یادگیری لغات مهم ارشد به صورت چند بعدی

p5301

New member
c6960b53a503d10bb61b51303e20efda.jpg





من از لغت
development


شروع می کنم . بیشتر ما این لغت رو توسعه و پیشرفت

معنی می کنیم اما این لغت معانی دیگری هم دارد


جمله 1 )


 Good nutrition is important for proper muscle development


در این جمله معنی " رشد و نمو " دارد .


تغذیه خوب برای رشد کافی عضلات مهم است .


جمله 2 )

efforts to promote economic development


معنی : " توسعه-پیشرفت "

تلاش ها یی به منظور زیاد کردن توسعه صنعتی



جمله 3 )


 I try to keep up with the latest developments in computer technology


معنی : " نوآوری یا new product"


من تلاش می کنم تا در زمینه کامپیوتر
با نوآوری ها یا"new products" حرکت کنم .


جمله 4 )
the new system is still under development.


معنی " ارتقا "
سیستم جدید هنوز در حال ارتقاء است .


جمله 5 )


development of new vaccines against tropical diseases


معنی : " فرآوری - تولید "
تولید واکسن های جدید علیه بیماری های استوایی



حالا خودتون لغات زیر رو به ترجمه کنید


Brain development


development of film


new developments in medicine
development of a new method


دانلود فایل ضمیمه پست شماره دو :
http://s3.picofile.com/file/8204205550/development.pdf.html

[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: pashmak

p5301

New member
89bd72f14b83b6f5c444c678c9b3e682.jpg






73b987160978a51458e62bd91d4fd1a9.jpg




کلمه شماره 2 :

regulation


خیلی از شما با فعل

regulate

به معنای " تنظیم کردن " آشنا هستید ، و می دانید که

regulation

حالت اسمیش هست و احتمالا فقط یه معنی براش

یادگرفتین " تنظیم ، سامان دهی " اما این کلمه چند معنی

دیگه هم داره ، که میخوام بهش اشاره کنم

جمله 1 )


the body's regulation of blood sugar


معنی " تنظیم "
تنظیم قند خون بدن


جمله 2 )
builders must comply with the regulations


در اینجا به معنی " مقررات و قانون " است .
ساختمان سازها باید از مقررات یا قوانین پیروی کنند .


جمله 3 )
the regulation of prices
به معنی " نظارت "
نظارت بر قیمت ها


جمله 4 )


student must wear regulation uniform


در این جمله صفت اسمی است و به معنای "رسمی ،
مقرر شده یا قانونی "معنی می شود
دانش اموزان ملزم به پوشیدن یونیفورم رسمی ( تعیین شده قانونی ) هستند .


حالا جملات زیر رو خودتون سعی کنین معنی کنید


-each company has it's own set of rules and regulations


-regulation on the disposal of waste


-according to regulations


-a regulation cap for nurses


- the regulations ban the use of

genetically modified organisms.


*******

18 june 2015
فایل ضمیمه :
http://s6.picofile.com/file/8204466818/regulation.pdf.html
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
کلمه شماره 3 :
Prognosis :
کاربرد این کلمه در علم پزشکی است . و تقریبا تمام افراد حوزه درمان باید به خوبی معنی این کلمه را درک کنند .
معنی تحت الفظی : پیش آگاهی
معنی بسیط : پیش آگاهی از آینده یک بیماری بر اساس یافته های موجود و تجارب به دست آمده در علم پزشکی .
بیماری به پزشک مراجعه می کند ، پزشک با مطالعه پرونده بیمار و با استفاده از یافته ها و تجربیات علم پزشکی در مورد آینده یا نحوه پیشرفت بیماری اظهار نظر میکند که این پیش آگاهی را پرگنوز می گوییم . بیماری ها بر اساس پروگنوز دو دسته هستند :
Poor prognosis
پروگنوز بد : بعضی بیماری ها پروگنوز بدی دارند ، به این معنی که یافته ها و تجربیات پزشکی این پیش آگاهی را میدهد که داروها و روش های درمانی موجود برای درمان کامل بیماری کافی نیستند(بیماری به درمان جواب نمی دهد )
good prognosis
پرگنوز خوب : بیماری به درمان جواب داده و بهبود کامل پیدا می کند .
45%of patient with severe septic shock will die within 28 days.
45 درصد بیماران با شوک حاد سپتیک در طی 28 روز می میرند ، شما این پیش آگاهی یا پروگنوز را بر اساس یافته های علم پزشکی بدست آورده اید،
شوک سپتیک پروگنوز بدی دارد یعنی به شما پیش آگاهی بدی میدهد. ( امید بخش نیست )
پسر بچه ای دارای نوعی لوسمی یا سرطان خون به نام
ALL -L1
است ، پزشک با مطالعه پرونده بیمار متوجه می شود که این نوع سرطان در سن کم پروگنوز خوبی دارد و در صورت درمان بهبود کامل حاصل خواهد شد ، پس به درمان امیدوار می گردد .
جمله 1 :
right now ، doctors say his prognosis is not good .
دکترها میگن پیش آگاهی بیماری اش امید بخش نیست . ( با توجه به تجربیات قبلی علم پزشکی امیدی به درمانش ندارند . ) [emoji54] [emoji54] [emoji54]
 

