ღبُغض خاموش مدینه...(ویژه شهادت امام حسن(ع)ღ

goo

New member

در سوگ امام حسن عليه السلام
آنشب مدينه شاهد سحر بود
ماه صفر آماده از بهر سفر بود
آنشب شقايق خون به جام لاله مى ريخت
از ابشار ديده خود ژاله مى ريخت
آنشب سپيده جامه بر تن چاك ميكرد
از روى لاله گرد غربت پاك ميكرد
آنشب زمان از پرده دل داد ميزد
مرغ حق از بيداد شب فرياد ميزد
آنشب دل از داغ غم جانانه مى سوخت
برگرد شمعى بيمه جان پروانه مى سوخت
ام المصائب از مصيب ديده تر بود
در پيش او طشتى پر از لخت جگر بود
آنشب برادر نيشها را نوش ميكرد
از حق سخن مى گفت و خواهر گوش ميكرد
آنشب حسن بهر حسينش راز مى گفت
شرح بلا و كربلا را باز مى گفت
آنشب حسن را سينه بودى پر شراره
چشم حسينش بود و قلب پاره پاره
آنشب سرشك از ديده عباس مى ريخت
خون حسن از سوده الماس مى ريخت
آنشب دل قاسم خدا را ياد ميكرد
فرياد از بى رحمى صياد مى كرد
آنشب حديث درد را با اه مى گفت
از روز عاشورا به عبد الله مى گفت
 
آخرین ویرایش:

goo

New member
روايتي از پيامبر اكرم هست كه فرمودند: اگر عقل به شكل انساني مجسم شد، آن عقل مجسم حسن است. وجود مقدس امام حسن(ع)، اگر كسي زندگي و اخلاقيات و كرامات حضرت را ببيند، اگر كسي آن عمل محوري زندگي‌اش و آن صلحش را كه خودشان فرمودند: بهتر از چيزي بود كه آفتاب بر او بتابد، و اينكه چه كار باعظمتي را انجام داد، چقدر شجاعت داشت، صلح شجاعت بيشتري از جنگ مي‌طلبد. زنده بودن شجاعت بيشتري از شهادت مي‌طلبد.

وجود مقدس پيغمبر اكرم عجيب نسبت به اين دو بزرگوار، امام حسن و امام حسين(ع) عشق مي‌ورزيد. در جايي فرمود: اگر كسي مرا دوست دارد، بايد او را دوست داشته باشد، در روايتي فرمود: هركس مرا دوست دارد، بايد او را هم دوست بدارد، اين پيام را به هركس كه غايب است، برسانيد. در روايتي ديگر فرمود: من حسن را دوست دارم، هركس او را دوست دارد، من دوستش دارم. از اين جهت خوش به حال مؤمنين بزرگواري كه همه آنها محبت امام حسن مجتبي(ع) را در دل دارند كه پيغمبر فرمود: من دوستشان دارم. عملاً يك كارهايي از پيغمبر مي‌ديدند، به گونه‌اي كه پيامبر مي‌خواستند اين علاقه را اظهار كنند.

پيغمبر روي منبر نشسته بود، وقتي اين دو بزرگوار كه كودك بودند وارد مي‌شدند، پيغمبر از منبر پايين مي‌آمدند. اينها را مي‌بوسيد و روي منبر مي‌رفت. در نماز بارها ديده بودند كه وقتي پيغمبر در حال سجده بود، ان دو بزرگوار روي دوش پيغمبر اكرم مي‌رفتند، اينقدر سجده را طولاني مي‌كردند، تا خودشان پايين بيايند و پيغمبر سر بلند كنند.
 

