روش های مطالعه برای کنکور ارشد*

bioshimi93

New member
روش های مطالعه برای کنکور ارشد : آنچه پیش روی شماست حاوی یک روش برنامه ریزی برای مطالعه و بویژه آمادگی برای کنکور است. این روش ممکن است با آنچه در ذهن شماست و یا روشهای ابتدایی مرسوم برنامه ریزی فردی تفاوتهای زیادی داشته باشد، اما پس از مطالعه آن درمی یابید که کاملاً عملی و مفید بوده و تمام جوانب یک یادگیری مطلوب را داراست.

در این روش با استفاده از دقیق ترین دستاوردهای روانشناسی یادگیری می توانید به بهترین شکل از توان و استعداد خود بهره بگیرید.
اصول اساسی:

۱ - این روش بیشتر به گذشته توجه دارد. چون ابتدا باید امکانات خود را بشناسید و برای این کار هم باید به گذشته توجه کنید. بدون شناخت دقیق توانایی هایتان نمی توانید الگو و برنامه واقع بینانه ای برای آینده تدوین نمایید.
اغلب برنامه های آموزشی از پیش تعیین شده که شما و یا حتی افراد با تجربه تر برای روزها و هفته های بعد تنظیم می کنید، هرگز اجرا نمی شود. زیرا این برنامه ها همگی یک اشکال اساسی دارند آنها برمبنای تواناییها و امکانات واقعی شما استوار نشده اند. معمولاً این برنامه ها خوش بینانه و بلندپروازانه تنظیم می شوند. ما نمی توانیم برنامه مطالعه و زندگی خود را فقط براساس آرزوها و تمایلات خودمان تنظیم کنیم. متأسفانه در ۹۹ درصد موارد حدس شما از تواناییهای خودتان خوش بینانه است. به همین دلیل معمولاً ارزیابی شخصی دو برابر واقعیت است.
۲ - برنامه هر کس مخصوص خود او و با دیگری متفاوت است. هر کس در زمینه بهره هوشی، پایه درسی، نقاط قوت و ضعف درس، اهداف آموزشی، عادات و روشهای مطالعه، محیط و شرایط زندگی و تحصیل و میزان اعتماد به نفس با دیگران متفاوت است و برای هر فرد باید برنامه ای متناسب با ویژگیهای خاص خود تنظیم گردد. الگوبرداری از کارهای دوستانی که موفق بوده اند نیز چندان مفید نیست. چه بسا کاری که برای کسی بسیار مفید و مؤثر است برای دیگران کاملاً مضر باشد.
۳ - واحد زمانی این برنامه یک هفته است. یکی از عواملی که باعث اجرا نشدن برنامه های درسی می شود تنظیم برنامه به صورت ساعت به ساعت یا روز به روز است. در حالی که در زندگی واقعی ما عوامل بسیاری وجود دارند که موجب می شوند ما نتوانیم هر روز در ساعت همان کاری را که می خواهیم انجام دهیم، ولی می توانیم این ضعف را در روزهای بعد جبران کنیم. به همین دلیل یک هفته واحد زمانی مناسبتری برای برنامه ریزی است.
اگر ما در طول یک هفته رفتار خود را بررسی کنیم بهتر می توانیم به عدم تعادلهای کار خود پی ببریم و افراط و تفریطها را در کار خود بشناسیم هنگامی که ساعات مطالعه دروس مختلف را در طول یک هفته جمع می کنیم متوجه می شویم که درسی را بیشتر یا کمتر از اندازه لازم مطالعه کرده ایم.
هر کس اگر به حال خود گذاشته شود کاری را انجام می دهد که بیشتر به آن علاقه دارد، همچنین هنگام درس خواندن بیشتر به مطالعه دروسی می پردازد که در آن موفق تر بوده و نمره کمتری کسب کرده است. باید هر درس را به اندازه اهمیت همان درس و به طور متعادل مطالعه نماییم، و با توجه به قدرت و ضعف مان در آن درس ساعات مطالعه آن را تنظیم نماییم.
۴ - نقش فعال و خلاق در برنامه ریزی متعلق به شماست. هیچ کس به اندازه شما دلسوز و نگران سرنوشت شما نیست و هیچ کس به اندازه شما از جزئیات کار شما آگاه نیست. در این روش شما می توانید ابتکارات و خلاقیتهای خود را ابراز نمایید. این خود شما هستید که فعالترین نقش را در برنامه ریزی آموزشی تان دارید. مهم برخورد خلاقانه شما با برنامه ریزی است که خودتان انجام می دهید.
۵ - رقیب اصلی شما خودتان هستید. رقیب شما دیگران نیستند، شما در طول سال جاری باید با خودتان مسابقه بدهید. باید هر روزتان از روز قبل و هر هفته تان از هفته قبل بهتر و موفق تر باشد.

سال گذشته از چند درصد توانایی خود استفاده کرده اید؟
متأسفانه بخش قابل توجهی از توانایی های ما به هدر می رود و ما بدون آن که به این موضوع توجه کنیم، در پی رقابت و مسابقه با دیگران هستیم سالم ترین، صحیح ترین و موثرترین نوع رقابت، رقابت انسان با خود است. ما باید دائماً تلاش کنیم قابلیتها و تواناییهای خود را بیشتر و بیشتر متحقق نماییم. برای ارزیابی صحیح از کار خود باید دائماً با خود رقابت کنید و رکوردهای کمی و کیفی به دست آمده را ثبت کنید. اگر شما بدانید این هفته چقدر مطالعه کرده اید حتماً در هفته آینده تلاش خواهید کرد ساعات بیشتری درس بخوانید.
 

bioshimi93

New member
روش اجرایی برنامه ریزی آمادگی کنکور

دفتر برنامه ریزی و رسم جدول مطالعات
یک دفتر صد برگ تهیه کنید. دو سه برگ اول آن را سفید بگذارید. سپس هر دو صفحه مقابل هم را به یک هفته اختصاص دهید. در سمت راست آن جدولی به شرح زیر رسم کنید و سمت چپ آن را که صفحه ارزیابی و تصمیم نام دارد سفید بگذارید تا نکات ویژه ای را که بعداً اشاره خواهد شد در آن بنویسید.
در صورتی که در طول سال برنامه آموزشی یا فوق برنامه ای علاوه بر مطالعه درسی و کنکور دارید، در پایان ستون ذکر کنید. (مانند: کلاس، کامپیوتر، زبان، فعالیت ورزشی یا هنری)
اغلب توصیه بر این است که در سال جاری فعالیت های فوق برنامه خود را به حداقل برسانید یا کاملاً قطع کنید. فعالیتهای ورزشی و هنری در سال جاری، تا حدی که سبب شادابی جسم و روح شما شود مفید و لازم است. شروع هر هفته را روز شنبه در نظر بگیرید و پایان هفته را روز جمعه، تکمیل جدول را باید از همین امروز شروع کنید و حتی یک روز را هم نباید از دست بدهید. مثلاً اگر امروز دوشنبه است، جدول را از ستون دوشنبه به بعد تکمیل کنید و شروع کار را به تعویق نیندازید لازم نیست تمام خانه های مربوط به دروس مختلف هر روز پر شود زیرا شما نمی توانید تمام دروس را در یک مطالعه کنید. ساعات شروع و پایان مطالعه را لازم نیست بنویسید. زمان مطالعه هر درس از لحظه ای شروع می شود که شما کتاب را باز می کنید و زمانی خاتمه می یابد که کتاب را می بندید. کارهای متفرقه ای که در بین مطالعه انجام می دهید جزو ساعات مطالعه محاسبه نمی گردد و باید از آن کسر شود.
منظور از ساعات مطالعه فقط ساعاتی است که به تنهایی مطالعه می کنید. ساعات مطالعه با معلم خصوصی و یا رفتن به کلاسهای مختلف جزو ساعات مطالعه محسوب نمی گردد. ساعاتی را که در هفته برای هر درس به کنکور رفته اید یا معلم خصوصی داشته اید در ستون آخر ثبت نمایید. این کار را یکبار و در پایان هفته انجام دهید.
جمع ساعات مطالعه را در پایان هر روز محاسبه و ثبت کنید، در غیر این صورت ارزش کارتان از بین می رود، زیرا شما باید بدانید هر روز به نسبت روز قبل چه میزان مطالعه کرده اید تا در روز بعد کمیت و کیفیت کارتان را بالاتر ببرید. اگر روزی اصلاً درس نخواندید، در خانه جمع همان ستون با خودکار قرمز یک صفر بزرگ بگذارید. حتی الامکان هر شب برای روز بعد برنامه ای تنظیم کنید و معلوم کنید که فردا قصد دارید چه دروسی را مطالعه کنید. در ردیف ما قبل آخر ستون جمع، مجموعه ساعات مطالعه هر هفته را ثبت کنید. این عدد برای شما اهمیت زیادی دارد و باید آن را برای هفته بعد به خاطر داشته باشید تا بهتر کار کنید. همچنین میانگین ساعات روزهای هفته نیز برای شما اهمیت زیادی دارد. برای به دست آوردن آن مجموعه ساعات مطالعه هفته را بر هفت تقسیم کنید. از این طریق سعی کنید تا میزان مطالعه هر روز را از میانگین هفته قبل بالاتر ببرید.

