آخرین محتوا توسط abobakr

اینقد به فکر راههای در رو نباشید چیزی که خدا زیاد گذاشته راهه همشم ختم میشه به خود ............... خدا افرین خیلی باحاله ها

:sad:-------------------------------

بنظرم عامل اصلییش همون ناخود اگاهی هست که فروید خدا بیامورز ازش میحرفه بقول فروید اگه در ان قسمت ناخود اگاه شخص آن قسمت از چیزها فعال بشن و نشه اونا رو ارضا کرد تبدیل به یه چیز میشن چیزی که بهش میگین عقده و انجام این عقده در مباحثی که فروید مادر مرده انجام داده بصورت جبری برای هر انسانی در اومده...

فرهنگ لغات زنان: . . . .... . . . . . . . . . . . . .. . . 1. آره یعنی نه 2. نه یعنی آره 3. ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن 4.هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه 5. چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم 6. دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دو ساعت علافی

ﻣﺎ ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻣﻮﻥ ﻭﺍﻥ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ... ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﮐﺸﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ! ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻠﺎﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﻟﺎﻣﺼﺐ... :(( کسی حمومشون وان داره مزاحمش بشم؟

من :برو گمشو.. دیگه نمیخام ببینمت دختره :ن... تورو خدا... تنهام نذار.. بی تو میمیرم! من :ب جهنم.. ول کن دستمو دختره :(با گریه) بی تو دنیا برام معنی و مفهوم نداره! من :ب درک... من ازت خوشم نمیام.. بفهم مامانم :پاشو لنگ ظهره :|

ﺩﯾﮕﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﻪ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻧﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻧﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﺁﯾـــــــــــﻨﺪﻩ .... ﺩﻟﻢ ... ﺑﭽـــــــﮕﯿﻤﻮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ! ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺷﻨــﯽ ﺩﺳﺘﺎﯼ ﮐﺎﮐﺎﺋﻮﯾﯽ !... ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻼﻝ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﮐـــﻞ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺯﻏﺎﻟﯽ ﺷﻪ ! 100 ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﺳﺮﺳﺮﻩ ﯼ 1 ﻣﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﺑﺮﻡ ﺑﺎﺯﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻢ ! ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ 10 ﺗﺎ ﻗﻨﺪ ﺑﺨﻮﺭﻡ ! ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻭ ﻟﻮﺍﺷﮑﻮ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﻡ ...

دقت کردین تمام مریضها تو فیلم و سریالهای ایرانی انتهای راهرو سمت راست بستری هستند؟

ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍﻭﻝ تنبلي: . . . .... . . . . . . . . . . . ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ،،،،ﺷﻤﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ - - - Updated - - - ﺑﻬﺎﻧﻪ ﯼ ﺩﺧﺘﺮﺍ: 1 - ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺳﻨﯽ ﻣﻮﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩﻩ )ﯾﻌﻨﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﭘﺮﺗﯽ ( 2 - ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻋﻼﻗﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺪﺍﺭﻡ )ﯾﻌﻨﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪ ﻫﯿﮑﻠﯽ ( 3...

دماغو ميشه عمل کرد لبو سينه رو ميشه پروتز کرد مو رو ميشه رنگ کرد ابرو رو ميشه نخ کرد لکه ها و موهاي زائد رو ميشه ليزر کرد... چشمو ميشه لنز گذاشت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . ولي لامصب اين قد رو نميشه هيچ کاريش کرد - - - Updated - - - امروز صبح درمانگاه بودم که طلبه ای وارد...

ما نسل بوسه های خیابانی هستیم؛ نسل خوابیدن با اس ام اس .... نسل دردو دل با غریبه های مجاز ........... نسل غیرت رو خواهرروشنفکری رو دختر همسایه ... نسل پول ماهانه وی پــ ی ان .... نسل عکسهای برهنه بازیگران ...... نسل جمله های کوروش و شریعتی ...... نسل کادوهای یواشکی .... نسل ترس از رقص...

...اهدنا الصراط المستقیم ....

وقتی که نوجوان بودم یک شب با پدرم در صف خرید بلیط سیرک ایستاده بودیم. جلوی ما یک خانواده پرجمعیت ایستاده بود و به نظر می رسید وضع مالی خوبی نداشته باشند. شش بچه مودب که همگی زیر دوازده سال سن داشتند و لباس هایی کهنه و در عین حال تمیز پوشیده بودند دوتا دوتا پشت پدر و مادرشان دست همدیگر را گرفته...

کاش فیلمشو بگیر باشه اینجا فک کنم از آرشیو صدا سیما بشه دراوردش