می کنند که آیا طرف مقابل فرد ایده آل در زندگی من است آیا من می توانم او را خوشبخت کنم، چگونه می توانم متوجه شوم که انتخاب درستی انجام داده ام و از این گونه سؤالات ذهن جوانان ما را به خود مشغول می کند. از طرفی هم همه ما می دانیم که ازدواج یکی از انتخاب های بسیار مهم زندگی ماست و همه زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهد. ما برای انتخاب یک وسیله زندگی که برای مدتی آن را مورد استفاده قرار می دهیم مدت زمان زیادی صرف می کنیم و تا جایی که امکان دارد از افراد کارشناس اطلاعات لازم را دریافت می کنیم و بعد اقدام به خرید می کنیم، مسلم است که برای انتخاب شریک زندگی که آینده ما با او رقم می خورد نیاز به انتخابی درست و عاقلانه داریم. نکاتی وجود دارد که ما را در انتخاب درست شریک زندگیمان کمک می کند که با هم مرور می کنیم:

۱ نسبت به کل ماجرا واقع بینانه رفتار کنیم: به هیچ عنوان تابع احساسات نباشیم و به طور منطقی جوانب کار را بسنجیم. اگر چه در ادامه زندگی دوستی و عشق شرط ادامه زندگی و داشتن یک زندگی شیرین و به قولی رمانتیک است اما کافی نیست.

در این جا داستان کوتاهی را برایتان تعریف می کنم که خالی از لطف نیست و بهتر می تواند شما جوانان عزیز را در امر ازدواج کمک کند: مراجعی داشتم خانمی حدود بیست و پنج ساله که به شغلش که چندین سال هم بود مشغول بود علاقمند بود پسر سی ساله ای به خواستگاریش می آید و در ابتدای کار به او می گوید که من دوست ندارم همسرم در بیرون از خانه کار کند این دختر جوان هم که بسیار تابع احساساتش بود و به قول خودش از پسر خوشش آمده بود شرایطش را پذیرفت و با خود فکر کرد که ابتدای کار است و در آینده او را راضی خواهم کرد که به سر کار بروم.

بعد از مدت کوتاهی که از دوران نامزدیشان گذشت پسر از او خواست که دیگر سر کار نرود و با محل کارش تصفیه حساب کند و اینجا بود که مشکلات شروع شد و دختر خانم نتوانست همسر خود را برای رفتن به سر کار راضی کند و دچار مشکلات جدی تری شد همین داستان به ظاهر ساده گریبان گیر بسیاری از زوج های جوان می شود و دلیل آن هم تابع احساسات بودن در ابتدای راه است. دختر داستان ما اگر شغلش تا این حد برایش مهم بود که او را تا مرز افسردگی پیش برد نباید در ابتدا احساسات را مقدم بر عقل و منطق خود بداند و این چنین دچار مشکل شود.

۲ علت ازدواج را جویا شویم: اگر علت ازدواج زیبایی، ثروت، استفاده ابزاری از طرف مقابل به طور مثال ازدواج برای خروج از کشور، کسب شهرت و یا... است از این ازدواج صرف نظر کنیم.

۳ اعتقاداتش را جویا شویم: در مورد باورهای مذهبیش تحقیق کنیم. در این جا لازم است هم از خودش سوالات لازم را بپرسیم هم تحقیقات لازم را در این زمینه در مورد خانواده همسر احتمالی داشته باشیم چرا که این فرد هرچه که باشد در این خانواده تربیت شده و به خانواده اش تعلق دارد. اگر از نظر مذهبی تفاوت چشمگیری داشته باشیم با مشکلات جدی روبرو می شویم مگر این که بخواهیم شیوه زندگی او را از لحاظ مذهبی بپذیریم.

پس به او اجازه دهیم به طور واضح و روشن برداشت خود را از مذهب بیان کند و هم چنین انتظاراتش را از ما به عنوان همسر مطرح کند.

