کلمات مشابه زبان از نظر املایی

doubt: :مشکوک debot:/اغاز شروع

سلام
تعدادي از اين كلمات را فلش كارت كردم به آدرس زير:
confusable words | Quizlet

بهتره در دور اول دو طرف فلش كارت را ببينيد و مرور كنيد
بعد در دوره بعد فقط يك سمت فلش كارت را ببينيد و حدس بزنيد
تو تصوير زير نشون دادم
http://s3.picofile.com/file/8100727050/quiz.jpg

grin:تبسم

grain:دانه، جوانه زدن

grim:وحشت

grind: خرد کردن

سلام به همه دوستان عزیز، امیدوارم که تکراری نباشه.

rage: خشم
range: دامنه
.............
arrange: مرتب کردن
derange: برهم زدن
.............
distinction: تشخیص
destination: مقصد
.............
potable: آشامیدنی
palatable: خوشمزه
portable: سبک، قابل حمل
palpable: قابل لمس
.............
sewing: دوزندگی
swing: نوسان
............
faction: فرقه، حزب
fraction: کسر،مقدار کم
............
continent: قاره
pertinent: مربوط
............
conclusive: قطعی
inclusive: شامل

mohana گفت:

grin:تبسم

grain:دانه، جوانه زدن

grim:وحشت

grind: خرد کردن

کلیک کنید تا باز شود...

محنا جون با اجازه ات اینم به پستت اضافه می کنم:

grime: دوده ، چرک

broad:عریض /وسیع
abroad:خارج از کشور
board:سوار شدن

recent: اخیرا
resent: رنجیدن


morality: اخلاقیات
mortality: مرگ و میر