با سلام به دوستان عزیز
برای درک این سوال کمی پیچیده، نیاز داریم یکمی به بحث ترانسلوکیشین عمیق تر نگاه کنیم؛
در ترانسلوکیشین در کروموزومهای والدی که در طی میوز کروموزومها به صورت adjacent-2 جفت می شوند، نتیجه ی کار مطابق عکس زیر که از کتاب امری آوردم، دو کرومزوم با سانترومر همولوگ است، که در تعریف پارشیال تریزومی یا پارشیال مونوزومی صدق می کنند.
خب
جالا دقت نمایید، در این مدل، نتیجه ی کروموزومها، در فرزند، یک نتیجه ی آبنورمال است، پس چه زمانی فرزند آبنورمال می تونه شایستگی حیات داشته باشه، زمانیکه این آبنورمالیته کروموزومی حداقل باشه!
یعنی مونوزومی و تری زومی حداقل باشه! هرچه کمتر! بهتر!
با مقدمه، مطالبی عرض شد.
خب حالا مقدمه دوم، به عکس توجه نمایید، یک رابطه ی معکوس بین مقدار ماده ی کروموزومی جابجا شده در والین، و اندازه ی تری زومی و مونوزومی وجود داره، مثلا در کرومزومهای سمت چپ، زرد، هر چه مقدار جابجایی در والدین نزدیک تر به سانترومر بود، و مقدار ماده ی جابجا شده بیشتر بود، در کروموزوهای ادحاسنت2 ، مقدار مونوزومی و تری زومی کمتر میشد!
خب قکر کنم با این دو مقدمه، جواب آشکار شد!
هر چه مقدار کرومزوم جابجا نشده کمتر باشد (مقدار کرومزوم جابجا شده بیشتر باشد)، شانس اینکه اثر مونوزومی و تری زومی ، خنثی شود، و فرزند شانس حیات بیابد، بیشتر می شود! (البته فرزندی با مشکلات فنوتیپی !)
با این توضیحات، گزینه ی یک و سه به سادگی رد می شود، دو صحیحح است. و گزینه ی چهار نیز به دلیل اینکه ایجاد تری زومی وحشتناک (یا مونوزومی تمام عیار) می کند، بازم کشنده است (مگر در موارد معدودی!)