۴ رفتارهای او را در موقعیت های مختلف مورد بررسی قرار دهیم: هر چه بیشتر در شرایط متفاوت همسر احتمالی خود را ملاقات کنیم و رفتارهایش را تحلیل کنیم نشانه های بیشتری از رفتارش بر ما روشن می شود. به طور مثال در دوران نامزدی با همسرتان به یک رستوران بروید و به قولی دست در جیب کردنش توجه داشته باشید با این آزمایش بسیار ساده می توانید تا حدود زیادی متوجه شوید که همسرتان در آینده و در زندگی به چه صورت خرج می کند و آیا با روحیات شما سازگار است یا خیر؟ البته نکته ای که قابل ذکر است این است که ما در دوران نامزدی بیشتر به دنبال خوش گذرانی و لذت آشنایی هستیم در صورتی که دوران نامزدی زمانی است برای شناخت یکدیگر که متأسفانه در کشور ما به دست فراموشی سپرده شده.

۵ نیازها و خواسته های یکدیگر را مورد مطالعه قرار دهیم: در زمان خواستگاری لازم است که لیستی از خواسته هایمان را نوشته و در جلسات مختلف عنوان کرده و با یکدیگر به توافق برسیم.

به طور مثال محل زندگی مان، ادامه تحصیلات، ادامه شغل برای خانم ها، فعالیت های خارج از خانه، گذراندن اوقات فراغت، زمان بچه دار شدن، حد و حدود معاشرت با دوستان فامیل و خانواده و... مورد بررسی قرار بگیرد هم?چنین از همسرمان در مورد رابطه اش با والدین، خواهران و برادرانش جویا شویم و بررسی کنیم که تعهدش در قبال این افراد به چه گونه است و در آینده چه برنامه ای برای آن ها دارد و تأثیر این موضوع بر زندگی ما چگونه خواهد بود و نسبت به احساس خانواده در مورد این ازدواج واقف باشیم.

برای مثال مدتی پیش مراجعی داشتم که از همسرش گله مند بود و در زندگی به طور جدی دچار مشکل شده بود. در ابتدای ازدواج آقای داماد به عروس خانم گفته بود که برادری داشتم و مدتی است که مرحوم شده و از همسرش دو فرزند دارد من متعهد شده ام که در زندگی به نوعی کمک خرج آن ها باشم و در آینده هم در زندگی مشترکمان شرایط به همین منوال خواهد بود.

عروس خانم که در ابتدا احساسات بر عقلش غلبه کرده بود شرایط را پذیرفته بود و بعد از مدت کوتاهی که از ازدواجشان گذشته بود حاضر به پذیرش چنین مسأله ای نبود و همین مسأله که با بی توجهی در ابتدا طی شده بود الان تبدیل به یک معضل بزرگ و چه بسا باعث از هم پاشیدن یک آشیان گرم باشد.

پس نتیجه می گیریم که تمام خواسته ها و نیازها به طور شفاف و دقیق بیان شود ونکته دیگر صراحت در جواب هاست. جواب ها مبهم و گنگ نباشد و یا این که به آینده موکول شود چون در این صورت شنونده نمی تواند تصمیم درست و منطقی بگیرد.

۶ شریک زندگی خود را بهتر بشناسیم: همان طور که گفته شد در دوران نامزدی راه های بسیاری وجود دارد که با همسر خود و روحیاتش آشنا شویم ولی در دوران قبل از نامزدی و در زمان تصمیم گیری برای ازدواج با توجه به حد و حدود دین و فرهنگ نیز راه هایی برای شناخت بیشتر وجود دارد یکی از این راه ها به واسطه رفت و آمدهاست که زیر نظر بزرگ ترها به صورت پرسش های مستقیم صورت می گیرد یا از طریق دیگر آشنایان (البته قابل توجه است که بعضی دوستان حقایق تلخ را پنهان می کنند و بعضی افراد که با همسر احتمالی دشمنی دارند عیب های او را بزرگ جلوه می دهند و یا حتی به دروغ علیه او حرف می زنند) در مجموع ما باید افکار عقاید و دیدگاه های او را بشناسیم و آگاهی پیدا کنیم.