صفحه ارزیابی و تصمیم
پس از تکمیل جدول روزانه لازم است به نقد و ارزیابی کارهایتان بپردازید تا اشکالات کارتان را تشخیص داده و برای رفع آن در آینده بکوشید. این ارزیابی را در سه مرحله انجام دهید:
۱- پایان هر روز
۲- پایان هر هفته
۳- پایان هر ماه
نتیجه بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای فردا، هفته بعد یا ماه بعد می گیرید در صفحه ارزیابی و تصمیم یادداشت کنید.
عوامل و موارد بررسی شده در صفحه ارزیابی و تصمیم عبارتند از:
۱- چقدر مطالعه کرده اید؟
۲- آیا مطالعه دروس مختلف متناسب و متعادل بوده است یا خیر؟
۳- آیا از بازده کار راضی هستید یا خیر؟
۴- اشکال در کجاست؟
به عبارت دیگر ما در بررسی کار مطالعاتی خود به ترتیب به این موضوع‌ها توجه می کنیم:
۱- کمیت و مقدار کار: در طول روز چند ساعت خوانده اید؟ به جز درس خواندن چه کارهای دیگری انجام داده اید؟ کارهای دیگر تا چه حد ضروری و مفید بوده اند؟ چند ساعت از وقت خود را صرف فعالیت غیردرسی کرده اید؟ چند ساعت از روزتان را هدر داده اید؟
اینها را فقط خودتان می توانید تشخیص دهید. با تشخیص آن سعی کنید فردایتان بهتر از امروز باشد. شما باید خودتان قاضی خود باشید.
۲- تناسب و تعادل در کار: برای موفقیت لازم است تعادل و تناسب را در مطالعه دروس مختلف رعایت کرد. یکی از عوامل مهم بررسی جدول روزانه مطالعه، توجه به تناسب مطالعه دروس مختلف است. این کار را باید در پایان هفته، که ساعات مطالعه دروس مختلف جمع می گردد انجام داد، که آیا متعادل کار کرده اید یا اینکه در مطالعه تان افراط و تفریط داشته اید و بعضی دروس را کمتر یا بیشتر خوانده اید البته باید در نظر داشت که وجود اتفاقات و استثنائات غیر منتظره در زندگی اغلب باعث عدم اجرای دقیق برنامه می گردد و اغلب بدون اینکه متوجه باشید عملاً دروسی را بیشتر مطالعه می کنید که تمایل بیشتری به آنها دارید.
اگر درسی را در یک هفته بیش از اندازه خواندید در هفته بعد میزان آن را کم کنید و دروسی را که در هفته قبل کم خوانده اید بیشتر بخوانید. نتیجه این بررسی ها و همچنین تصمیماتی را که برای هفته بعد گرفته اید در صفحه ارزیابی و تصمیم بنویسید.

وضعیت مطلوب کدام است؟
به طور میانگین برای دانش آموزان سال آخر حدود ۵ ساعت مطالعه در روز مطلوب است. البته ممکن است این میزان براساس شرایط آن روز کمتر یا بیشتر شود.
اگر در دوران تحصیل خود به تنبلی عادت کرده اید، نمی توانید یکباره ساعات مطالعه خود را افزایش دهید.سعی کنید برای خود هدفهای غیرواقعی و دور از دسترس تعیین نکنید و به تدریج بر کمیت کار خود بیافزایید.
 

bioshimi93

New member
حالت متعادل و متناسب درس خواندن برای کنکور چیست؟
علاوه بر افزایش تدریجی ساعات مطالعه باید سعی کنید به طور متعال دروس مختلف را مطالعه کنید. حالت متعادل این است که هر روز حدوداً سه درس را مطالعه کنید. هر درس را می توانید در حدود ۲ ساعت مطالعه کنید. برای مطالعه دروس پایه ای و فهمیدنی مثل ریاضی، فیزیک، فلسفه و منطق مدت بیشتری را در نظر بگیرید. دروس حفظ کردنی و عمومی را در مدت زمان کوتاهتری مطالعه کنید.
در طول هفته شما باید تمام دروس را بخوانید، البته در طول یک سال و با توجه به نقاط قوت و ضعفتان باید روی بعضی دروس تأکید بیشتری کنید. آنچه مهم است اینکه باید در ابتدای سال روی دروس پایه ای، فهمیدنی و دروسی که در آنها ضعیف تر هستید بیشتر کار کنید. از میان دروس عمومی، زبان و عربی را در ابتدای سال بیشتر بخوانید. به تدریج که به پایان سال نزدیک می شوید باید به دروسی که در آنها قویتر هستید بیشتر بپردازید. در هفته های آخر به هیچ وجه مطالبی را که یاد گرفتن شان برای شما مشکل است نخوانید و فقط به مرور دروس و مباحثی بپردازید که در آنها تسلط بیشتری دارید.

شیوه صحیح مطالعه
این شیوه دارای پنج مرحله است که در هر یک از این مراحل هدف خاصی دنبال می شود. در واقع این اصل یکی از ویژگیهای مهم این روش محسوب می شود، زیرا ضمن اینکه انرژی روانی و قوای ذهنی فرد در هر مرحله معطوف به یک هدف است و در نتیجه قدرت تمرکز و توجه فرد را بیشتر می کند، همچنین از پراکندگی ذهنی جلوگیری می کند و مانع هدر رفتن نیرو و بروز خستگی می شود.

۱- خواندن اجمالی
در این مرحله مبحث مورد نظر را یک بار و بدون هدف یادگیری صرف بخوانید. هدف این مرحله فقط آشنایی با موضوع کلی مورد بحث است.

۲- سازماندهی
در این مرحله یک بار دیگر اقدام به خواندن مبحث مورد نظر کنید با این هدف که نکات اصلی و اطلاعات جزئی را از یکدیگر جدا کنید. نیازی نیست که به تمام مطالب به طور یکسان اهمیت داده شود، بلکه سطوح مختلف متن، از جمله تز اصلی، نکات اصلی و اطلاعات جزیی دارای سطوح اهمیت متفاوتی هستند. توجه به این تفاوتها موجب درک کامل و نگهداری کامل مطلب و حافظه و نیز همچنین موجب ایجاد یک چهارچوب فکری جهت یادگیری مثبت مراحل بعد می گردد.

۳- علامت گذاری و حاشیه نویسی
در این مرحله سعی کنید سطوح اهمیت را توسط علامت هایی از هم متمایز کنید. برای این کار می توانید از علائمی مانند پرانتز، ضربدر، خط کشی، و یا رنگ کردن استفاده کنید. هدف این کار سرعت بخشیدن به امر مرور و یافتن نکات اصلی و مهم متن است. همچنین در حاشیه سمت راست هر پاراگراف با استفاده از یک یا دو عبارت کوتاه، موضوع اصلی مورد بحث در آن پاراگراف را مشخص کنید.

۴- خلاصه نویسی
در این مرحله سعی کنید با استفاده از قسمتهای علامت گذاری شده و حاشیه ها، خلاصه ای از آنچه که تا آن مرحله به ذهن سپرده اید به روی کاغذ بیاورید. ضرورتی ندارد که مطالب خلاصه شده عیناً به ترتیب مطالب کتاب باشد. نکته بسیار مهم اینکه هر کس فقط می تواند از خلاصه ای که خود تهیه کرده استفاده کند و این خلاصه نویسی هرگز برای فرد دیگری مفید نخواهد بود، چرا که هر شخصی براساس تواناییهای هوشی و استعداد یادگیری خاص خود این کار را انجام می دهد.