goo

New member
رعايت‌هاي خاصي داشتند.گاهي در كوچه پيغمبر با عظمت با اصحاب كه مي‌رفتند، پيغمبر اين دو بزرگوار را كه در كوچه مي‌ديد، دنبال اينها مي‌دويد. اينها را مي‌گرفت و مي‌نشست اين دو عزيز را غرق در بوسه مي‌كرد. پيغمبر اكرم همه جا و به شكل‌هاي مختلف فضل و فضيلت و آقايي اين دو بزرگوار و اينكه معيار حق هستند را بارها گفته بود. مرحوم مجلسي در جلد 43 بحار، دهها روايت در اين رابطه آوردند كه پيغمبر اكرم نسبت به اين دو بزرگوار معيار حق بودند، و اينكه اين دو بزرگوار ملاك حق هستند و هركجا باشند حق همانجاست. گذشته از كارهاي پيغمبر، خود مردم هم آقايي و بزرگي اينها را خيلي ديده بودند. اينقدر دست لطف و رحمت امام حسن بر سر مردم كشيده شده بود، اصلاً خانه امام حسن پناهگاه براي مردم و آن كساني بود كه از ظلم فرار كردند.

شخصي به نام سيد بن ابي سَرح است، از شيعيان بودند كه در كوفه بودند. مورد ظلم فرماندار كوفه يعني زياد بن ابي پدر ابن زياد قرار مي‌گرفت. سيد بن ابي سرح از كوفه فرار كرد، حتي خانواده‌اش را نياورد، به مدينه خدمت امام حسن مجتبي(ع) آمد. آنجا براي اينكه او را در مخمصه قرار بدهند، خانواده‌اش را در كوفه دستگير كردند و خانه‌اش را خراب كردند. اين خبر رسيد، به امام مجتبي گفت: چه كنم؟ حضرت نامه‌اي به زياد فرماندار مدينه نوشت. با يك توبيخي فرمودند كه اين را رها كن. زياد هم جواب حضرت را با درشتي داد و اعتنايي نكرد. حضرت با اينكه خوب اين كار سنگين و سختي بود به معاويه نامه نوشت كه فرماندارت را توبيخ كن، چنين كاري را كرده است. معاويه هم چون برايش غنيمت بود كه براي امام حسن كاري كند، با زياد برخورد كرد و شخصي كه به امام حسن مجتبي پناه برده بود را خلاص كرد. از جهت نيازمندي‌ها هم كساني كه نيازمند بودند، يكي از اصلي‌ترين جاها برايشان خانه امام حسن مجتبي بود. اينكه به كريم اهل‌بيت معروف شد به همين علت بود.
 

goo

New member
تعدادي بودند به صورت مستمري ماهيانه حقوق داشتند. بعضي‌ها هم موردي بودند. هيچكسي نبود كه در خانه امام حسن مجتبي بيايد و كمكي به او نشود. يكبار از حضرت پرسيدند: چرا هر نيازمندي كه مي‌آيد شما به او چيزي مي‌دهيد؟ حضرت فرمود: چون من گداي خانه خدا هستم. چون من نيازمند در خانه خدا هستم. مي‌خواهم خدا هم به من چيزي بدهد و مرا رد نكند. از اين جهت من هم سائلي را رد نمي‌كنم. كسي خدمت امام مجتبي آمد، گفت: آقا تو را به كسي كه خيلي كرامت‌ها و نعمت‌ها داده است، به داد من برس. دشمن به من حمله كرده است. دشمني كه كوچك و بزرگ نمي‌شناسد. حضرت فرمودند: چه كسي؟ گفت: فقر! مرا بيچاره كرده است. حرت به خادمشان فرمودند: هرچه هست بردار و بياور. پنج هزار درهم آورد. پنج هزار درهم، درهم نقره بوده است، هر ده درهم يك دينار بوده است. يعني پنج هزار درهم پانصد دينار مي‌شود. هر دينار يك مثقال طلا است. يعني پانصد مثقال طلا! اهل‌بيت وقتي مي‌دادند اينطور نبود كه كم بدهند. فرمودند: طوري به فقير بدهيد كه مشكلاتش برطرف شود. گاهي 12 هزار درهم مي‌دادند.