۷ درباره خانواده همسر احتمالی تحقیق کنیم: تحقیق در مورد خانواده همسر کمی ساده تر از همسر است چرا که تحقیق در مورد خانواده مسایل کلی تری را در بر می گیرد ولی در مورد همسر مسایل جزیی تری مدنظر است که به غیر از نزدیکان و یا دوستان طرف مقابل کسی چندان نمی تواند کمک کند نهایتاً دورنمایی از شخصیت همسر احتمالی دستگیرمان می شود با این وجود شناخت خانواده همسر و آشنایی با باورها و فرهنگ آن ها کمک فراوانی به انتخاب ما می کند چرا که طرف مقابل ما در این خانواده تربیت شده و رشد یافته و خود این مسأله کمک فراوانی در انتخاب ما دارد.

۸ عجله نکنیم: با توجه به این که بسیاری از ازدواج ها به دلیل دست پاچگی و عجله کردن در تصمیم گیری به شکست منجر می شود. در تصمیم خود برای ازدواج عجله نداشته باشیم. در مثالی که در بالا مطرح شد دختر خانم به این علت که سنش بالا رفته بود و از ازدواج ناامید شده بود و البته تابع احساسات نیز بود تن به ازدواجی داد و به امید این که شرایط را می تواند در آینده تغییر دهد خود را به فهرست قربانیان ازدواج اضافه کرد. البته باید به یاد داشته باشیم که دقت در انتخاب همسر را تبدیل به وسواس نکنیم و همیشه این نکته را مدنظر داشته باشیم هیچ کس کامل نیست و هر کس بالاخره عیوبی دارد ولی مسأله قابل تأمل داشتن چارچوب ازدواج است وگرنه فرعیات به مرور زمان حل شدنی است.

۹ نسبت به سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل اطمینان حاصل کنیم: به خاطر داشته باشیم که سلامت جسمانی و روانی طرف مقابل و عدم گرایش به مواد مخدر فاکتور بسیار مهمی در انتخاب همسر به شمار می رود هم چنین داشتن جسم سالم و نداشتن بیماری و یا با وجود بیماری حتی در زمان گذشته و یا حال این حق همسر است که با دید باز دست به انتخاب بزند وگرنه آینده مبهمی در انتظارش است.

۱۰ تناسب در همه زمینه ها: توجه داشته باشیم که با شریک احتمالی خود در مواردی مانند طبقه اجتماعی، سن، میزان تحصیلات، فرهنگ، زیبایی ظاهری تناسب داشته باشیم.

۱۱ دلایل مناسبی برای ازدواج پیدا کنیم و در آخر خودمان تصمیم گیرنده نهایی باشیم: ضمن احترام به تجربه و عقاید دیگران، به ویژه پدر و مادر با خود واقعی مان مشورت کنیم و از خود بپرسیم آیا این فرد همان کسی است که من دنبالش بودم. سعی کنیم پاسخ دقیق و قاطعی به خود بدهیم و در نهایت خود تصمیم گیرنده نهایی باشیم.

۱۲ از خداوند کمک و راهنمایی بخواهیم: پس از این که همه مسیرها را طی کردیم و تحقیقات لازم را انجام دادیم در آخر از خدا بخواهیم که در این راه ما را یاری کند و مسیر مناسبی را پیش رویمان بگذارد. در آخر اگر با توجه به مطالب گفته شده و انجام آن ها در تصمیم گیری دچار تردید بودیم می توانیم به مشاوران در مراکز مشاوره مراجعه کرده و با آن ها مشورت کنیم.
 

Artmis.a

New member
ممنون عالی بود

خصوصا مورد 10

هرگز با کسی که سطحی پائین تر از خودت داره ازدواج نکن!

یادت باشه:
شاید بتونی با پایین اوردن خواسته ها و توقعاتت با فردی که فقر مالی داره زندگی کنی!

ولی برای زندگی با فردی که فقر فرهنگی داره باید خودت و شخصیتتو پایین بیاری!
 

Artmis.a

New member
بزای درک فرد کوچکی چاره ای به جز کوچک کردن خودت نداری!
 

Artmis.a

New member
شاید کسی بتونه با نقش بازی کردن خودشو توی اکثر موارد بالا نشون نده!
واسه همین همیشه از خدا بخواین قبل از ازدواج شخصیت واقعی طرفتونو بهتون نشون بده و چشماتونو باز کنه!
این به من اثبات شد من از خدا خواستم و درست موقع مناسب خدا چشمامو باز کرد و نجاتم داد!
loveshower.gif
 
بالا