هرچه میخواهد دل تنگت بگو

sokot

New member
چرا؟چرا؟چرا؟و هزاران چرا سوال های بی جواب دل من اند....سوالایی که عقلم سپردشون به دل.
 

sokot

New member
عجب زمانه ای شده ای است.گذشت هم درگذشت...
بابا آب داد دیگر افسانه شده است.بابا را هم ایزوگام کردند
و
سعدی کجایی ؟ بنی آدم ابزار یکدیگرند.....(سهراب گل هاشم)
 

sokot

New member
زندگی تفسیر 3 کلمه است:تجربه از دیروز.زندگی در امروز.امید به فردا...
 

ZOT

New member
خدایا میشه این موضوع پایان نامه ی منو حل کنی الهی قربونت برم !!!:sad:
 

DNA

New member
آه خدایا چرا همه به هم خیانت می کنن .چرا نمیشه دیگه به هم اعتماد کرد.من حتی به نزدیکانم دیگه اعتماد ندارم
 

DNA

New member
خستم از همه ادمای که دم از رفاقت و عشق میزنن.

این یه واقعیت که به پدرم هم اعتماد ندارم
 

saeedms

New member
خداحافظ تابستان؛
یادت باشد...
روزهای گرمت به سردی گذشت!
 

Samaneh1366

New member
خدایا کاش آدم ها احترام رو معنی نیازمندی نمیدونستن و وقتی بزرگتری اشتباه کرد و آدم سکوت کرد خیال نکنن ما نمیفهمیم و دوباره تکرار کنن و دوباره تکرار .....
 

shima.p

New member
دلم میخواد بگم : من نمیذارم تیکه پارم کنی همه چیز اونطور میشه که من میخوام .......... ای روزگار
 

dr m

New member

الهی....گاهی....نگاهی........
:rose::rose::rose:
 
آخرین ویرایش:

hairin

New member
من هر روز از خدا میپرسیدم
چرا منو آفریدی؟هدفت از آفرینش من چی بود؟واقعأ از زندگی کردن خسته شدم،
تمام زندگی و شب و روزم تو درس خوندن گذشته،هنوزم این روند ادامه داره
میدونین بچه ها تنها روزی که از آفرینش خودم راضی و خوشحال بودم دیروز بود،دیروز یه مرد نابینا وسط یه خیابون خیلی شلوغ که کم از اتوبان نداشت مونده بود و نمیتونست رد بشه،خب حقم داشت آدم بینا هم به سختی میتونست رد بشه ،من دیدم هیچکس کمکش نمیکنه،هر لحظه ممکن بود تصادف کنه،خودم رفتم دستشو گرفتم و از خیابون ردش کردم،باورتون نمیشه همونجا بعد از رفتن مرده کللی گریه کردم خیلی ناراحتش شدم،خیلی گناه داشت،خیلی ترسیده بود،آره دیروز انقدر از خودم راضی و خوشحال بودم که به خداوندی خدا قسم اگر تمام آسمان و زمین رو به من میدادن نمیتونست با اون احساس و با اون خوشحالی برابری کنه،به نظر خودم فقط یک روز انسان بودم اون روزم دیروز بود
 

MOHAMMAD.R

New member
چی میشد اگه سهم ما جدایی نمیشد؟چی میشد اگه هر روز که از خواب پا میشدم کنارم میدیدمش؟چی میشد رویاهامون به واقعیت تبدیل میشد؟چی میشد بازم صداشو میشنیدمو بازم اسممو صدا میزد؟چی میشد اگه بازم میتونستیم باهم زیر بارون باشیمو از هیچی توی این دنیای لعنتی دلمون نگیره؟؟
آه خدا...
 

68m

New member
حالم خوب نیس
خیلی داغونم
افسردگی گرفتم
مخم هنگ کرده !!!:dadad4:
دلم گرفته با هیچ چیزی هم باز نمیشه
نمیخوام کفر بگم ولی دست خودم نیس !!
از وقتی فارق التحصیل شدم احساس خلا میکنم !!! احساس پوچی
حوصله هیچ کاری حتی غذا خوردنو ندارم
هدفمو گم کردم:sad:
دوست دارم تو یه دنیای دیگه بودم
حالم از این دنیا خیلی گرفته
 

saeedms

New member
زندگي خالي نيست
مهرباني هست، سيب هست، ايمان هست
آري
تا شقايق هست، زندگي بايد كرد .
در دل من چيزي است، مثل يك بيشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بي تابم، كه دلم مي خواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر كوه .
دورها آوايي است، كه مرا مي خواند
 

saeedms

New member
می دانی ، یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی "تـعطیــل است" و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت، باید به خودت استراحت بدهی، دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی، در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند، آن وقت با خودت بگویـی :
بگذار منتـظـر بمانند ...[/SIZE]
 

akhbar

New member
چرا پیدا کردن ی انسان اینقد سخته...............

شنیدی میگن2ره ی آخرالزمون شده؟
وقتی مامان بزرگم از قدیما تعریف میکنه.موندم که چرا انقدر قدیما ادما بهم نزدیک بودن.کل خونواده دور هم دور کرسی میشستن و باهم کلی خوش بودن با ساده ترین امکانات(اما حالا.......!؟)
حتما انسان بودن دیگه
 

helena

New member
خیلی انتظار اینده ام را میکشم که زندگیم به کجا میرسه وچی میشه
ایا بهش میرسم یانه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 
بالا