۵- مطابقت
در این مرحله به متن اصلی برگردید و کنترل کنید که چیزی را از قلم نینداخته باشید. همچنین ساختمان خلاصه تهیه شده را مورد بررسی قرار دهید و در صورت نیاز نسبت به تصحیح و تکمیل آن اقدام کنید.
 

bioshimi93

New member
موانع تمرکز حواس
حواس پرتی غالبا به دو دسته کلی تقسیم می شود:
۱- درونی: معمولاً به دلایلی از قبیل بیماری، ضعف، خستگی، گرسنگی، بی خوابی و مانند آن ایجاد می گردد.
۲- بیرونی: معمولاً به دلایلی از قبیل مشکلات روحی و عقلی، مشکلات خانوادگی، عدم وجود علاقه، دل زدگی، مشغله ذهنی، تخیلات، شرایط نامساعد جوی، سر و صدا، و مانند آن ایجاد می گردد.
موارد مذکور ، همگی سبب کاهش تمرکز حواس می شوند. تمرکز حواس، کلید کارآمدی در امر مطالعه به شمار می رود. کلید اساسی تمرکز حواس، کاربرد فنونی است که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد و سبب ایجاد واکنش در حین مطالعه می شود.
این فنون عبارتند از:
۱- سؤال کردن: خواننده را به سمت نویسنده هدایت می کند.
۲- استنباط کردن: نتیجه بررسی هایی است که خواننده از موارد مطالعه شده و نتیجه ای که از آن می گیرد انجام می دهد.
۳- تجسم کردن: کاربرد حواس خواننده و جان دادن به کلمات نویسنده است.
۴- علامت گذاری و حاشیه نویسی: خواننده را وامی دارد تا درباره ساختمان مطلب مورد مطالعه تصمیم گیری کند.
۵- ربط دادن: خواننده، مطلب و اندیشه های نویسنده را با سایر اطلاعات خود ربط می دهد.

نکات اساسی در مطالعه
۱- برنامه مطالعه خود را با دیدی واقع بینانه طرح ریزی کنید و مقدار زیادی از کار را برای یک مدت محدود نگذارید.
۲- گاهی کارهای غیرمنتظره و پیش بینی نشده ممکن است برنامه مطالعاتی شما را به هم بزند، بنابراین برای این کارها وقت لازم را پیش بینی کنید.
۳- از بهترین ساعات خود برای مطالعه استفاده کنید و درسهای سنگین تر را برای ساعاتی که بهتر می توانید کار کنید قرار دهید یعنی زمانی که آمادگی ذهنی شما بیشتر است.
۴- مطالب مشابه را با هم نخوانید، زیرا با هم اشتباه می شوند و در کار شما مزاحمت ایجاد می کنند.
۵- به آنچه که یاد می گیرید فرصت دهید تا جا بیافتد، یعنی تحکیم پیدا کند تا بیشتر در حافظه باقی بماند و زود از بین نرود.
۶- با فاصله زمانی مطالعه کنید تا یادگیریهای بعدی در یادگیریهای قبلی تداخلی نکنند.
۷- سعی کنید آنچه را که آموخته اید مورد استفاده قرار دهید و به کار بندید و حتی الامکان به آنها فکر کنید.
۸- سعی کنید کل مطلب را در نظر بگیرید و روابط بین اجزا را درک کنید.
۹- برای مطالعه یک فصل ابتدا عناوین درشت را بخوانید و سپس یک نگاه کلی به فصل بیندازید و اگر خلاصه فصل وجود داشت آن را بخوانید و سپس جزء به جزء مطالب را بخوانید.
۱۰- از مطالب مهم یادداشت بردارید.
۱۱- روی یک فصل از کتاب زیاد معطل نشوید. درک کامل یک فصل زمانی حاصل می شود که کل کتاب یا لااقل نصف آن را بخوانید بنابراین ابتدا با سرعت پیش بروید، بعد دوباره به اول کتاب برگردید و مطالعه دقیق مطالب را از سر بگیرید.
۱۲- اگر در زمان مطالعه افکار مزاحم و فکر کارهای روزمره در یادگیریهای شما اخلال ایجاد می کند، سعی کنید که از آنها یادداشت بردارید و هر چه سریعتر آن را از حافظه خود دور کنید.
۱۳- مجموعه ساعات خود را در هفته بر حسب اولویتی که به درس خاص می دهید بین دروس مختلف تقسیم کنید. اولویت بندی درسها بر حسب ضعف شما در آن درس یا اهمیت درس و یا ضریب آن درس می شود.
۱۴- درسهای سخت را در یک روز یا یک هفته متمرکز نکنید.
۱۵- سعی کنید پس از هر یک ساعت درس خواندن، پانزده دقیقه به خود استراحت دهید و در این مدت هیچ گونه مطالعه (حتی غیر درسی) نداشته باشید.
۱۶- اوقات درس خواندن خود را از کم به زیاد برنامه ریزی کنید. یعنی ابتدا با ساعات کمتر شروع کنید و سپس به مرور تعداد ساعات فعالیت درسی خود را افزایش دهید.
۱۷- سعی کنید در خلال برنامه تان به فعالیت های اجتماعی دلخواه و یا سرگرمی و ورزش مورد علاقه تان بپردازید و یا در جمع دوستان و اقوام قرار گیرید.
۱۸- حتی الامکان در سکوت و فضای بسته و خلوت مطالعه کنید.
۱۹- مکان مطالعه شما باید دارای تهویه مناسب و نور کافی باشد.
۲۰- معمولا یادگیری در ساعات اولیه روز بسیار بهتر از ساعات انتهای شب صورت می گیرد.
۲۱- داشتن تفکر مثبت و خرید خوش بینانه نسبت به نتیجه امتحان، بهترین تأمین روانی برای استفاده از حداکثر تواناییهاست.
۲۲- با قطعه قطعه کردن مطلب هر کتاب و اختصاص دادن هر دوره زمانی به یک قطعه خاص، استرس ناشی از حجم درسها را به حداقل برسانید.

اطلاعات مفید آمادگی کنکور کارشناسی ارشد

اغلب دانشجویان و علاقه مندان آموزشی از مربیان و استادان خود بارها پرسش می‌‌کنند که چگونه مطالعه کنیم تا مطالب را بهتر در ذهن سازماندهی کنیم؟ صبح زود مطالعه کنیم یا شب هنگام؟ با صدای بلند مطالعه کنیم یا به آهستگی مطالب را مرور کنیم؟ پیشکسوتان فرهنگی نیز با توجه به تجربیات و روش های علمی شیوه هایی را توصیه می‌‌کنند.
مطلب زیر از کتاب زمینه روانشناسی "هیلگارد" تهیه شده که می‌‌تواند پاسخگوی برخی از پرسش های مربوط به شیوه های مطالعاتی باشد. با هم این مطلب را مرور می‌‌کنیم:
اساس امر مطالعه و خواندن بدون فراموشی، یادگیری و حافظه است. در این جا با تکنیک " PQRST" ( که مخفف آن در زبان لاتین، " Preview " مرور اجمالی، " Question " سوال، " Read " خواندن، "Self-recitation" تلقین و تکرار " Test" آزمون است) آشنا می‌‌شوید.

مرحله P (مرور اجمالی):
در اولین گام مطالعه، مروری اجمالی بر کل مطالب مورد مطالعه کنید تا از موضوعهای اصلی آن تصوری پیدا کنید. این کار را می‌‌توان با خواندن رئوس مطالب و سپس گفتارهای اصلی و تصاویر و عکس های آن انجام داد.
مهمترین جنبه مرحله مرور اجمالی این است که می‌‌توان خلاصه مطالب را در پایان هر فصل به دقت خواند و در مورد هر یک از نکاتی که در این خلاصه آمده است تامل کرد. خواه ناخواه به ذهنتان خطور می‌‌کند که باید پس از خواندن مطالب جواب را پیدا کرده باشید و دستاورد این مرحله، به دست آوردن دید کلی نسبت به عناوین فصل‌ها و نحوه سازماندهی آنهاست.