كسي خدمت امام مجتبي(ع) آمد و اظهار نياز كرد. حضرت فرمود: آدم نبايد اظهار نياز كند مگر در سه صورت. چون مي‌دانيد قرض گرفتن، درخواست چيزي را از ديگران كردن به خودي خود مكروه است. خدا نمي‌پسندد يك مؤمني ذليل شود. شايد از كسي پول بخواهي، او بر سر تو منت بگذارد. يك ذلتي در آن باشد، اگر مي‌خواهي شأنت محفوظ باشد، به خودي خود قرض گرفتن مكروه است. امام حسن مجتبي فرمودند: سؤال كردن و درخواست كردن صلاح نيست مگر در سه مورد. اول اينكه بدهي كمرشكن پيش بيايد. يكمرتبه كسي ورشكست مي‌شود. يا ديه‌اي سنگين برايش مي‌شود. در اينجا اگر درخواست كند، قرض كند، عيبي ندارد.


- - - Updated - - -

دوم در جايي كه فقري باشد كه آدم را سياه بخت كند. فقري كه كارد را به استخوان رسانده باشد. فقري كه نشود تحمل كرد. اينكه آدم زود با كوچكترين نيازي درخواست كند، اين درست نيست.

سومين مورد جايي است كه يك فشار ناگهاني در زندگي آدم وارد مي‌شود. مثلاً فرض كنيد سيلي، زلزله‌اي شود و خانه از بين برود. اينجا بحث كاسبي و ورشكستگي نيست. در اين سه مورد اشكالي ندارد.

حضرت صد دينار به اين فرد دادند. اين فرد خدمت امام حسين(ع) رسيد. در عين حال كه در بين ما كريم اهل‌بيت به امام حسن معروف است. اما در روايت هست كه پيغمبر اكرم فرمود: من دو چيز را به حسن ارث دادم. يكي آن عظمت خودم و دوم صبر و حلم و بردباري‌ام. به حسين شجاعت و سخاوتم را ارث دادم. اباعبدالله(ع) هم فوق العاده سخاوتمند بود. مرد به امام حسين عرض كرد: برادر بزرگ شما صد دينار به من دادند. شما هم كمكي كنيد. حضرت به احترام امام حسن 99 دينار داد.

بعد نزد يكي از شخصيت‌هاي معروف مدينه رسيد. گفت: يك كمكي هم شما كن. هفت دينار داد. گفت: چقدر كم! گفت: مرا با آن دو مقايسه نكن. حسن و حسين معدن كرم هستند. اينها به عظمت و بزرگي و كرامت معروف بودند. دست عنايت و محبتشان روي سر همه كشيده شده بود.

نكته‌اي است كه اين آدم‌هاي بزرگ اصلاًد انگار زمانه‌شان كوچكتر از اين بود كه جاي اينها باشد. مثل اينكه نسبت به زمان خودشان و ظرف زمان خودشان هم نمي‌گنجيدند. يا به تعبيري زمان لياقت نداشت كه اين آدم‌ها در آن زمانه جاي بگيرند. لذا تنها بودند. غريب مي‌شدند و مظلوم واقع مي‌شدند. اين يك درد و يك بليه‌ي عمومي است كه تمام بزرگان و انبياء و اولياء در طول تاريخ داشتند. با اينكه خوب‌ترين آدم‌ها بودند. تعبير مظلوم و غريب را در روايت‌ها خيلي داريم.


