نگاه کن

binam

Active member
“پدر نگاه کن!


درختها حرکت می کنند”. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.


کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک بچه 5 ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند.


ناگهان پسر دوباره فریاد زد: “پدر نگاه کن! دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند!”


زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند.


باران شروع شد. چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد: “پدر نگاه کن! باران می بارد،* آب روی من چکید.”


زوج جوان دیگر طاقت نیاوردند و از مرد مسن پرسیدند: “*چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟”


مرد مسن گفت: “ما همین الان از بیمارستان بر می گردیم… امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند!!”
 

m.maleki

New member
چقدر با معنی بود و ای کاش در اولین برخورد با اتفاقهای اطرافم اظهار نظر نکنم و کمی تحمل و تامل کنم
 

cheshmak

New member
مرسی جالب بود
یه همچین چیزی هم وسط تبلیغات تلویزیون پخش میکنند نمیدونم دیدید یا نه ولی اونم تقریبا مثل همینه!!!

ممنون!!
 

Persian-Masoud

New member
یه پیغام زیبایی که داره اینه هیچوقت زود قضاوت نکن! خودم بخاطر زود قضاوت کردن چندین بار دچار اشتباهات بزرگی شدم که همیشه قابل جبران نبودن.
 
بالا