مرحله Q (پرسش کردن):
عناوین اصلی مطالب را به یک یا چند پرسش تبدیل کنید؛ پرسش هایی که با خواندن آن گفتارها، به پاسخ آنها دست می‌‌یابید. باید از خود بپرسید: " مطالب عمده ای که مولف می‌‌خواهد در این گفتار بیان کند، چیست؟ "

مرحله R (خواندن):
در این مرحله، گفتار مورد نظر را با دقت به معنای آن بخوانید و بکوشید جواب پرسش هایی را که در مرحله Q مطرح کرده بودید بیابید، لذا باید در مورد آنچه که در دست مطالعه دارید تامل کنید و آن را به مطالب دیگری که می‌‌دانید ارتباط دهید. پس می‌‌توان واژه‌ها یا عبارات کلیدی را در متن علامت زد. اصولا می‌‌بایست ۱۰ الی ۱۵ درصد متن را علامت زد زیرا در این مرحله، هدف این است که واژه‌ها یا مطالب اصلی متن مشخص شود تا بعد بتوانید آنها را مرور کنید. تا وقتی تمام گفتار و مطالب کلیدی آن را نخوانده اید یادداشت برندارید این کار کمک می‌‌کند اهمیت نسبی هر نکته را دریابید.

مرحله S (تلقین و تکرار):
پس از به پایان رساندن مطالعه مطالب بکوشید تا نکات عمده آن را به یاد آورید و اطلاعاتی را که در آن مطرح شده است از حفظ بیان کنید، درس پس دادن به خود، روش بسیار موثری برای تثبیت مطالب در حافظه است. مطالب را به زبان خودتان بیان کنید و اطلاعات مطرح شده را از حفظ بگویید. در نبود افراد بهتر است با صدای بلند این کار را انجام دهید اما اگر افراد دیگری هم حضور دارند می‌‌توانید این کار را در ذهنتان انجام دهید. مطلب را با متن مقابله کنید تا مطمئن شوید که آنها را درست و کامل به یاد آورده اید. با تکرار یا از برکردن مطالب، متوجه می‌‌شوید که چه چیزهایی را به خاطر نسپرده اید. این کار به شما کمک می‌‌کند تا اطلاعات را در ذهن خود سازماندهی کنید. پس از آنکه گفتار اولی به پایان رسید می‌‌توانید به گفتار بعدی بپردازید و باز هم مراحل S.R.Q را در مورد آن به کار بندید. همین روش را تا پایان گفتارهای یک فصل اعمال کنید.

مرحله T (آزمون):
پس از پایان مطالعه یک فصل، باید از خودتان امتحان بگیرید و کل مطالب فصل را مرور کنید. بنابراین یادداشت های خود را دوره کنید و ببینید که آیا نکات اصلی را به یاد می‌‌آورید یا نه؟ بکوشید تا دریابید که مطالب مختلف فصلها چه ارتباطی با هم دارند؟ در مرحله T ، ممکن است برای یافتن مطالب و نکات کلیدی به کل فصل مراجعه کنید و در این مرحله باید خلاصه فصل‌ها را بخوانید، همچنین به هر مدخلی جزئیات بیشتری بیفزائید. مرحله T را نباید به شب امتحان موکول کرد، بهترین زمان برای اولین مرور هر فصل، بلافاصله پس از خواندن آن است.
پژوهشهای انجام شده نشان می‌‌دهد که روش (PQRST) بسیار مفید بوده است، به گونه ای که بر روخوانی ساده مطالب فصل، از ابتدا تا انتها ارجحیت دارد، مرحله تلقین و تکرار در این روش بسیار مهم است. به جای چند بار خواندن مطالب بخش عمده زمان مطالعه را برای حفظ کردن فعالانه مطالب صرف کنید.
بر اساس پژوهشهای انجام شده، خواندن دقیق خلاصه مطالب هر فصل، پیش از خواندن آن، بهره وری مطالعه را بسیار بیشتر می‌‌کند. خواندن خلاصه هر فصل سبب می‌‌شود که کل مطالب آن در ذهن سازماندهی شود. حتی اگر نخواهید از تمام مراحل روش (PQRST) پیروی کنید خوب است به اهمیت تلقین و تکرار و خواندن خلاصه مطلب فصل برای ورود به مطلب توجه خاصی مبذول کنید.
 

bioshimi93

New member
چگونه برای کارشناسی ارشد برنامه ریزی و مطالعه کنیم؟

چگونه برای کارشناسی ارشد برنامه ریزی و مطالعه کنیم : این سوالی است که معمولا دانشجویان ترم ۵ به بعد مکررا می پرسند. در پاسخ باید بگویم من برای برنامه ریزیها کوتاه مدت مثلا ظرف ۳ ماه یا چهار ماه و غیره مطلب خاصی بلد نیستم. این کار رو واگذار می کنم به همان موسسات آموزشی که پول کلان می گیرند و معجزه می کنند و دانشجویان را در کنکور قبول می کنند. اما برای برنامه ریزیهای بلند مدت حداقل ۶ ماه تا یکسال می شود برنامه ای طراحی کرد که احتمال قبول شدن در کنکور با رتبه خوب بسیار بالا برود. باز هم تاکید می کنم قبولی هیچ کس را تضمین نمی کنم.

قدم اول:

آنچه از مطالعه مطالب مربوط به روشهای مطالعه و غیره یاد گرفته ام و تجربه اندکی که در این زمینه دارم بدست می آید که اولین چیزی که برای قبول شدن در آزمون لازم است داشتن یک حس اعتماد به نفس و احساس توانستن البته به لطف خدا می باشد. به نظر کلیه روانشناسان کسانی که از همون ابتدا اعقتاد دارند که درس می خوانند ولی قبول نمی شوند، مطمئن باشند که قبول نمی شوند. بنابراین خیلی مهم است که درس بخوانیم و امید داشته باشیم که انشاء الله قبول می شویم. این قدم اول.

قدم دوم:

یک برنامه ریزی دقیق برای مطالعه لازم است. برای این کار باید از میزان دقیق فرصتی که داریم مطلع باشیم. دقیقا چند ساعت فرصت مطالعه دارید؟ باید این مطلب را دقیق دقیق مشخص کنید. برای دست یافتن به این امر باید از روی حوصله بشینیم و فکر کنیم و حساب و کتاب کنیم که در هر هفته دقیقا چند ساعت می توانید به مطالعه فقط برای کارشناسی ارشد نه برای پایان ترم یا امتحان دیگر، وقت بگذارید. این ساعات بسته به نوع دانشجویان فرق می کند. بعضیها کارمندند فرصت کمتری دارند. بعضیها خانه دارند کمتر فرصت دارند. بعضیها تبنلند کم فرصت دارند و بعضی ها هم که ۲۴ ساعت بیکار و وقت اضافه زیاد دارند. اما داشتن وقت اضافه به معنای قبول شدن نیست و نداشتن وقت به معنای قبول نشدن نیست. بستگی به این دارد که چگونه از فرصت اندک خود استفاده کنیم.

بنابراین باید ساعات دقیق را تعیین کرد. چگونه؟ یک جدول تهیه کنید مثل این جدول
ساعات شبانه روز شنبه یکشنبه دوشنبه سه شبنه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
۱ خواب
۲ خواب
۳ خواب
۴ خواب
۵ خواب
۶ مطالعه
۷ صبحانه
۸ درس
۹ درس
۱۰ درس
۱۱ درس
۱۲ ناهار
۱۳ استراحت
۱۴ استراحت
۱۵ درس
۱۶ درس
۱۷ مطالعه
۱۸ تفریح مثلا
۱۹ تلویزیون مثلا
۲۰ نماز و شام مثلا
۲۱ مطالعه
۲۲ مطالعه
۲۳ مطالعه
۲۴ مطالعه

سپس همانند روز شنبه تعیین کنید که چه ساعاتی را واقعا می توانید به مطالعه اختصاص دهید. وقتی کل هفته را اینجور تعیین کردید دقیقا مشخص می شود که شما در هفته چند ساعت فرصت فقط مطالعه برای کارشناسی ارشد دارید. فرض کنید بطور متوسط هر روز ۴ ساعت فرصت مطالعه داشته باشید که در هفته می شود ۲۸ ساعت. در ماه می شود حدود ۱۲۰ ساعت. در ۶ ماه می شود حدود ۷۰۰ ساعت. در یکسال می شود حدود ۱۴۰۰ ساعت. لذا کسی که یکسال روزی ۴ ساعت مطالعه کند می تواند ۱۴۰۰ ساعت مطالعه داشته باشد.

