کلمات مشابه زبان از نظر املایی

setareh58

New member
intimate نزدیک،معنی دادن،محرم ساختن
intimidate ترساندن
imitation جعلی ساختگی
intemittent متناوب،نوبتی


irrigated آبیاری کردن،سیراب شدن
irritability تحریک پذیری

explosion احتراق،انفجار
explosition شرح،بیان،تفسیر

deserve شایسته،سزاوار
reserve نگهداشتن،اختصاص دادن
adverse ناسازگار
advertent متوجه،دقیق

inevitable اجتناب ناپذیر
deviation انحراف
univalent واحد،یک بنیانی

sparse پراکنده
spare اضافی،اختصاص دادن
 
آخرین ویرایش:

setareh58

New member
relevant مربوط
revelation فاش سازی،آشکارسازی،وحی
relative نسبی

swift سریع،ناگهانی
stiff سخت،محکم

suspension معلق کردن
susceptible مستعد،حساس
suspicion مشکوک
resuscitation احیا

disperse پراکنده،متفرق
dispense توزیع کردن،اجراکردن
 

Leyenda

Well-known member
contend = رقابت کردن

intend = قصد داشتن

tend = تمایل داشتن - مواظب بودن
 

setareh58

New member
سلام دوستای خوبم اینا همون لغتهای اشکالات ویژه درکنکور در کتاب رضا زاده نوشتم برا اونایی که کتابش ندارن انشالله که مفید باشنچ

Give out پخش کردن ،توزیع کردن
Give up متوقف کردن،رها کردن چیزی
Give on تسلیم شدن،واگذار کردن

Put up withتحمل کردن کسی،یا پذیرفتن وضعیت بد
Put of=delay=postponeبه عقب انداختن
Put out=extinguish خاموش کردن( سیگار،لامپ )

Adopt به فرزندی قبول کردن بچه برای همیشه
Foster پذیرفتن بچه برای مدت کوتاهی

Ancestor جدو نیاکان
Descendant نسل و اولاد
Generation افرادی که به یک دوره تعلق دارند

Retaliate تلاقی کردن،انتقام گرفتن
Reconcile آشتی دادن، وفق دادن

Fraught مملواز،پراز
Fraud تقلب،کلاهبرداری

Convey انتقل دادن
Convoy بدرقه کردن ،محافظت کردن

Steer هدایت کردن،کنترل(بچه)
Stir همزدن ،مخلوط کردن مایعات
Pass out =faint بیهوش کردن،ازحال رفتن
Pass away فوت کردن

Bleachمواد سفید کننده
Breached نقص قرارداد ،شکستن

Congenial مناسب،موافق
Congenital مادرزادی،ارثی

Bald کچل،طاس، ساده ،بیمعنی
Boldبی احتیاط ، گستاخ
Inflation=blow up تورم دراقتصاد
Inflammation=swell التهاب،تورم

tear اشک ریختن
Perspire عرق کردن،دفع کردن ،تعریقچ

Carcass لاشه حیوان
Corps لاشه انسان
Cadaver جسد تشریح(درپزشکی)

Oppress ستم کردن،حکومت ظالمانه داشتن
Repress سرکوب کردن عواطف
Suppressسرکوب کردن مردم،ایجاد خفقان
Suppress = conceal, restrain (درپزشکی )مانع رشد شدن
 

Leyenda

Well-known member

eliminate = حذف کردن
elicit = بیرون کشیدن ، آشکار کردن


attempt = کوشش کردن
tempt = وسوسه کردن


stiff = سفت
staff = کارمندان
 
آخرین ویرایش:

DNA.2013

New member
Conceivably: احتمالا
Convenience:راحتی
Convince=persuade: متقاعد کردن
Conceive:برداشت کردن فهمیدن






Precarious:ناامن خطرناک
Precious: عزیز گرانبها
Perceive:حس کردن مشاهده کردن
 

TrueLove90

New member
...

بـــا تشکر از همه دوستـــانی که توو این تــاپیک کلمات مشابه انگلیسی رو قرار دادن ،
:rose:
تــا به اینجا من همه کلمات رو جدول بندی کردم و یک پی دی اف درست کردم ازشون که جمع بندی بشه راحت بشه پرینت گرفت و خوند ! :4d564ad6:
اگه بازم لغاتی داشتین و دیدین ، بذارین که به جدول اضافه کنم :smilies-azardl (113

امیدوارم استفاده کنین ، موفق باشین:smilies-azardl (181


لینک دانلود

...
 

aram ft

New member
امیدوارم تکراری نباشه چون قبلی ها رو کامل نخوندم:
resent: آزرده شدن
recent: اخیر، جدید

descent: پایین آوردن
decent: پاکیزه، خوب

abominable: hateful
amiable: friendly
 
آخرین ویرایش:

maxin

Well-known member
stock in:تاکید کردن بر
stock: موجودی.کالا.سهام
stuck:گیرکرده.عاشق.گرفتار
 

maxin

Well-known member
لطفا اسپم نگذارید.فقط لایک کنید یا مایل بودید امتیاز بدید...

trail:محاکمه ودادرسی.سعی وکوشش
train:تعلیم دادن.قطار
trait:ویژگی .خصیصه
 

maxin

Well-known member
این لغات مربوط به دوستمون Hamidvetهستش از تایپک http://سرگرمی همراه با تقویت زبان انگلیسی.لایکش واسه ایشون.

بچه ها نذارید این تایپیک خاک بخوره. دوتا لغتم کافیه بذارید....

Expect
انتظار داشتن
Except مستثنی کردن ، بجز
Excerpt گزیده ، قطعه ، جدا کردن
Expert ماهر ، استاد ، کارشناس = Adept
Expend خرج کردن
Expand توسعه بخشیدن ، گسترش دادن
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: mohana

maxin

Well-known member
Tracer:نقشه کش.ردیاب.جست وجو کننده

terrace:ایوان_خیابان
 

Hamidvet

New member
Reveal = افشا کردن = Disclose
Relieve = تخفیف دادن، برکنار کردن، اخراج کردن، کنار کشیدن، تسلی دادن، ارام کردن
Revive = زنده و احیا کردن
Relive = دوباره زیستن ، دوباره تجربه کردن ، در ذهن مرور کردن
 

maxin

Well-known member
treat:بحث کردن-رفتار کردن-خوراک رایگان
threat:تهدید
 

maxin

Well-known member
wright:سازنده .استاد
write:نوشتن

wether_whether:قوچ-آیا .کدامیک
weather:هوا

venial:قابل اغماض .جزئی
venal:پولکی_پست
 

sepideeee

New member
scar : جای زخم
scarce : کمیاب
scare : ترس ... ترساندن


wander : سرگردان بودن
wonder : تعجب . شگتفی
 
آخرین ویرایش:

maxin

Well-known member
tretise:رساله-مقاله
treaties:معاهده-پیمان

cymbal:سنتور
symbol:علامت اشاره

stile:پله نردبان
style:سبک
 

sepideeee

New member
spirit : روح . روحیه
split : جدا کردن . پاره کردن . شکاف . پارگی

costume : لباس
custom : رسم . آیین

delicat : حساس . ظریف
delicious: خوشمزه

trouble : مشکل . زحمت . گرفتاری . بیماری
terrible: وحشتناک بد


stare : خیره شدن
stair : پلکان
 
آخرین ویرایش:

maxin

Well-known member
stationery:نوشت افزار
stationary:ثابت-ایستاده

sew:دوختن
sow:کاشتن

cereal:غلات
serial:سریال
 
بالا