- - - Updated - - -

امام زمان(ع) هم در زمان ما همينطور است. مرحوم صدوق در كمال الدين نقل كردند، شخصي از امام كاظم (ع) وصف مهدي(عج) را پرسيد. امام كاظم(ع) فرمود: او كسي است كه طرد شده در مردم زمان خودش است. غريب بودن به معني دور از وطن بودن نيست. گاهي آدم در خانه خودش غريب است. امام حسن مجتبي در خانه‌اش غريب بود. غريب بودن به اين معنا است كه معرفتي به او نيست. او را نمي‌شناسند و قدرش را نمي‌دانند. يار ندارد. وجود مقدس ولي‌عصر(ع) به دو معنا غريب هستند. يكي به اين معنا كه قدرش را نشناخته است. حتي در بين دوستان و شيعيانش كه وقت براي همه چيز دارند، براي او ندارند. همينكه ياران لازم را ندارند. امام صادق(ع) فرمود: اگر آن 313 نفر ياران حضرت فراهم شود، فرج رخ مي‌دهد. پس تنها بودند و يار نداشتند. راجع به همه ائمه اين اتفاق رخ داده است. اين معروف است كه امام صادق(ع) با يكي از شاگردانشان در اطراف مدينه مي‌رفتند. شاگردشان سؤال كردند: شما عليه اين ظلم و چپاولي كه بني عباس دارند، قيام نمي‌كنيد؟ امام صادق(ع) فرمودند: با كدام يار؟ فرمود: شما كه خيلي يار داري. حضرت فرمودند: چند تا؟ گفت: صد هزار نفر! حضرت متعجب شد و فرمود: من صد هزار يار دارم. بلكه بيشتر! امام صادق با تعجب گفت: يعني ما دويست هزار نفر يار داريم؟ گفت: بلكه بيشتر! نيمي از جهان اسلام جزء ياران شما هستند و شما را دوست دارند. حضرت چيزي نگفتند. همينطور كه با هم سوار مركبي بودند و مي‌رفتند، به منطقه‌اي در اطراف مدينه به نام ينبع رسيدند. تعدادي گوسفند مشغول چريدن بودند. حضرت فرمود: اگر ما به تعداد اين گوسفندان يار داشتيم، قيام مي‌كرديم. حضرت مي‌گويد: من گوسفندان را شمردم، 17 تا بيشتر نبود. ما مي‌گوييم امام حسين مظلوم بود و غريب بود، اما امام حسين در بين ائمه از همه بيشتر يار داشت. با اينكه 72 نفر بيشتر نبودند، ولي از همه بيشتر يار داشتند. آن هم اصحابي كه فرمودند: من باوفاتر از شما نديدم. بقيه ائمه خيلي مظلوم‌تر از اين بودند.
 

goo

New member
وجود مقدس امام حسن مجتبي(ع) هم از اين جهت خيلي غريب بود. هم در خانه‌اش غريب و تنها بود. هم در بين يارانش، ياري نداشت. متأسفانه خيلي از كساني كه حتي اطراف حضرت را گرفته بودند، افرادي بودند كه فقط هياهو و سر و صدا داشتند، آدم‌هاي بودند كه روز سختي، حاضر مي‌شدند حضرت را دست بسته تحويل معاويه بدهند.وقتي حضرت به حكومت نشست، اميرالمؤمنين(ع) بعد از خودش در كوفه، امام حسن مجتبي(ع) را معرفي كرده بود. مردم هم جمع شدند و يكي از كساني كه خيلي سعي و تلاش كرد، عبيد الله بن عباس بود. برادر عبدالله بن عباس بود. عبيدالله بن عباس خيلي سر و صدا كرد كه با حسن بيعت كنيد و خودش هم با امام حسن بيعت كرد. حضرت وقتي حكومت را گرفت، معاويه از شام يك سپاه سنگيني راه انداخت براي اينكه عراق را بگيرد. فكر مي‌كرد الآن چون حكومت نوپا است، مي‌تواند حكومت را به دست بگيرد. سپاهي شصت هزار نفري راه انداخت. امام حسن هم براي مقابله چهل هزار نفر لشگر تدارك كرد و از اين چهل هزار نفر، دوازده هزار نفر را با فرماندهي همين عبيدالله بن عباس براي مقابله با معاويه فرستاد. عبيدالله بن عباس كسي بود كه در زمان اميرالمؤمنين والي يمن بود. آنجا وقتي معاويه با لشگري براي ضربه زدن حمله كرده بود، اين فرار كرده بود و خانواده‌اش مانده بود. لشگر معاويه خانواده اين و دو بچه‌اش را جلوي چشم مادر به طرز فجيعي كشتند. اين عبيدالله عباس كينه داشت. در حكومت امام حسن و بيعت مردم هم نقش داشت. پسرعموي فرزندان عباس، عموي پيغمبر بودند
 