p5301

New member
کلمه شماره 4 : "این کلمه توکنکور پرکاربرده "


intervene -verb-
intervention -noun -


حالت فعلی کلمه
intervene

است ، که معنای لغوی آن " دخالت کردن ، پادرمیانی کردن است .


معنی بسیط : مشارکت کردن به منظور حل یک مشکل


جمله 1 :

the military had to intervene to restore order

ارتش مجبور شد به منظور برقراری نظم دخالت کند .

جمله 2 :

the president intervened personally in the crisis.

رئیس جمهور شخصا در بحران " بوجود آمده " دخالت کرد.

تو دو جمله بالا معنی دخالت کردن تو فارسی هم قابل قبول بود

در قسمت زیر جملاتی رو میگم که اگه "دخالت کردن " معنی کنیم ، زیاد تو زبان فارسی چنگی به دل نمیزنه ، در این جور موارد سعی کنین بهترین معنی که به عنوان یک فارسی زبان به ذهنتون میرسه رو بگین


جمله 3 :

nurses should be ready to intervene on behalf of their patients .

اول بخشی از جمله رو معنی میکنم

on behalf of their patients

" به منظور حمایت از مریضانشان " معنی میدهد .

حالا کل جمله رو معنی میکنم " پرستاران بهتر است به منظور حمایت از مریضانشان اقدامات لازم را انجام دهند
ما میتونیستیم این جمله رو خیلی خشک معنی کنیم و بگیم "پرستاران بهتر است به منظور حمایت از مریضانشان مداخله کنند ." که به نظرم اون معنای اولی خیلی بهتره و مفهوم رو بهتر القا میکنه .

در علم پزشکی

intervene

بهتره " مداخله درمانی یا اعمال درمان " معنی بشه و حالت اسمیش که

intervention
است رو معادل با

treatment

"درمان یا روش درمانی " معنی کنید .


حالا یک تست از کنکور" کارشناسی ارشد پزشکی سال 1394 صبح پنجشنبه "


-as the usual therapy failed to help , the doctor decided to try a new ..........
1-intervention
2-circumstance
3-conviction
4-interaction

پس از گذاشتن گزینه درست معنی جمله به صورت زیر است
وقتی که درمان معمول شکست خورد ، دکتر تصمیم گرفت درمانی جدید را امتحان کند .
20june2015
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
شماره 5 )
underlying disease
یک ترکیبه که تقریبا هر چند سال یکبار تکرار میشه تو کنکور ارشد ازش سوال میاد و واقعا حیفه تستش رو نزین
معنی : "بیماری زمینه ای "
توضیح بیشتر : خیلی از بیماری ها پشت سرشون یه بیماری زمینه ای وجود داره که برای درمان اول باید بیماری زمینه ای رو برطرف کرد.
مثلا یک سری از آنمی ها رو میشناسیم به نام آنمی های بیماری های مزمن ، دلیل آنمی یک بیماری مثل نارسایی کلیه است ، بنابراین اول میان بیماری زمینه ای رو درمان کنن به جای اینکه برن سراغ درمان آنمی .
سوال کنکور ارشد صبح پنجشنبه 1394 :
doctors warned him against his stomachache as symptom of a severe...........disease .
1- impartial
2-underlying
3-imprecise
4- underpaid
پس از گذاشتن گزینه درست اینجوری معنی می کنیم
دکترها بهش هشدار دادند که علائم درد معده اش به خاطر یک بیماری حاد زمینه ای است .
 

