مشاعره

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
تیک تاک،تیک تاک،تیک تاک...

من الان متوجه نشدم ..این شعر بود ....

كاهل روي چو باد صبا را به بوي زلف ....هر دم به قيد سلسله در كار مي كشي

hosseini_h_7 · 2013-02-21

sepidh gh گفت:
من الان متوجه نشدم ..این شعر بود ....

كاهل روي چو باد صبا را به بوي زلف ....هر دم به قيد سلسله در كار مي كشي

زیاد مهم نیست...

یار مردان خدا باش که درکشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخردطوفان را

gentelman70 · 2013-02-21

sepidh gh گفت:
من الان متوجه نشدم ..این شعر بود ....

كاهل روي چو باد صبا را به بوي زلف ....هر دم به قيد سلسله در كار مي كشي

موج نو اشكل نداره كه؟

يك بار كه ديدم طعم لبانت، دل از ديوانگي شوق سجده از خود برون نكرد
آن روز ك فتادم به زمين آن روز روز من و تو بود تا تواني بنداز مرا

gentelman70 · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
زیاد مهم نیست...

یار مردان خدا باش که درکشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخردطوفان را

آن شب يادت مي آيد چشمان من كه به هيچ جا زل نميزد الا چشمان تو

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
و تو ومن وما ،حال بگو که چه ...

هر كه خواهد كه چو حافظ نشود سرگردان
دل به خوبان ندهد وز پى ايشان نرود

gentelman70 · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
و تو ومن وما ،حال بگو که چه ...

هر شعر من كه ديدي بي قافيه است بدان كه در وصف معشوق و عاشقم مانده ام

در محفل خود راه مده همچو مني را افسرده دل افسرده كند انجمني را ما افسرده دلان ساكن كوي غم و درديم در عشق شكست خورديم و ولي توبه نكرديم

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
دلم با توست،...،و بگو که چیست راز بقاء؟

آن چنان مهر توام در دل و جان جاى گرفت كه اگر سر برود از دل و از جان نرود

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
دیروز ترا دیدم که چه نوری از پس ابر برون می زد ...یه هو دلم ریخت...نم نم باران گرفت ودیگر هیچ...

چه ره بود اين كه زد در پرده مطرب كه مى رقصند باهم مست و هشيار

gentelman70 · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
دیروز ترا دیدم که چه نوری از پس ابر برون می زد ...یه هو دلم ریخت...نم نم باران گرفت ودیگر هیچ...

چه اندوهناك بود چشمانم قبل نديدن گل
حال كه ديدم اندوهناك تر شد چشم و دلم

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
راه من و تو،کارمن وتو،ساز من وتو،... من و تو...چه زیباست جای پای جنگلبان روی برف وهمه جا سفید...

دامنى گر چاك شد در عالم رندى چه باك جامه اى در نيكنامى نيز مى بايد دريد

gentelman70 · 2013-02-21

براي خدا حافظي ميخوام دلنوشته ام رو بذارم بخوابم

آيا احساس كردي پوچي درونت را؟
آيا احساس كردي ديگر عاشق نيستي؟
آيا احساس كردي كه ديگر باران ياراي عوض كردن حالت را ندارد و سرما به ارمغان دارد
آيا احساس كردي كه عشق را نياز داري و از خدا با التماس بخواهي دوباره عشق بيكرانش را هديه دهد تا اشك هايت دوباره زير باران سرازير شود و احساس خوشبختي كني زير قطرات خداي باران؟

شب خوبي داشته باشيد مواظب لحظه هاتون باشيد

sepidh gh · 2013-02-21

gentelman70 گفت:
براي خدا حافظي ميخوام دلنوشته ام رو بذارم بخوابم

آيا احساس كردي پوچي درونت را؟
آيا احساس كردي ديگر عاشق نيستي؟
آيا احساس كردي كه ديگر باران ياراي عوض كردن حالت را ندارد و سرما به ارمغان دارد
آيا احساس كردي كه عشق را نياز داري و از خدا با التماس بخواهي دوباره عشق بيكرانش را هديه دهد تا اشك هايت دوباره زير باران سرازير شود و احساس خوشبختي كني زير قطرات خداي باران؟

شب خوبي داشته باشيد مواظب لحظه هاتون باشيد

شب خوش ...

نبود چنگ و رباب و نبيد و عود كه بود ..... گل وجود من آغشته ء گلاب و نبيد

sepidh gh · 2013-02-21

hosseini_h_7 گفت:
دوست دارم و فکرم اینست که چون است فکر تو
می جویمت و احساسم این است که می آیی...

اين لطايف كز لب لعل تو من گفتم كه گفت ...... وين تطاول كز سر زلف تو من ديدم كه ديد

mohana · 2013-02-22

sepidh gh گفت:
اين لطايف كز لب لعل تو من گفتم كه گفت ...... وين تطاول كز سر زلف تو من ديدم كه ديد

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نيکی به جای ياران فرصت شمار يارا

hosseini_h_7 · 2013-02-22

mohana گفت:
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نيکی به جای ياران فرصت شمار يارا

الا ای پیر فرزانه مکن عیبم زمیخانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم...

mohana · 2013-02-22

مادر كه مرد سوخت بهار جوانيم
خنديد برق رنج به بی آشيانيم

hosseini_h_7 · 2013-02-22

mohana گفت:
مادر كه مرد سوخت بهار جوانيم
خنديد برق رنج به بی آشيانيم

مژگان تو تا تیغ جهان گیر برآورد

بس کشته دل زنده که بر یک دگر افتاد

mohana · 2013-02-22

دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد

hosseini_h_7 · 2013-02-22

mohana گفت:
دل ما به دور رويت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پايبند است و چو لاله داغ دارد[/QUOTEg
ای ولا خیلی قشنگ بود...
دلبرم طفلست و به بازی روزی
بکشدزارم و در شرع نباشدگنهش...

mohana · 2013-02-22

شكفتی چون گل و پژمردی از من
خزانم ديدی و آزردی از من
بد آوردی ، وگرنه با چنين ناز
اگر دل داشتم می بردی از من

مشاعره

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

New member

Well-known member

New member

Well-known member

New member

Well-known member

New member

Well-known member