قدم سوم:

در این مرحله باید کلیه کتابها و جزواتی که میخواهیم مطالعه کنیم را از اساتید معتبر و کارشناس در آن رشته بپرسیم سپس تهیه کرده و مجموع صفحات آنها را جمع بزنیم. مثلا ممکن است حدود ۱۰ کتاب را مجبور باشید مطالعه کنید. هر کتاب را بطور متوسط ۳۰۰ صفحه بگیرید. میشود مجموعا ۳۰۰۰ صفحه. بنابراین شما ۳۰۰۰ صفحه مطلب را در ۶ ماه یا یکسال باید بخوانید. اگر شش ماه فرصت داشته باشید باید هر ساعت از ساعات مطالعه که طبق جدول بالا تهیه کردید، حدود ۵ صفحه بخوانید یعنی در ۷۰۰ ساعت در طول شش ماه می شود ۳۵۰۰ صفحه خواند. حتی برای اینکه وقت بیشتری برای روزهای آخر ذخیره کنیم باید این مقدار را اندکی حدود ۲۰ درصد بیشتر کنید. مثلا اگر قرار است هر ساعت ۵ صفحه بخوانید برای خودتان هر ساعت ۶ صفحه رادر نظر بگیرید. این بخاطر این است که در صورت مواجه شدن با برخی مشکلات غیر مترقبه و فورس ماژور مثل فوت کردن، از بین رفتن، غرق شدن یا هر مشکلی از این قبیل، آخر سر وقت کم نیاریم و از قبل آنها را جبران کرده باشیم. لذا با این تفاصیل اگر قرار باشد هر ساعت مطالعه ۶ صفحه بخوانیم (البته این ۶ صفحه با احتساب جلد کتاب و صفحات سفید و بدون مطلب و عکس وغیره هست) در هر روز می شود بطور متوسط ۲۴ صفحه. بنابراین دانشجوی مورد نظر ما که روزی ۴ ساعت بیشتر فرصت نداشت، باید حداقل ۲۴ صفحه از آن ۱۰ کتاب را بخواند در مجموع نه از هر کتاب ۲۴ صفحه از کل آنها ۲۴ صفحه. نحوه خوانده باید اینگونه باشد. اول یکبار کامل می خوانیم تا آخر بدون اینکه وقت تلف کنیم. بعدا بر می گردیم بطور دقیق تر می خوانیم به گونه ای که فرص می کنیم معلم هستیم و می خواهیم از متن ۲۴ صفحه سوال امتحانی طرح کنیم. وقتی مطالعه کردیم ضمن مطالعه به هر مطلب مهمی که رسیدیم روی آن ماژیک فسفری ترجیحا رنگ فسفری و نارنجی نه قرمز یا صورتی پررنگ که چشم ما را اذیت کند می کشیم. بعدا همان مطلب را به صورت سوال و جواب در یک دفتر مخصوص می نویسم. یعنی این ۲۴ صفحه را باید اینقدر دقیق بخوانید. قبول دارم یه مقدار طول میکشه ولی در پایان خواهید دید چه اتفاق جالبی افتاده. تمام کتاب ۳۰۰ صفحه ای که شاید ۱۵ روز وقت شما را گرفته خوانده اید در حداکثر ۴۰ صفحه خلاصه می شود و شما می توانید از این بعد هر دو روز یکبار آنرا دور کنید.

وقتی این برنامه را اجرا کردید یعنی روزی مثلا ۲۴ صفحه درس خواندید در ۴ ماه می شود ۲۸۰۰ صفحه یعنی شما تقریبا کل کتابها را خلاصه برداری کرده اید و حدود ۱۰ تا دفتر ۴۰ صفحه ای دارید. حالا هر ۲۰ روز یکبار می توانید این ۱۰ دفتر را دور کنید حداقل. در این بین من مطمئن هستم فرصتهای اضافی زیاد پیدا خواهید کرد. این فرصتها را می توانید از خودتان آزمون بگیرید مثلا نمونه سوالهای کارشناسی ارشد سالهای قبل را حل کنید. مثلا قوانین مربتط با درسها را مطالعه کنید. یا هر مطلبی که احساس می کنید ممکن است به نفع شما تمام شود.

نمی دانم یک حساب سر انگشتی کردید یا نه، این برنامه برای کسی است که فقط روزی ۴ ساعت می خواهد درس بخواند آنهم فقط ۶ ماه فرصت دارد حال اگر کسی روزی ۵ ساعت درس بخواند و یکسال فرصت داشته باشد چه می شود؟ می شود ۱۸۰۰ ساعت مطالعه. تقسیم بر ۳۰۰۰ صفحه مطلب می شود حدودا هر ساعت ۲ صفحه یعنی هر روز ۱۰ صفحه. دیدید چقدر درس خواندن تکلیف آسانی است؟ با روزی ۱۰ صفحه مطالعه می شود ۱۰ کتاب ۳۰۰ صفجه ای را در یکسال بطور کامل خلاصه برداری کرد. فقط و فقط کاری کنید که هیچگاه از برنامه خودتان عقب نیافتید. واگر افتادید حتما همان روز بعد جبران کنید. تکالیف وقتی انباشته می شوند سنگین می شوند. خوب دوستان و اما قدم بعدی یعنی:

قدم چهارم:


قدم چهار انجام یکسری کارهایی است که اثبات شده در موفقیت تاثیر غیرقابل انکار دارد. از همه مهمتر حفظ ارتباط با خداست. در این میان بیشترین چیزی که می تواند خدا را راضی کند جلب رضایت پدر و مادر است هر جور که باشند حتی دیکتاتور. بارها و بارها افراد مختلف تجربه کرده و گزارش داده اند. انجام واجبات هم مثل نماز تاثیر شگرفی دارد در ریلکس شدن ذهن جهت مطالعه و فراگیری بهتر. بطور خلاصه انجام امور معنوی.

در ضمن یکسری دستورالعملهای روانشناسی نیز لازم است. مثلا گفتم همیشه امیدوار باشید به آینده که قبول می شوید. مثلا توی ذهنتون خودتون را پشت میز درس کارشناسی ارشد دانشگاه مورد علاقه خود بپندارید. چون هر قدر به خداوند حسن ظن داشته باشیم و به او امیدوار باشیم به همان میزان احتمال موفقیتمان بیشتر است.

هیچگاه از این عبارات مزخرف استفاده نکنید:

من که قبول نمیشم. من که می دونم مردوم میشم. اصلا خر ما از کرگی دمی نداشت. هر چی سنگه مال پای لنگه. باید پول داشت. باید پارتی داشت. تو این مملکت کی میتونه درس بخونه. برو بابا مدرک که بگیری باید بذاری در کوزه آبشو بخوری. تو که دکترا گرفتی چی شدی که من ارشد بگیرم و از این جور اعتقادات مزخرف هرگز به خود راه ندهید. چرا که قبلا هم گفته ام اگر اعقتاد براین دارید که موفق می شوید یاشکست می خورید در هر دو صورت حق با شماست. اعتقادات فکری آدم سرنوشت آدم را می سازد.
 

bioshimi93

New member
چگونه برای کارشناسی ارشد مطالعه کنیم ؟

خوندن دروس برای آمادگی آزمون کنکور، فنی است که هرکس در موردش نظری و شیوه ای داره.
اساسا با اینکه دستاوردهایی در زمینه شیوه و عملکرد مغز انسان در یادگیری و آموزش مطرح شده، خیلی از افراد بر شیوه هایی یادگیری شخصی خودشون تاکید دارن.
من در اینجا قصد سنت شکنی ندارم و فقط می خوام برخی از تجارب خودم رو به اشتراک بذارم. بدیهی است که اعمال هر یک از این روش‌ها و نگرش‌ها منوط به همخوانی با تجربه و عملکرد افراده و از شخصی به شخص دیگه می تواند متفاوت باشه.

۱- اول مفاهیم

شما در مواجهه با کنکور کارشناسی ارشد (و هر آزمون رقابتی فشرده دیگه ای) با حجم انبوهی از اطلاعات و مباحث و داده‌ها روبرو هستید. بدیهی است سپردن این حجم از اطلاعات به حافظه نیازمند منطق یکنواخت و منظمی هست که اگر در اون راه گام برندارید، قطعا از تمامی پتانسیل های خودتون استفاده نمی تونید بکنید. به خاطر سپردن روابط و نماها و توان‌ها و فرمول‌ها و حالت های خاص مساله در شروع کار‌، در حالی که بیش از چندین ماه تا آزمون وقت پیش رو دارید، گزینه خوبی به نظر نمی رسه. در شروع کار وقت رو تماماً بر روی یادگیری عمیق مفاهیم صرف کنید.