p5301

New member
لغت شماره 6 :


پرکاربردترین پسوند اسم ساز را جدی بگیرید ، پسوند

tion

یک پسوند بسیار پرکاربرد اسم ساز است ، امسال در کنکور ارشد صبح پنجشنبه از هشتاد گزینه مربوط به سوالات لغت سیزده تا و در کنکور بعدازظهر پنجشنبه هفت تا با پسوند

tion

بوده اند ، خیلی وقت ها بچه ها معنی روان کلماتی با این پسوند رو نمیدونن چون بیشتر کتاب های لغت رو حالت فعلی کلمه تمرکز می کنند .

اما لغت شماره 6 :

discrimination

جمله 1 :

company policies doesn't allow discrimination against women

معنی :
" تبعیض "
سیاست های شرکت اجازه تبعیض علیه زنان رو نمی داد .

جمله 2 : اول معنیش رو توضیح میدم چون تو فارسی معادل برای معنی دومش پیدا کردن خیلی سخت میشه
معنی " توانایی تمایز قائل شدن بین دو چیز ، توانایی تفکیکی ، به فارسی میگین فلان حیوان توانایی تفکیکی بینایی بالایی داره ، یا دوستم در خرید لباس ، توانایی تفکیکی بالایی داره یعنی میتونه جنس خوب و بد رو از هم تشخیص بده ، که میتونیم در مورد انسانها " خبرگی " معنیش کنیم .


young children find it difficult to make fine discriminations.

الان فقط باید مفهومی معنی کنیم " لغت به لغت نمیشه"
معنی : برای بچه های کوچک سخته که قضاوت خوبی داشته باشند . "بتونن خوب بشناسند و تفکیک کنند . "


he showed great discrimination in his choice of friends

اون در انتخاب دوست خیلی ماهرانه عمل کرد "توانایی تمایز بین فرد خوب و بد و انتخاب دوست خوب رو داش "
می بینید شاید معنی لغت به لغت نشه ولی مفهوم رو کاملا درست میرسونه !!!!😅
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 7 :
out break :



87c1ad7b1debdfc87ae0cbe08b050441.jpg




کلمه ای در ارتباط با بیماری است .
معنی : " شیوع ، همه گیری ، اپیدیمی "

افتراق از :
outgrowth
شاید کلمه بالا رو با


outbreak


اشتباه بگیرید اما
outgrowth
به معنی :
1- رویش اضافی ، رشد زیاد
2 - پیامد و نتیجه
است .

مثال جمله 1 :
a cholera outbreak
شیوع کلرا " وبا "

جمله 2 :

they are preparing for an outbreak of the virus .

آنها دارند برای شیوع ویروس خودشون رو آماده می کنند .


تست ارشد بعدازظهر پنجشنبه 1394

transmission of pathogenic organism to the other people , directly or indirectly , may lead to an .....
1-incubation
2-outbreak
3-outgrowth
4-affection

بعد از گذاشتن گزینه صحیح معنی می کنیم
سرایت مستقیم یا غیر مستقیم ارگانیسم پاتوژن به دیگران ممکنه به همه گیری منجر شود .
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 8 :
alteration " noun "

ابتدا حالت فعلی کلمه بالا را بررسی میکنیم که میشه

alter " verb "

معانیش :
الف -تغییر دادن - دگرگون کردن
ب - دستکاری کردن
با توجه به معنی حالت فعلی می توان معانی

alteration

را حدس زد که میشه " تغییر - دگرگونی -دستکاری
جمله شماره 1 :

the alteration of pattern
تغییر الگو
جمله شماره 2 :

an alteration in baby's heartbeat
تغییری در ضربان قلب کودک

جمله شماره 3 :

there will be no alteration in corporation tax
تغییری در مالیات شرکت بوجود نخواهد آمد .
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 9 :

procedure

معنی 1 : روال - رویه "بسیط : مراحلی که باید طی کرد.
معنی 2 : اقدام
معنی 3 : عمل جراحی " پرکاربرد"
وقتی ترکیبی به نام " surgical procedure" هم دیدید عمل جراحی معنی کنید .

