برای تو......
- نویسنده موضوع moj
- تاریخ شروع
moj
New member
(پس از فتح مكه)
بلال حبشى: هیچ درى نباید شكسته شود. كسى حق ندارد به اموال مردم دست درازى كند. به كسى توهین نشود. هركسى پشت درِ بسته است در امان است. افراد خانه ى ابوسفیان در امان هستند. افراد داخل كعبه در امانند.
هند: لااقل محمد به وعده اش وفا كرد. در رو به زور باز نكرد.
ابوسفیان: محمد از قلب ها وارد میشه نه از دیوارها. و این پیروزى جاودانه است.
- - - Updated - - -
بلال حبشى: هیچ درى نباید شكسته شود. كسى حق ندارد به اموال مردم دست درازى كند. به كسى توهین نشود. هركسى پشت درِ بسته است در امان است. افراد خانه ى ابوسفیان در امان هستند. افراد داخل كعبه در امانند.
هند: لااقل محمد به وعده اش وفا كرد. در رو به زور باز نكرد.
ابوسفیان: محمد از قلب ها وارد میشه نه از دیوارها. و این پیروزى جاودانه است.
- - - Updated - - -
moj
New member
کاش اصلأ این گوشی ها نبود!
برای دیدنم مجبور بودی
بیایی بایستی سر کوچه!
برای اینکه کسی شک نکند!
نگاهت را بدوزی به ویترین مغازه ای!
و زیر چشمی خانه مان را بپایی...
و بدانی مثلأ
مامان هایمان
سر ساعت 10
در فلان مسجد
جلسه قرآن دارند...
مامانم که رفت!
بپیچی توی کوچه،
اطرافت را بپایی
که کسی نبیند،
سنگ کوچکی را برداری
و بزنی به پنجره اتاقم...
و من بی خبر از همه جا
مشغول دیدن تکرار سریال مورد علاقه أم باشم!
محو شوم میان
لباس های تنشان،
جملات عاشقانه ی ردوبدل شده!
و اصلأ صدای شلاق سنگ های عشق تو را
بر قلب پنجره ی احساسم
نشنوم...
بغضی کنی و راهت را بگیری و بروی
و شب تا صبح از فکر
ازین شانه به آن شانه بشوی
و فردا
بجز سنگ های ریز!
با خودت گل بیاوری...
باور کن
اگر این گوشی ها نبود!
جواب دوستت دارم ها
مرسی نبود اصلأ!
برای دیدنم مجبور بودی
بیایی بایستی سر کوچه!
برای اینکه کسی شک نکند!
نگاهت را بدوزی به ویترین مغازه ای!
و زیر چشمی خانه مان را بپایی...
و بدانی مثلأ
مامان هایمان
سر ساعت 10
در فلان مسجد
جلسه قرآن دارند...
مامانم که رفت!
بپیچی توی کوچه،
اطرافت را بپایی
که کسی نبیند،
سنگ کوچکی را برداری
و بزنی به پنجره اتاقم...
و من بی خبر از همه جا
مشغول دیدن تکرار سریال مورد علاقه أم باشم!
محو شوم میان
لباس های تنشان،
جملات عاشقانه ی ردوبدل شده!
و اصلأ صدای شلاق سنگ های عشق تو را
بر قلب پنجره ی احساسم
نشنوم...
بغضی کنی و راهت را بگیری و بروی
و شب تا صبح از فکر
ازین شانه به آن شانه بشوی
و فردا
بجز سنگ های ریز!
با خودت گل بیاوری...
باور کن
اگر این گوشی ها نبود!
جواب دوستت دارم ها
مرسی نبود اصلأ!
moj
New member
به تو گفتَم که در این دور شدَن ناچاری؟
سَر به تایید تِکان دادی و گفتی آری ..
عینِ مرگ است اگر بی تو بِخواهد بروَد ..
او که از جانِ خودَت ، دوست تَرش می داری ..
ای که نزدیک‌تَری از منِ دِلتنگ ، به من
بینِ ما نیست به جز فاصِله‌ای اِجباری ..
من عروسِ تواَم ، ای از مَن و آغوشَم دور
خطبِه را گریه‌یِ من میکنَد امشَب جاری ..
زندِگی چیست به جز خاطره‌ای افسردِه
زندگی چیست به جُز رَنج و غَمی تِکراری ..
گِله‌ای نیست به تَنهاییِ خود دِل بستم
به غزل گریه‌یِ هَر روز ، به شَب بیداری ..
رویِ دیوارِ دلم سایه‌ای از قامتِ توست
مثلِ تنهاییِ من قدِ بلندی داری ..!
سَر به تایید تِکان دادی و گفتی آری ..
عینِ مرگ است اگر بی تو بِخواهد بروَد ..
او که از جانِ خودَت ، دوست تَرش می داری ..
ای که نزدیک‌تَری از منِ دِلتنگ ، به من
بینِ ما نیست به جز فاصِله‌ای اِجباری ..
من عروسِ تواَم ، ای از مَن و آغوشَم دور
خطبِه را گریه‌یِ من میکنَد امشَب جاری ..
زندِگی چیست به جز خاطره‌ای افسردِه
زندگی چیست به جُز رَنج و غَمی تِکراری ..
گِله‌ای نیست به تَنهاییِ خود دِل بستم
به غزل گریه‌یِ هَر روز ، به شَب بیداری ..