۲- تکرار و تکرار
شاید تنها راهی که می تونه کمک کنه داده‌ها رو از حافظه کوتاه مدت خودتون به حافظه بلند مدت منتقل کنید، تکراره. تکرار در روزهای اول‌، کمک بزرگی به شماست برای زمان خریدن در روزهای فشرده پایانی و نزدیک به آژمون. تکرار سبب می شه، شما در روزهای پایانی وقت بسیار کمتری رو برای به یادآوری مفاهیم پایه صرف کنید. فراموش نکنید که هر نکته ای رو هرچند بار هم تکرار کرده باشید در روزهای پایانی نیاز به مرورش دارید. مغز شما در بازه کوتاهی (حدود چند ماه) با انبوهی از داده‌ها سرو کار داره و شما نباید انتظار داشته باشید، مفهومی رو که امروز به خوبی فهمیدید بدون مرور تا روز کنکور می تونید در ذهنتون باقی نگهدارید. پس باید با تکرار عمر ماندگاری مطالب رو در زهن افزایش بدید.

۳- حل مساله گام بعدی
اکیدا توصیه می کنم تا زمانی که به مطالب بطور کامل مسلط نشدید، سراغ حل مسائل نرید. وقتی به مطلبی تسلط ندارید، مساله یا تستی رو در یک کتاب مرور می کنید. شما دانش و توان کافی برای حل اون مساله رو ندارید. پس یا اصلا موفق با حل اش نمی شید و یا پاسخ اشتباه به دست میارید. پس از اون به قسمت حل تشریحی مراجعه می کنید و با خوندن راه حل و تایید صحت اون سراغ مساله بعدی می رید. اینجا شما سه چیز رو از دست می دید:

اول - یک تست خام رو که می تونست ملاکی برای سنجش توان شما باشه.

دوم - زمان رو، که هرچند برای یک تست ممکنه کم باشه، اما در مجموع میزان زیادی خواهد بود.

سوم - یک فرصت مفید رو برای به چالش کشیدن مفید مغزتون. فراموش نکنید که تست زنی ورزش مغز یک کنکوریه و وقتی شما راه حل رو مرور می کنید، مغزتون داره تن پروری می کنه

پس تا مدت معقولی، تست زنی رو به تعویق بندازید و برای شروع اون عجله نکنید.

۴- جمع آوری منابع مفید و مختصر

پیش از شروع پروسه مطالعه منابع کافی رو با جستجو و پرس و جو به دست بیارید. تجربه شخصی بسیاری از دوستان، نشون داده که اضافه کردن منبع در اواخر و یا حتی در اواسط کار، می تونه مضر باشه و باعث بهم ریختگی ذهنی شما بشه. منابع و کتاب‌ها رو بطور مرتب و طبقه بندی شده در محلی قرار بدید و بطور تناوبی شروع به مطالعه کنید.

۵- نگاهی گذرا به آزمون های گذشته
شما درحال آماده شدن برای یک آزمون هستید. پس بهتره اول ماهیت این آزمون رو بشناسید. فراموش نکنید که این آزمون متاسفانه یا خوشبختاه، ملاک دقیقی از سطح معلومات افراد ارائه نمید ده. پس تصور نکنید که اگر بهتر مطالب رو فهمیده باشید نتیجه بهتری هم خواهید گرفت. شما باید در چارچوب کنکور حرکت کنید و نه در چارچوب مفاهیم.

۶- تکانه رو حفظ کنید

آهنگ و نواخت حرکت یکی از مهمترین پارامترهاست که اغلب نادیده گرفته می شه. شروع پر انرژی، یاس رو در مراحل بعدی به دنبال داره. در نظر بگیرید که مدت چهار الی شش ماه از زندگی شما دچار تحولی دردناک خواهد شد و چنانچه شما مصمم به قبولی و کسب جایگاهی شایان باشید، نیاز هست که برای مدت زیادی تفریحات سالم و ناسالم!!! خودتون رو کنار بذارید. پس باید روحیه و توان کافی برای کل مسیر داشته باشید. شروع مصمم و خیلی جدی، می تونه در ادامه باعث کندی‌، یاس و کرختی بشه. پس بهتره شروعی ملایم داشته باشید. درست مثل یک مسابقه دو میدانی.

۷- حضور در اینترنت
متاسفانه یا خوشبختانه، ساکن کشوری هستیم که برنامه‌ها حتی در سطح کلان گاها به شدت دستخوش تغییر می شن. عدم حضور در محیط مجازی می تونه به قیمت سنگینی براتون تموم بشه. نمونه اش تغییر آیین نامه‌ها و زمان بندی ها، بحث پرداخت های بعدی ثبت نام و مسائل مالی (نظیر کنکور ۱۳۹۰)، تغییر در محل برگزاری آزمون (نظیر کنکور ۱۳۹۰)
جنبه های اطلاع رسانی گسترده ای در اینترنت وجود داره که به این علت توصیه می کنم روزانه، یا دوروزانه یکی دو ربع ساعت رو به گشت و گذار در محیط نت بپردازید. مطمئن باشید ضرر نمی کنید.

۸- کتاب کنکور یا کتاب مرجع؟
این یکی از سوالاتیه که خیلی‌ها ممکنه از خودشون یا از دیگران بپرسن. چه کتابی بخونیم. یا بهتر بگم، چه تیپ کتابی بخونیم؟ کتاب مرجع یا کتاب کنکوری.
فراموش نکنید که هرگاه شما به مباحث و سوالات و مطالب یک کتاب مسلط بشید، ناخودآگاه این شبهه براتون بوجود میاد که به اون درس مسلط هستید. حجم و تعداد دروس به اندازه ایه که انسان ناخواسته با مرور و تسلط به یک کتاب کنکوری ممکنه خودش رو گول بزنه و اینطور وانمود کنه که یکی از درس‌ها کم شد. در این راستا توصیه می کنم خوندن رو محدود به یک کتاب خاص نکنید. سعی کنید در ابتدا اگر کتاب های مختلف مباحث مختلفی رو در یک درس پوشش دادن، این مساله رو در نظر بگیرید. کتب کنکور در خیلی از درس ها، از لحاظ پوشش دامنه مطالب بسیار ناقص هستند. برای مثال اکثر کتاب های کنکوری در زمینه درس مهندسی نرم افزار، سیستم عامل، شبکه های کامپیوتری، انتقال داده، هوش مصنوعی، ... از این دست هستند.

۹- تناوب سوئیچ بین دروس
با چه تناوب زمانی بین دروس مختلف سوئیچ کنیم؟ آیا باید یک درس رو کامل بخونیم و بعد سراغ درس بعدی بریم؟ یا برعکس از هر درس مقداری مطالعه کنیم و بلافاصله سراغ درس بعدی بریم؟
در این زمینه دو نکته هست که شایان ذکره:

اول - اگر مطلبی رو کامل نفهمیده باشید، مثل اینه که اصلا اون رو نخوندید. پس مدت کافی رو صرف یادگیری مبحث‌ها کنید. تا یک مبحث از یک درس تموم نشده، سراغ درس بعدی نرید.

دوم - سرعت بالای سوئیچ بین دروس کمک می کنه هم در روزهای آخر با سرعت زیاد سوئیچ خو گرفته باشید و هم سر جلسه مغزتون آمادگی داره بین مباحثی که ربط منطقی بسیار کمرنگی دارن بسرعت سوئیچ کنه.

۱۰- تست های کنکور سال های پیش

برخی تست های کنکور سالهای پیشین رو دست نخورده می ذارن تا در روزهای آخر اون‌ها رو در وقت مقرر بزنن و از این طریق خودشون رو بسنجن. من ابدا این رو پیشنهاد نمی کنم به دو دلیل:

اول - فایده ای که می تونه از مرور این تست‌ها بدون مهلت زمانی و به قصد آشنایی نصیب شما بشه، به مراتب بیشتر از فایده شبیه سازی یک آزمون کنکوره. پس بهتره اونها رو بارها مرور کنید و نقاط قوت و ضعف تون رو در زمینه مباحث مطرح شده در این تست‌ها بسنجید. با اونها مثل سک سری سوال برخورد کنید و نه یک تست زمان دار.