جمله 1 :

installing a car battery is a simple procedure

نصب باطری ماشین روالی ساده است .

جمله 2 :

what is the procedure for applying a loan .
روال گرفتن وام چیه ؟ یعنی چه مراحلی را برای گرفتن وام باید طی کنیم ؟

جمله 3 :

new employees are taught the proper safety procedures .

اقدامات صحیح ایمنی به کارمندان جدید آموزش داده شد.

جمله 4 :

to perform a routine surgical procedure
انجام دادن یک عمل جراحی معمول ....
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 10 :

disposal


3f783671a633676f6834d8c9218a7abd.jpg



با اینکه آخرش پسوند al داره اما از لحاظ دستوری اسمه ! کلا یادمون باشه که کلماتی که به al ختم میشن یا اسمن و یا صفت هستند .
معنی اصلی : حذف - دفع - دورانداختن
معنی های دیگه : وقتی به صورت ترکیب زیر ببیینیم باید "اختیار " معنی کنیم :

at someone's disposal
در اختیار ......

اما جملاتش :

جمله 1 :
the disposal of nuclear waste .

دفع پسماندهای هسته ای

جمله 2 :

trash disposal
دفع " دورانداختن "زباله ها

جمله 3 :

well , I am at your disposal

خوب ، من در اختیار تو هستم .


حالت فعلی وقتی با حرف اضافه of بیاد

dispose of

بیشتر به معنای " دفع کردن و دور انداختن - خلاص شدن " و شکست دادن و کشتن معنی میشه . همه این معنی ها مهمه ، و باید همشون به خاطر سپرده بشه زمانی که میرین سراغ خبر خوندن یا کتاب متن خوندن متوجه میشین که باید با تک تک این معنی ها آشنایی داشته باشید حالا چند جمله برای حالت فعلی بگم :

جمله 1 :
please dispose of your cigarette butts

لطفا ته سیگاراتو بنداز دور " همون دفع کردن ، از شرشون خلاص شدن "

جمله 2 :

she easily disposed of her opponent
او به آسونی رقیبش رو شکست داد .

جمله 3 :

soldiers disposed of their enemies by using advanced weapons.

سربازا دشمناشون رو با سلاح های پیشرفته کشتند.


یه مترادف مهمش هم
get rid of
هستش .....[emoji52] [emoji106]
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 11 :
association


333c885a457de8df3214fcb1e705fba9.jpg


این کلمه دو تلفظ در زبان آمریکایی دارد ، که بهتر است هر دوتا یاد گرفته شود . 3 معنی این کلمه اهمیت و کاربرد زیادی دارند . که در جملات به هر 3 اشاره میکنیم .

جمله 1 :

the football association
معنی " انجمن "

معنی جمله : انجمن فوتبالی

جمله 2 :

they have a long association with the school and have donated millions of dollars to it

معنی : ارتباط - رابطه

معنی جمله : آنها برای مدت طولانی با مدرسه ارتباط داشته اند و میلیون ها دلار کمک کرده اند .

جمله 3 :

I was in london , that he started his long association with communist

معنی " پیوند -همکاری "

موقعی که همکاری خودش رو با کمونیست ها آغاز کرد من در لندن بودم .

حالا جملات زیر رو یه نگاه کنیم :

1-the british medical association


2-they denied having any association with terrorists
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 12 :

examination


c26c7ebb4dae0bed4c031156b8aa095d.jpg



934d1a6c4bb4b13ed2628d61be244725.jpg



4befd36d2a5d9eb3b9f0416fdd707e42.jpg


برای این لغت 4 معنی با توجه به نوع جمله وجود دارد
جمله 1 :

applicants are selected according to their results on the examination

معنی " امتحان - آزمون "

متقاضیان بر اساس نتیجه امتحانشان انتخاب می شوند .
جمله 2 :

eye examination / medical examination

معنی " معاینه "
معاینه چشم / معاینه پزشکی

جمله 3 :

the victim's clothes were sent to the lab for examination

معنی " تست آزمایشگاهی یا ساده تر بگیم آزمایش "
لباس های قربانی برای آزمایش به آزمایشگاه فرستاده شدند .

