اشعار کودکانه

Marc0p0lo

New member
باز تلفن زنگ ميزنه
تو گوشم آهنگ ميزنه
من گوشيرو برميدارم
ميگم الو سلام دارم
مامان جونم صداش مياد
صداي خنده هاش مياد
از پشت سيم بهم ميگه
بزرگ شدي حالا ديگه
صدآفرين بر پسرم ، برات يه هديه مي خرم
صدآفرين بر دخترم ، برات يه هديه مي خرم
 

Marc0p0lo

New member
مادر بزرگ

مادربزرگ
وقتي اومد
خسته بود

چار قدش و
دور سرش
بسته بود

صداي كفشش كه اومد
دويدم

دور گُلاي دامنش
پريدم

بوسه زدم روي لُپاش
تموم شدن خستگي هاش
 

Marc0p0lo

New member
دویدم و دویدم,
به قلکم رسیدم
زدم اون رو شکستم تا پول بیاد تو دستم
,هیچی نبود تو قلک به جز یک سوسک کوچک
سوسکه بگم چی کار کرد؟
ترسیدوزود فرار کرد
خونه ی اون خراب شد
دلم براش کباب شد
دویدم و دویدم,
رفتم برای سوسکه یک قلک نو خریدم
 

Marc0p0lo

New member
تپلویم تپلو
صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاه
چشم و ابروم سیاه
مامان خوبی دارم
می شینه توی خونه
می بافه دونه دونه
می پوشم خوشگل می شم
مثل دسته گل میشم
 

Marc0p0lo

New member
حسني بي دندون شده
زارو پريشون شده
بي احتياطي كرده
حالاپشيمون شده
با دندوناش شكسته
بادوم سخت و پسته
مك زده به آبنبات
هي ميخورده شكلات
قندونو خالي كرده
واي كه چه كاري كرده
دونه به دونه دندوناش
خراب شدن يواش يواش
تا خونه همسايه ها
مياد صداي گريه هاش
 

Marc0p0lo

New member
آهاي آهاي آ گرگره
اين رودخونه بزرگه
آبش خيلي زياده
نميشه رفت پياده
بايد كه دست بكارشي
يه قايقي سوارشي
كسي تورو نبينه
بگيره دمتو بچينه
 

Marc0p0lo

New member
توپ سفیدم

قشنگیو و نازی

حالا من می خوام

برم به بازی

بازی چه خوبه

با بچه های خوب

بازی میکنیم

با یه دونه توپ

چون پرت میکنم

توپ سفیدم را

از جا میپره

میره تو هوا

قل قل می خوره

تو زمین ورزش

یکو دو وسه و

چهارو پنج و شش
 

Marc0p0lo

New member
ما گلهاي خندانيم ......... فرزندان ايرانيم
ايران پاك خود را ......... مانند جان مي دانيم
ما بايد دانا باشيم........ هوشيار و بينا باشيم
از بهر حفظ ايران .......... بايد توانا باشيم
آباد باشي اي ايران ....... آزاد باشي اي ايران
از ما فرزندان خود ........ دلشاد باش اي ايران
 

Marc0p0lo

New member
گمشده تو باغ هولو

بچه تنهای لولو

نشسته گریه میکنه

اهو، اهو، اهو، اهو

میگه لولوی خور خوره

دیگه منو نمی**خوره

دیگه منو دوست نداره

سره منو نمیبره

دیگه منو نمی**خوره
 

Marc0p0lo

New member
تو قفساي باغ وحش
حيووناي رنگارنگ
پرنده هاي كوچولو
ميمون و شير و پلنگ

ميمونه شكلك مياره
مردُم رو خوشحال ميكنه
با يه دونه توپه كوچيك
تنهايي فوتبال ميكنه

نگاه كن اون خرس رو
وايستاده روي دو پا
خرگوش رو نگاه كنيد
هي ميپره تو هوا

طاووس رو نگاه كنيد
چه خوشگل و قشنگه
چترشو هي باز ميكنه
ناز و خوش آب و رنگه
 

Marc0p0lo

New member
صبح كه از خواب پا ميشم
اول آفتاب پا ميشم
يه كمي ورزش ميكنم
تو باغچه نرمش ميكنم
صدا ميزنم مامان جون
چايي رو بريز تو فنجون
وقتي چايي رو نوشيدم
مامانو بابارو بوسيدم
ميرم به كودكستان
خوشحال و شاد و خندان
 

Marc0p0lo

New member
جوجه جوجه طلائی نوکت سرخ و حنائی
تخم خود را شکستی چگونه بیرون جستی
گفتا جایم تنگ بود دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت نه کس ز من خبر داشت
دادم به خود یک تکان مثل رستم قهرمان
تخم خودرا شکستم اینجوری بیرون جستم
 

Marc0p0lo

New member
پاييزه پاييزه برگ از درخت مي ريزه

هوا شده كمي سرد روي زمين پر از برگ

ابر سياه و سفيد رو آسمان را پوشيد

دسته دسته كلاغها مي روند به سوي باغها

همه مي گن به يك بار غار و غار و غار و غار
 

نگاه

New member
عمو زنجیرباف !

بله !

زنجیر منو بافتی ؟

بله !

پشت کوه انداختی ؟

بله!

بابا اومده

چی چی آورده ؟

نخودچی کیشمیش

بخورو بیا

باصدای چی؟
 
آخرین ویرایش:

نگاه

New member
رفتم به باغی

دیدم کلاغی

کلاغ زاغی

سنگ و برداشتم

زدم به پایش

پایش خون آمد

بردمش دکتر

دکتر دوا داد

آب انار داد

امروز دادم خورد

فرداش دیدم مرد
 

نگاه

New member
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده٬

تورختخواب مخمل آبیش خوابیده،

یه روز مامان رفته بازار اونو خریده٬

قشنگ تر از عروسکم هیچکس ندیده٬

عروسک من ٬چشماتو وا کن٬

وقتی که شب شد

٬اون وقت لالا کن٬

حالا بریم توی حیاط با من بازی کن

٬توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن
 

نگاه

New member
یادش بخیر شعرهای قدیمی دوره ما..... هییییییییی..........:sad:
 

نگاه

New member
ای زنبور طلایی٬

نیش میزنی بلایی٬

زمستونا خوابیدی

٬خواب بهارودیدی٬

پاشو پاشو بهاره

گل واشده دوباره
 

حسان

Well-known member
پاييزه پاييزه برگ از درخت مي ريزه

هوا شده كمي سرد روي زمين پر از برگ

ابر سياه و سفيد رو آسمان را پوشيد

دسته دسته كلاغها مي روند به سوي باغها

همه مي گن به يك بار غار و غار و غار و غار
سلام
ممنون مارکوپلو یاد بچهگیم افتادم
همه این شعرا رو حفظ بودم
تو مهمونیا منو مجبور میکردن بخونم
منم کم نمیاوردم
چه قد من کم رو بودم آخیییییییییی
 

mahsa.

New member
میوه رو نخور نشسته
رویش مگس نشسته
میوه رو بشور با دقت
بعدم بخور بالذت.
 
بالا