رویِ دیوارِ دلم سایه‌ای از قامتِ توست
مثلِ تنهاییِ من قدِ بلندی داری ..!
bioshimi@
Well-known member
[h=2]برای تو می نویسم.......
[/h] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تویی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...
برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ... [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تويی كه احسا[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] سم از آن وجود نازنين توست ... [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...
برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...
برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...
برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای
برای تويی كه قلبت پـا ك است ...
برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...
برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..[/FONT]
[/h] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تویی كه تنهايی هايم پر از ياد توست...
برای تويی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ... [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تويی كه احسا[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] سم از آن وجود نازنين توست ... [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]برای تويی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...
برای تويی كه چشمانم هميشه به راه تو دوخته است...
برای تويی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...
برای تويی كه وجودم را محو وجود نازنين خود كردی...
برای تويی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...
... تويی كه سـكوتـت سخت ترين شكنجه من است برای
برای تويی كه قلبت پـا ك است ...
برای تويی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...
برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تويی كه عـشقت معنای بودنم است...
برای تويی كه غمهایت معنای سوختنم است...
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است..[/FONT]
bioshimi@
Well-known member
در تمام شب های تار و تیره ای که هیچ سوسو یی نمی درخشید
و از هیچ پستویی صدایی نمی آمد
آن گاه که خیابان ها هیچ رهگذری نداشتند
در آن ظلمت اندوه بار
تو بودی که نوازشگر اسب نجیب احساس و همدم تنهایی هایم بودی .
و حال باز هم این تو هستی که همیشه با من و راهنمای من در این شب های تاریک همچون ستاره ای درخشان در آسمان بی کسی باز ، چه مهربان دستان مرا می گیری و مرا به راه رفتن عادت می دهی
اگر در این راه طولانی و تاریک با من نباشی
من گم می شوم دور می شوم و تنها و غریب می میرم .
پروردگارا ! تو دوست داری که من تو را دوست بدارم با آن که بی نیازی از من ...!
پس من چگونه تو را دوست نداشته باشم و دوست نداشته باشم که تو مرا دوست بداری با آن همه احتیاج که به تو دارم ؟ ...:riz304::riz304::riz304:
و از هیچ پستویی صدایی نمی آمد
آن گاه که خیابان ها هیچ رهگذری نداشتند
در آن ظلمت اندوه بار
تو بودی که نوازشگر اسب نجیب احساس و همدم تنهایی هایم بودی .
و حال باز هم این تو هستی که همیشه با من و راهنمای من در این شب های تاریک همچون ستاره ای درخشان در آسمان بی کسی باز ، چه مهربان دستان مرا می گیری و مرا به راه رفتن عادت می دهی
اگر در این راه طولانی و تاریک با من نباشی
من گم می شوم دور می شوم و تنها و غریب می میرم .
پروردگارا ! تو دوست داری که من تو را دوست بدارم با آن که بی نیازی از من ...!
پس من چگونه تو را دوست نداشته باشم و دوست نداشته باشم که تو مرا دوست بداری با آن همه احتیاج که به تو دارم ؟ ...:riz304::riz304::riz304:
آخرین ویرایش:
moj
New member
:heart::heart::heart:GoOtOp!c:
tnKs
آدم ها باید یک چیز را درباره خودشان بدانند:
من كجا خوشبختم؟
و لزوما منظور از جا، یک مكان جغرافیایی نیست؛
منظور نقطه لذت زندگیست!
كِی ها و با كی ها و چرا هایش مهم است...
moj
New member
۱- به صدای باد که می پیچد لای برگ درختان بلند، گوش کن.
۲- اسم آدم هایی که از زندگی‌ات رفته اند را زمزمه کن.
۳- زل بزن به تاریکی و حرکتش را در انتهای خیابان دنبال کن.
۴- روی سقف سفید و بدون لکه، تنهایی را تماشا کن.
۵- خودت را برای تلخ ترین خاطره زندگی‌ات ببخش.
۶- مطمئن باش که واقع بینی بهتر از امید بستن بیهوده است.
۷- چیز هایی را فقط برای خودت نگه دار، مثل یک راز، یک تجربه راز آلود.
۸- زل بزن به دست هایت و حالت انگشت ها و رد تجربه ها و اندوه ها را در آن ها دنبال کن.
۹- توضیح نده، بعضی شکاف ها هیچ جوره پر نمی شوند.
۱۰- از آدم های پرحرف دوری کن.
۲- اسم آدم هایی که از زندگی‌ات رفته اند را زمزمه کن.
۳- زل بزن به تاریکی و حرکتش را در انتهای خیابان دنبال کن.
۴- روی سقف سفید و بدون لکه، تنهایی را تماشا کن.
۵- خودت را برای تلخ ترین خاطره زندگی‌ات ببخش.
۶- مطمئن باش که واقع بینی بهتر از امید بستن بیهوده است.
۷- چیز هایی را فقط برای خودت نگه دار، مثل یک راز، یک تجربه راز آلود.
۸- زل بزن به دست هایت و حالت انگشت ها و رد تجربه ها و اندوه ها را در آن ها دنبال کن.
۹- توضیح نده، بعضی شکاف ها هیچ جوره پر نمی شوند.
۱۰- از آدم های پرحرف دوری کن.