دوم - شما در کتب کنکور و گاها در متن اونها بارها این تست‌ها رو خواهید دید. پس هیچگاه پس از خوندن یک کتاب کنکوری اون تست یک تست خام محسوب نمی شه و شما نمی تونید به کمک اون یک آزمون رو شبیه سازی کنید.

 

bioshimi93

New member
خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری

شاید در مورد خلاصه‌نویسی تاکنون زیاد شنیده باشید و احتمالاً خیلی‌ها در مورد فواید آن برای‌تان گفته‌اند. اگر به فواید آن ایمان دارید که چندان نیازی به مطالعه‌ی این قسمت از مقاله نیست؛ در غیر این صورت با اطمینان کامل به شما می‌گویم که یکی از مهم‌ترین اصول مطالعه‌ی درسی، همین خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری است که در سال گذشته به من خیلی کمک کرد.

من هم در اوایل سال گذشته اهمیت آن را درک نمی‌کردم و گاهی خلاصه‌هایم ناقص می‌ماند اما هر چه به پایان سال نزدیک‌تر می‌شدم و مخصوصا بعد از عید، ضمن کامل کردن آن‌ها (به‌جز درس‌های خاص که برای‌تان خواهم گفت) واقعا نقش به‌سزایی در کسب این رتبه برای من پیدا کرد.

شاید این کار برای خیلی از شما سخت، ناممکن و تا حدی وقت‌گیر و غیرمنطقی به‌نظر بیاید؛ اما بدانید اگر یک‌بار وقت زیادی بگذارید و مبحثی را مطالعه و خلاصه‌برداری کنید، دفعه‌های بعد لازم نیست بار دیگر کل مطلب را بخوانید؛ بلکه می‌توانید فقط با نگاه کردن به خلاصه،‌ کل آن مطلب را یادآوری کنید. مطمئن باشید بعد از عید و هر چه به کنکور نزدیک‌تر شویم، اگر خلاصه‌نویسی نکرده باشید، قطعا افسوس خواهید خورد و شاید آن وقت کمی دیر باشد؛ پس از همین الان به حرفم گوش کنید و مطمئن باشید پشیمان نخواهید شد و بعداً کلی از من تشکر خواهید کرد!!!
فقط به چند نکته‌ی کلی توجه داشته باشید:

الف) وقتی برای بار اول مطلبی را مطالعه می‌کنید، حتما زیر مطالب مهم خط بکشید و یا highlight کنید؛ این کار باعث می‌شود مطالب، بیش‌تر در ذهنتان جای بگیرد، در مرتبه‌ی بعدی مطالعه اگر نکته‌ای را از قلم انداخته‌اید،‌ مجدد زیر آن را هم خط بکشید و به نکته‌هایی که دفعه‌های قبل زیر آن‌ها خط کشیده‌اید توجه بیش‌تری بکنید.

نکته‌ی اول: لازم نیست زیر کل مطالب کتاب خط بکشید، بلکه فقط نکته‌های مهم و کلمه‌های کلیدی برای ما مهم هستند؛ کلمه‌هایی که با دیدن آن‌ها می‌توانید سایر مطالب را هم یادآوری کنید؛ پس لازم است دفعه‌ی اول خیلی عمیق مطالعه کنید تا بتوانید این توانایی را پیدا کنید.

نکته‌ی دوم: به‌تر است چند دورِ مختلف زیر نکته‌های مهم علامت‌گذاری کنید؛ مثلا آن‌هایی که خیلی مهم‌اند را highlight کنید، آن‌هایی را که اهمیت کم‌تری دارند، دورشان خط بکشید و همین‌طور الی‌آخر…

ب) در مرتبه‌ی دوم (یا سوم) مطالعه شروع به خلاصه‌برداری از مطالب کنید. این خلاصه‌ها به شما کمک می‌کند مطلب را به‌تر بفهمید و سریع‌تر آن‌ها را یادآوری کنید، راحت‌تر مرور کنید و در حین مطالعه تمرکز بیش‌تری داشته باشید، مطمئن باشید اهمیت آن را به‌زودی درک خواهید کرد؛ پس آن را بسیار جدی بگیرید. خواندن یک درس فقط نیمی از یادگیری است و برای نیم دیگر آن نیاز به تکرار و تمرین دارید. (خلاصه‌نویسی و نکته‌برداری یکی از اصول بسیار مفید و موثر در تکرار و مرور می‌باشند.) حجم بالای مطالب به شما اجازه نمی‌دهد تا بتوانید تمام آن‌ها را به‌طور کامل مطالعه کنید و قطعا وقت کم می‌آورید؛ مخصوصا بعد از عید و در آزمون‌های جامع که اگر خلاصه نداشته باشید قطعا دچار سردرگمی خواهید شد؛ پس از همین امروز شروع کنید.

در حین خلاصه‌نویسی به نکته‌های زیر توجه کنید:


1) خلاصه‌تان نباید آن‌قدر زیاد باشد که تفاوت چندانی با کتاب و نداشته باشد. زیاده‌روی نکنید و کوتاه و مختصر بنویسید. کلمه‌هایی را بنویسید که با خواندن آن‌ها بتوانید یک خط یا حتی یک پاراگراف را مرور و یادآوری کنید.

2) خلاصه را از زبان خودتان بنویسید به‌نحوی که هر بار آن را دیدید تقریبا تمام مطالب مرور شود؛ اما به این دلیل گفتم که بعد از مرتبه‌ی دوم (یا سوم) مطالعه شروع به خلاصه‌برداری کنید چون این کار عملاً باعث شود راحت‌تر نکته‌های مهم و کلیدی را تشخیص داده و در خلاصه‌ی خود بیاورید. خلاصه لازم نیست کاملِ کامل باشد؛‌ اما باید به‌گونه‌ای باشد که خودِ شما با دیدن آن بتوانید اکثر مطالب را یادآوری کنید مثلاً با دیدن بتوانید برخی مطالب مربوط به دوره‌ی تناوب و طول‌موج و فار موج را یادآوری کنید.

3) مطالبی را یادداشت کنید که مهم بوده و امکان فراموشی آن‌ها زیاد باشد، هم‌چنین در نوشتن خلاصه، آن‌چه را فهمیده‌اید بیاورید نه عیناً عبارت کتاب را.

4) مهم‌ترین نکته این که «اگر خلاصه را با شرایطی که بالا توضیح دادم نوشتید، کاملاً به آن اعتماد داشته باشید و وسواس زیادی به خرج ندهید.

 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mohana

bioshimi93

New member
من مطلب بالا رو خوندم یک سوال بعد 2 الی 3بار خوندن خلاصه نویسی کنیم دیگر درسته

بله اول مفهومی و عمیق میخونید زیر نکات مهم خط می کشید نه تمام کتاب مثلا من خودم زیر کلمات مهم خط می کشم نباید کل کتابو خط کشی کنید بعد از 2 یا 3 بار خوندن نکات مهم رو به صورت نکته مینوسید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: BBT

ROJO

New member
:(40):من زیاد خط میکشم ولی اون کلمه ای که تو جمله مهمتره خط زیرشو موجدار میکشم:25r30wi: وقتی خط میکشم احساس میکنم بلد شدم که خط کشیدم بیشترم تو ذهنم تثبیت میشه.نمدونم چه حکمتیه
 

AWWA

New member
ممنون بیوشیمی جان.....
منم دارم یه کتابی رو میخونم که اسمش" روانشناسی موفقیت در تحصیلات دانشگاهی" هست. نوشتهء لیندگرن و ترجمهء یوسف اردبیلی
توی این کتابم نکته های خوبی نوشته. آدمو مجبور میکنه توی ذهنش دنبال دلایل و راههایی بگرده که تاحالا بهش توجه نکرده.
 