جمله 4 :

your proposals are still under examination .
معنی " بررسی "

پروپوزالهات هنوز دارن بررسی میشن ......
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 13 :

دو تا لغت که خیلی شبیه هم هستند و در یک حرف با هم فرق دارند :

1: deprive


2:derive

لغت اول معنی " محروم کردن - بی نصیب کردن " میده
لغت دوم معنی : "مشتق شدن - ناشی شدن "
حالت اسمی این دو تا کلمه رو هم به خاطر بسپریم که :

1:derivation

2: deprivation

جمله 1 :

the new drug is derived from fish oil.

دارو جدید از روغن ماهی بدست آمده است "مشتق شده"


جمله 2 :

they were jailed and deprived of their basic rights .

آنها زندانی و از حقوق اولیه شان محروم شدند .


جمله 3 :

neglected children suffering from social deprivation.

بچه های بی سرپرست از محرومیت اجتماعی رنج می برند .

جمله 4 :

scientists are debating the possible derivation of birds from dinosaurs.
 
آخرین ویرایش:

p5301

New member
لغت شماره 14 :
تا حالا زیاد شنیدیم یه بیماری رجعت کرده یا عود مجدد کرده اما امروز میخوام لغت مربوط به رجعت کردن رو بگم .
recur : " verb "
حالت فعلی : رجعت کردن ، بازگشت کردن - عود مجدد کردن - تکرار شدن
recurrence : " noun "
حالت اسمی : "رجعت - بازگشت - عود مجدد-تکرار "
recurrent or recurring
حالت صفت : به معنی "راجعه - قابل بازگشت-مکرر"
اما برم سراغ جملات :
جمله اول :
there is only a slight chance that the disease will recur .
احتمال کمی وجود داره که بیماری مجددا برگرده
جمله 2 )
a problem that has recurred many times.
مساله ای که تا حالا بارها تکرار شده است .
جمله 3 )
she suffers from a recurring headache.
او از یک سر درد مکرر رنج می برد .
جمله 4 )
we hope to prevent a recurrence of the disease .
ما امیدواریم از عود مجدد بیماری جلوگیری کنیم .
حالا چند تا جمله بدون معنی میزارم :
-a potentially fatal disease with a high recurrence rate .
-recurrent infections
- a recurring nightmare.
[emoji52] [emoji52] [emoji52]
 

p5301

New member
لغت شماره 15 :
یک کلمه خیلی کم کاربرد اما خیلی جالب تو کتاب 504 داریم به اسم :
jolly
تلفظ کنیم " جالی "
این کلمه میتونه 4 نقش داشته باشه یعنی همزمان هم اسم ، فعل ، صفت و قید باشد . ( انعطاف پذیری فوق العاده زبان انگلیسی رو نشون میده )
معنی صفتی در مورد انسان " سرخوش ، سرکیف "
معنی صفتی در مورد غیر انسان : " خوشایند - دلپذیر"
معنی فعلی : "سرخوش و ترغیب کردن " که معمولا با along میاد .
معنی قیدی : " خیلی "
معنی اسمی اش هم میشه : "سفر تفریحی "
جمله 1 :
our boss was a very jolly man .
رئیس ما مرد خیلی سرخوشی بود . "نقش : صفت"
جمله 2 :
a jolly evening
غروب دلپذیر : " نقش : صفت "
جمله 3 :
that's a jolly good idea
اون یک ایده خیلی خوبه . " نقش : قید "
جمله 4 :
we jollied him along and made him buy us ice cream
ما اونو ترغیب کردیم تا واسمون بستنی بخره .
حالا جملات زیر رو بدون ترجمه میذارم
-the manager was fat and jolly .
- it was jolly lucky it didn't rain .
- I've finished my assignment , "oh jolly good "
[emoji55] [emoji55] [emoji55]
 

