کلمات مشابه زبان از نظر املایی

sepidh gh

New member
من پیشنهاد می کنم کلماتی که از نظر املایی به هم شبیه هستن و هر کدوم از ما ممکنه با کلمه دیگری اشتباه بگیره رو بنویسیم چون این جوری هم توی ذهن خودمون می مونه و بیشتر به این جور اشتباه ها دقت می کنیم و هم این که دیگران هم می تونن استفاده کنن .من چند تا از کلماتی که خودم اشتباه می کنم رو می نویسم.

sweat : عرق کردن ، عرق
sweet : شیرین ، خوش ، مطبوع

reveal :آشکار کردن ، فاش کردن ، معلوم کردن
relieve : خلاص کردن ( از رنج و عذاب ) ، کمک کردن ، تسلی دادن

content : دو معنی مهم داره 1: محتوی 2. راضی کردن ، قانع کردن
consent : راضی شدن ، موافقت کردن ، اجازه دادن
contest: مباحثه و جدل کردن ، اعتراض داشتن بر ، مشاجره

except : به جز ، مستثنی کردن
expect : انتظار داشتن ، منتظر بودن

sing : آواز خواندن ، اواز ، سرود ، سرودن
sign : نشان ، نشانه ، علامت ، امضا ، امضا کردن

violet: بنفش ، بنفشه
violent: تند ، سخت ، شدید

sight : دید ، بینایی ، قیافه ، ظاهر
slight : مقدار ناچیز ، ناچیز شماری ، شخص بی اهمیت ، تحقیر

eyelid: پلک
eyelash : مژه

beat : ضرب ، ضربان ، تپیدن ، تپش ، غلبه
bit: ذره ، رقم ، خرده ، تکه ، پاره

quite: کاملا
quit: دست کشیدن از ، تسلیم شدن ، ترک ، رهاسازی ، خلاصی

contract: قرارداد ، منقبض کردن ، منقبض شدن
contact: تماس ، اتصال ، تماس گرفتن

eager: مشتاق
meager: لاغر ، ناچیز

decree: حکم کردن ، حکم ، فرمان
degree : درجه ، رتبه ، پایه

vanish : ناپدید شدن ، غیب شدن
banish : تبعید کردن ، دور کردن

severe : سخت ، طاقت فرسا ، شدید ، تند و خشن
sever: جدا کردن ، بریدن ، قطع کردن

abhorrent : متنفر ، منزجر ، بیمناک ، ناساز گار ، مکروه
aberrant : گمراه ، منحرف ، نابجا ، بیراه
 
آخرین ویرایش:

mahdieh

New member
quite:کامل
quit:ترک کردن
quiet:آرام....ساکت کردن

council:انجمن...شورا
conceal: پنهان کردن

attitude: نگرش...طرز فکر
altitude: بلندی..ارتفاع
 

sepidh gh

New member
recent: اخیر ، تازه ، جدید
resent:منزجر شدن از ، رنجیدن از

improve: بهبودی دادن ، بهتر کردن ، اصلاح کردن ، بهتر شدن
prove: ثابت کردن
approve: تصویب کردن ، موافقت کردن ،

bread: نان
beard: ریش

beer: آبجو
bear: خرس ، بردن ، حمل کردن ، میوه دادن

precede: مقدم بودن
precuade: وادار کردن ، ترغیب کردن
 

Leyenda

Well-known member
Analogy = مقايسه، شباهت، همانندي، توافق، similarity, parallelism
Apology = پوزش، عذرخواهي


Assert = دفاع كردن از، حمايت كردن، ازاد كردن ، ادعا كردن
Assort = جور كردن، طبقه بندي كردن، مناسب بودن، sort, classify
 

نگاه

New member
Rid = آزاد کردن
Ride = سوار کردن


Bulb =لامپ، پیاز گل
Bud =جوانه زدن، غنچه کردن

Cholera =وبا
Choler =خشم، صفرا

Some =بعضی
Same =همان، یکسان
Sum =جمع بندی

Inside =داخل
Insight =بصیرت

Hole =چاله
Whole =همه، یکسره

Equivalent =معادل
Equipment =لوازم
 
آخرین ویرایش:

Leyenda

Well-known member
give up = منصرف شدن ، quit , abandon
give out = توزیع کردن ، distribute
give off = بیرون دادن ، emit
give in = تسلیم شدن
give over = دست کشیدن ، ترک کردن
 

sadafi

New member
cite: گفتن؛ ذکر کردن
recite: از بر خواندن
incite: تحریک کردن؛ انگیختن
 

sokot

New member
attitude:نگرش ,طرز فکر

altitude:ارتفاع از سطح دریا,مقام رفیع
 

mahnam

New member
adapt: وفق دادن
The kids adapted quickly to living in a small town

adept: زبر دست و ماهر
Melissa quickly became adept at predicting his mood

adopt: قبول کردن
congress finally adopted the law after a two year debate
 

majede

New member
absurd:پوچ،نامعقول
abuse:بد به کار بردن،سوءاستفاده

ample:پهناور وسیع
amply:به طور فراوان
imply:اشاره کردن

ever:تاکنون،همیشه
over:بر ،فوق،بیشتر

jest:لطیفه ،کنایه زدن
just:عادل ،تنها
jostle:هل دادن تنه زدن

rate:نرخ،سرعت
irate:خشمگین
 

sokot

New member
blade:تیغ, تیغه
blend:مخلوط,مخلوط کردن


ballot:برگه رای
bullet:گلوله


borrow:قرض کردن,امانت گرفتن
burrow:نقب,زیر زمین لانه کردن
 

ساحل

New member
Abandon رها کردن-ترک کردن-واگذار کردن
Abundant فراوان

Attitude گرایش-روش و رفتار- حالت
attribute to نسبت دادن-صفت-نشان-شهرت
altitude ارتفاع-منزلت-مقام رفیع

breach شکاف-ایجاد شکاف-نقض عهد
breech یک اصطلاح مامایی
In the breech presentation the baby enters the birth canal with the buttocks or feet first as opposed to the normal head first presentation

beach ساحل

peach هلو
Peace صلح- آرامش

 

majede

New member
expert:متخصص،کارشناس
export:صادرات
import:واردات

appeal:درخواست،التماس
appear:ظاهر شدن
applaud:تحسین کردن
approval:موافقت
applicant:تقاضاکننده
appraisal:ارزیابی
approach:تمام کردن


trust:اعتماد،مطمئن بودن
truth:درستفراستی

drap:با پارچه پوشانیدن
drab:بیرنگ،یکنواخت،خاکستری
drop:سقوط،افتادن،قطره


treat:رفتار کردن،درمان کردن/شدن،چیز لذت بخش
treasure:ذخیره کردن برای آینده
treaty:پیمان،قرارداد

gain:حصول
grain:حبوبات

chief:مهم ،عمده
brief:مختصر
belief:عقیده،باور
 
آخرین ویرایش:

majede

New member
keen:تیز
kneel:زانوزدن

instant:فوری،لحظه ای
instance:مثال


maintain:نگهداری کردن
mountain:کوه


born:متولد شدن
bore:خسته کردن/شدن


hint:اشاره
hunt:شکار کردن


deer:آهوی کوهی
dear:عزیز


announced:اعلام کردن
nuance:فرق جزئی


exhibit:نمایش دادن
inhibit:منع کردن
inhabit:سکنی گزیدن،آباد کردن
inherit:به میراث بردن،ارثی


advise:نصیحت ،آگاهی
advance:پیشرفت
adverse:مغایر،مخالف
 
آخرین ویرایش:

ساحل

New member
resist پایداری-مقاومت-مانع شدن-ایستادگی
persist
پافشاری-اصرار-تداوم



Irrational غیر منطقی-گنگ-نامعقول
Irrigation آبیاری
Irritation سوزش-خشم-رنجش

Rear عقب-پروردن-تربیت کردن-نمودارکردن
Roar خروش-غرش-داد زدن- خرناس کشیدن
[FONT=&quot]Road [/FONT]جاده-مسیر-راه آهن-خیابان[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]

Truth حقیقت-راستی-صداقت
Trust اعتماد-ایمان-توکل
Trash آشغال-نخاله-تفاله
Thrush برفک دهان
Thrust
فشار-زور-فرو کردن-سورخ کردن-رخنه

[FONT=&quot]
[/FONT]
 

majede

New member
trick:حیله گری،حقه بازی
thick:ضخیم ،غلیظ


propose:پیشنهاد کردن
purpose:هدف ،منظور


disruptive:جدایی افکن،نفاق افکن
disturbing:برهم زدن،آشفتن


hazardous:پر خطر
haphazard:اتفاقی ،تصادفی


nimble:چالاک،طروفرز
limble:انعطاف پذیر


coarse:زبر،خشن
course:دوره ،مسیر


praise:ستایشگر
precise:مختصر ومفید،دقیق
 

majede

New member
swallow:بلعیدن
shollow:کم عمق،سطحی


strike:اصابت،اعتصاب کردن
strict:سخت ،محکم
stick:چسبیدن
restricted:محدود شدن


clog:مسدود کردن،بستن
cloy:بی میل شدن،سیر کردن
clay:خاک رس


diverse:گوناگون ،متغییر
deserve:سزاوار بودن ،لایق بودن


expression:بیان
impression:اثر
 
بالا