goo

New member
با يك سپاه ده هزار نفري امام حسن مجتبي را فرستاد كه با معاويه مقابله كند. شب معاويه اين را با يك ميليون درهم تطميع كرد. با يك ميليون درهم او را خريد. عبيدالله بن عباس دو فرزندش كشته شده بود و خودش با امام حسن بيعت كرده بود، عبيد الله بن عباسي كه از فاميل خاندان وحي بود. همه اينها را زير پا گذاشت و با هشت هزار نفر از بين دوازده هزار نفر به سمت معاويه فرار كردند. حضرت براي همين تنها بودند. از اين دسته ياران داشتند. تا وقتي ياران بي‌بصيرت، ياراني كه نتوانند حق و ناحق را تشخيص دهند، يا بي‌تقوا باشند، و طمع‌هاي ديگر آنها را مي‌كشاند و مي‌برد، امام تا چنين افرادي هستند، تنها است. استقامت بايد هم در تقوا و دينداري باشد و هم استقامت در بصيرت باشد. بتواند بفهمد و موقعيت‌ها را تشخيص دهد.

(قسمتی از بیانات حاج آقا عالی)
 

goo

New member
حسن(ع)شدی که غریبی همیشه ناب بماند

رد دو دست ابوالفضل(ع)روی آب بماند

حسن(ع)شدی که سوال غریب کیست درعالم؟

میان کوچه و گودال بی جواب بماند
 

goo

New member
صلوات بر امام حسن(ع)
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَينِ عَبْدَيكَ وَ وَلِييكَ وَ ابْنَي رَسُولِكَ وَ سِبْطَي الرَّحْمَةِ وَ سَيدَي شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، أَفْضَلَ مَا صَلَّيتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ النَّبِيينَ وَ الْمُرْسَلِينَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ سَيدِ النَّبِيينَ وَ وَصِي أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، السَّلاَمُ عَلَيكَ يابْنَ رَسُولِ اللَهِ، السَّلاَمُ عَلَيكَ يابْنَ سَيدِ الْوَصِيينَ، ‏أَشْهَدُ أَنَّكَ يابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَيتَ شَهِيداً، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الزَّكِي الْهَادِي الْمَهْدِي، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيةِ وَالسَّلاَمِ‏؛ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحُسَينِ بْنِ عَلِي الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ قَتِيلِ الْكَفَرَةِ وَ طَرِيحِ الْفَجَرَةِ.

پروردگارا درود و رحمت فرست بر حسن و حسين دو بنده خاص و دوست خاص تو كه دو فرزند رسول اكرم و دو سيد جوانان اهل بهشتند. ‏كه آن درود افضل از هر رحمتى باشد كه بر فرزند پيغمبران و رسولانت فرستي. ‏پروردگارا درود فرست بر حضرت حسن فرزند سيد رسولان و جانشين امير اهل ايمان. سلام بر تو اى پسر رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند سيد جانشينان رسول. گواهى مى‏ دهم كه تو اى پسر اميرالمؤمنين امين خدا و پسر امين هستى. در جهان عمرى به مظلوميت زيستى و شهيد از عالم رفتى و نيز گواهى مى‏دهم كه محققا تو امام و پيشواى خلقى كه ستوده صفات و هادى امت و هدايت يافته به حق و حقيقتى پروردگارا درود فرست‏ بر او بهترين سلام و تحيت را از من به روح و جسم پاك او برسان پروردگارا درود فرست بر حسين بن على مظلوم و شهيد و كشته شمشير كافران منافق و مطرود فاجران معاند.
منبع: مفاتيح الجنان
 

شفق بانو

New member


رحلت پیامبر اعظم، معراج وصال اوست با حضرت دوست و شهادت دومین نور ولایت،

صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام و را به عاشقان رسالتش تسلیت می گوییم.




التماس دعای فراوان :rose:



54.jpg
 

goo

New member
انشالله قسمت همه دوستان،احساس غربتی که آدم تو مدینه داره غیر قابل وصفه.یه احساس غربت خاصی داره....الهی فدای غربت امام حسن.جانم امام حسن.
 
بالا