shermin
پسندها
0

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره

  • روزها فکر من این است و همه شب سخنم

    که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

    از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

    به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

    مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

    یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

    آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

    رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

    مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

    چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

    کیست آن گوش که او می شنود آوازم

    یا کدام است سخن می کند اندر دهنم

    کیست در دیده که از دیده برون می نگرد

    یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم

    تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی

    یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم

    می وصلم بچشان تا در زندان ابد

    به یکی عربده مستانه به هم درشکنم

    من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

    آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم

    تو مپندار که من شعر به خود می گویم

    تا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
    عید رمضان آمد وماه رمضان رفت

    صد شکر که این آمد وصد حیف که آن رفت...

    عید فطر مبارک:rose:
    سلام شرمین به جمع نانولوژیستها خوش اومدی
    سلام شرمین، خوش اومدی خوشحالم که با یه مهندس دوست میشم.
    سلام شرمین جان ...ممنون برای درخواست دوستی. خوشحالم که یه هم رشته ای جدید به جمعمون اضافه شد. :28::rose:
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
بالا