p5301

New member
لغت شماره 16 :
specimen
نقش دستوری این کلمه " اسم " هستش و یه معنی هم بیشتر نداره ، به معنی " نمونه "
در علم پزشکی به خصوص در میکروب شناسی و خون شناسی از این واژه زیاد استفاده می شود .
جمله 1 :
preserved stained specimens
معنی جمله : نمونه های تثبیت شده رنگ آمیزی شده " منظور نمونه های مختلف بیولوژیک که ابتدا با ترکیباتی فیکس شده و سپس رنگ آمیزی می شوند. "
جمله 2 :
SEM(scanning electron microscope) scans and magnifies external surface of specimen , produces striking three dimensional image .
میکروسکوپ الکترونی نگاره سطح خارجی نمونه را بزرگنمایی و اسکن می کند و تصویر سه بعدی فوق العاده ای تولید می کند .
جمله 3 :
an urine specimen .
یک نمونه ادرار
جمله 4 :
can you give me a specimen of your hand writing ?
میتونی یک نمونه از دست خطتت رو به من بدی ؟
حالا چند جمله بدون معنی :
-astronauts have brought back specimens of rock from the moon.
- specimen exam papers .
[emoji55]
 

p5301

New member
لغت شماره 17 :
Retain
معنی " حفظ کردن - تثبیت کردن -نگهداری کردن-ابقا کردن
دو تا مترادف مهم برای این لغت وجود داره که هر دو تا مهم یا به عبارتی تست خیز هستند .
1: maintain
2: preserve
تست ارشد علوم پزشکی سال 1394 :
with early detection and treatment , it's possible for most people to .......their teeth.
1: improve
2: implant
3: contain
4: retain
پس از جایگذاری گزینه صحیح اینجوری معنی می کنیم
با تشخیص و درمان به موقع ، برای اکثر افراد محتمله که دندان هایشان را نگه دارند . ( حفظ کنند . )
حالا دو تا تست خیلی جالب از زبان عصر 1390 رو نگاه کنیم :
- even one alcoholic drink can ......... one's driving performance and cause an accident.
1: impair
2: retain
3: enhance
4: maintain
اصن سوالو نخونده چون میدونین که دو کلمه retain و
maintain
کاملا هم معنی هستند پس میتونین گزینه 2 و 4 رو رد کنید ، جواب صحیح گزینه 1 هستش که پس از جایگذاری معنی می کنیم : حتی خوردن مقدار کم الکل می تواند عملکرد راننده را معیوب کند ، و منجر به تصادف گردد.
اما تست دوم که باز هم مال آزمون عصر 90 هستش خیلی جالبتره ، جوری که میشه گفت اصن سوال رو نخونده و فقط با نگاه به گزینه ها میتونیم سوال رو جواب بدیم
-when anxiety takes hold, progressive muscle relaxation can help you ........muscle tension and take a " time out " from your worries
1: maintain
2: preserve
3: release
4: retain
گزینه های 1 و 2 و 4 کاملا هم معنی هستن بنابراین هر 3 رد میشن ، پس از گذاشتن گزینه صحیح معنی می کنیم :
هنگامی که اضطراب وجودتان را در برمیگیرد ، استراحت ماهیچه ای مستمر می تواند به آزاد شدن تنشن ماهیچه ای منجر گردد و باعث خالی شدن شما برای مدتی از نگرانی می گردد.
[emoji52] [emoji54] [emoji54]
 

p5301

New member
لغت شماره 18 :
مسری - واگیر دار یعنی از فردی به فرد دیگر سرایت میگنه ، دو تا کلمه هستند که معنیشون " مسری ، واگیر دار ، قابل سرایت " هست
1: contagious
2: communicable
اما یکسری بیماری ها ژنتیکی هستند این بیماری ها رو
congenital
می گویند .
تست کنکور 1394 :
some diseases are passed gentically from parents to the child , others are .........., they pass from one person to another through contact .
1: dormant
2: unique
3: communicable
4 : viable
بعضی بیماری ها به صورت ژنتیکی از والدین به فرزند منتقل می شوند ، دیگر بیماری ها مسری هستند و از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند .
[emoji40] [emoji40]
 
بالا