ROJO

New member
یه مشاور می گفت یه روز رفتم کتابخونه دیدم یه نفر نشسته همینطور داره زیر تمام مطالب کتاب خط می کشه رفتم بهش گفتم داری درس میخونی یا خط کشی می کنی؟ گفت فعلا دارم خط می کشم بیشتر یادم بمونه اما مشاور گفت نباید کل کتابو خط کشی کنید هم وقتتون تلف میشه هم دفعه بعد که میخوایی بخونی اعصابت به هم میریزه
بهتره فقط زیر نکات کلیدی مهم خط بکشیم


شاید ولی من اینجوری عادت کردم اگه خط نکشم بعد که برگردم بخودم میگم ببین اونارو نخوندی , این ویروسمه:sarma:2.jpg
 

AWWA

New member
شاید ولی من اینجوری عادت کردم اگه خط نکشم بعد که برگردم بخودم میگم ببین اونارو نخوندی , این ویروسمه:sarma:مشاهده فایل‌پیوست 3194

من سه جور مطالبو از هم تفکیک میکنم.
اولش مطالبی هستن که مفاهیم پایه و جدیدی هستن برام. دونستنشون لازمه ولی مستقیما ازشون تو کنکور سوال نمیاد. اونارو با خودکار رنگی ملایم مثل سبز یا آبی زیرشون خط میکشم.

دوم مطالبی هستن که مهم هستن ولی تاحدودی بهشون تسلط دارم، در عین حال تکرارشون لازمه. اینارو با یه خودکار با رنگ مشخص مثل قرمز یا صورتی خط موجدار میکشم.

سوم مطالبی هستن که خیلی مهمن،جدیدم هستن، نیاز به تکرار دارن و توی کنکورم اهمیت زیادی دارن. اینارو با ماژیک فسفری های لایت میکنم. اگه زمان مرور کم باشه و عجله داشته باشم فقط این های لایتارو میخونم.
سعی میکنم صفحه ها شلوغ نشن و تازگی کتابم حفظ بشه
 
آخرین ویرایش:

نوتر

New member
مرسی بیوشیمی 93. مطلبت خیلی مفید بود.

اما بحثی که هست اینه که بعضا سلیقه ها با هم فرق میکنند.

مثلا من خودم اگه هایلایت نکنم مطلبو نمیتونم خوب یاد بگیرم. یعنی خیلی از بچه ها با رنگ مطلب یادشون میمونه


برای مثال بعضی از دوستان بعد از امتحان اصلی یا آزمایشی در جواب اینکه میپرسی ازشون فلان سوال رو چی زدی میگن یادمه اونو تو کتاب مثلا فسفری هایلات کرده بود یا میگن یادمه فلان مطلب رو نارنجی هایلایت کرده بودم. پس یعنی قشنگ میبینید که با هایلایت مطلب یادشون میمونه.
یک نمونه از صفحه کتابمو گذاشتم. البته همش این شکلی نیست. این دیگه آخرشههههه!!!




البته اگه کسی بتونه بدون هایلایت کردن بخونه یعنی این شکلی عادت کنه و تو بازده ش هم فرق نکنه میتونه مفیدتر باشه.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mohana

serin

New member
منم قبلا زیر همه مطالب کتاب خط های رنگی میکشیدم.اما هر موقع می خواستم همون مطالب دوباره بخونم از شلوغی کتاب چیزی نمی فهمیدم
اما الان هر مطلب جدیدو یک بار روزنامه وار و سریع می خونم . دور دوم هم فقط بعضی قسمتارو علامت گذاری میکنم یا خط میکشم.اگه تونستم برا 3مین بار بخونم خلاصه برداری میکنم
یه روش دیگه ای هم دارم.وقتی مطلبیرو برا بار اول می خونم و یه کلمه یا جمله نا اشنا و جدید می بینم سریع رو یه ورق کاغذ کوچیک می نویسم و می چسبونم به دیوار.مطلب که پیش میره تو صفحات یا فصلای بعدی توضیحشو پیدا میکنم و جلوش رو کاغذ می نویسم.اونموقع راحتتر میمونه تو ذهنم.البته ادرسشم کنارش مینویسم(ینی صفه ی ؟ و کدوم کتاب و فصل)
 

AWWA

New member
من نمیتونم تشخیص بدم که چی تو کنکور میاد خدایی!:shocked: بعدا که تست زدم میفهمم! و خلاصه ای که بعدا مینویسم گلچین مباحثه! ولی اول که از رفرنس میخونم به خاک وخون میکشمش! :25r30wi:اینم کتابم نیس کپیه! کتابم تمیسه !:bunnyearsmiley:

رجو جون اتفاقا برا تو تمیزه ...منظورم به عکس شما نبود خیلیم مرتبه.
یکی از روانشناسای تحصیلی از روش"مهندسی معکوس" صحبت میکرد. تو روش مهندسی معکوس مطلبو میخونی و سعی میکنی بهش تسلط پیداکنی بعد که تستای سالای قبلو میزنی تازه میفهمی کجاها مهمترن. منم براین اساس" های لایت" میکنم.
 

bioshimi93

New member
راستی one more questionnnn:shocked: من الان تست نمیزنم فقط میخونم فصلا رو. این جاوتزه گفتم بعدا با مورای تست بزنم. درسته یا قلط ؟ ::bunnyearsmiley:

بهتره بعد از هر فصل که میخونی تست هم بزنی اینطوری نکات مهم دستت میاد و میفهمی کجا اشکال داری
 

Hamidvet

New member
شاید ولی من اینجوری عادت کردم اگه خط نکشم بعد که برگردم بخودم میگم ببین اونارو نخوندی , این ویروسمه:sarma:مشاهده فایل‌پیوست 3194

آخه از بدی های از رو کتاب خوندن همینه ، منم ایمونولوژی رو همینجور میخوندم کلا خط میکشیدم ولی از وقتی خلاصش کردم دیگه کتابم خط خطی نشد ... :motat:
 

AWWA

New member
درووود دمت گرررررررررررم پوکوندی کتابو یاده خودم افتادم منم اینجوری ام بعضی موقع هاااااااااااااااا یه بار استادم کتابو میخواست بنده خدا گیج زد اون موقع دوستان درست میگن نباید زیر همه مطالب خط بکشی
راستی من رنگ ماژیک فسفری میبینم توی کتاب سردرد میگیرم و چشمام قاط میزنه همون خط بکشم کافیه و چه رنگ هایی برای اعصاب و چشم خوبه و اذیت نمیکنه؟؟؟

بین ماژیکا فقط فسفری یه خرده چشمو میزنه.ولی عوضش وقتی کتاب یا ج زوه رو دستت میگیری و باز میکنی بلافاصله مطلبه سلام میکنه:)
مازیک سبزو من خیلی دوس دارم. یه درسی رو خلاصه نویسی کرده بودم و بازم بین مطالبش مهمترا رو با این رنگ مشخص کرده بودم . اون جزومو خیلی دوست دارم. الانم هروقت نیگاش میکنم کیف میکنم. (تو دفتر خلاصه نویسیم دیگه از خودکار رنگی استفاده نکردم)
 

Hamidvet

New member


بین ماژیکا فقط فسفری یه خرده چشمو میزنه.ولی عوضش وقتی کتاب یا ج زوه رو دستت میگیری و باز میکنی بلافاصله مطلبه سلام میکنه:)
مازیک سبزو من خیلی دوس دارم. یه درسی رو خلاصه نویسی کرده بودم و بازم بین مطالبش مهمترا رو با این رنگ مشخص کرده بودم . اون جزومو خیلی دوست دارم. الانم هروقت نیگاش میکنم کیف میکنم. (تو دفتر خلاصه نویسیم دیگه از خودکار رنگی استفاده نکردم)

من ماژیک سبز و آبی دارم، استفاده کنم ازشون عایا؟!
 

AWWA

New member
شیما(پ) توی یکی از تاپیکا نوشته بود همیشه از کسایی که موفق شدن راه موفقیت رو نپرسین،بعضی وقتا از کسایی که شکست خوردن علت شکستشون رو بپرسین.
من یه بار جدی برای ارشد خوندم...خیلیم وقت گذاشتم ....روی مطالبی که خوندم هم خوب تسلط داشتم. ولی فقط یه عامل باعث شد قبول نشم اونم انتخاب منابع بود. کتابایی که برای مطالعه انتخاب کرده بودم مناسب ارشد نبود. وقتی با چندتا از رتبه های تک رقمی رشتمون صحبت کردم دیدم چه اشتباه بزرگی کردم.
براهمین الان به کسایی که باراوله دارن ارشد شرکت میکنن توصیه میکنم هرجوری شده با قبولیای سالای قبل حرف بزنن. اکثرا منابع مشابهی رو پیشنهاد میدن. بعضی درسا تراز بالاتری دارن اونارو بیشتر روش تاکید میکنن.
 
بالا