منابع خطاي شایع در بخش آنالیتیکال هماتولوژی- بخش دوم

factorVIII

Member
منابع خطاي شایع در میکروهماتوکریت:
1- خروج از کالیبر تایمر میکروهماتوکریت : تایم استاندارد جهت فشردگی نسبتاً مناسب و کامل گلبول*های قرمز 5 پنج دقیقه می*باشد، لذا کاهش کاذب زمان تایمر میکروهماتوکریت منجر به کاهش سطح فشردگی گلبول*ها و افزایش کاذب هماتوکریت و نهایتاً کالیبراسیون نادرست سیستم سل*کانتر (بر اساس میانگین هماتوکریت 5 الی 10 نمونه دستی) می*گردد.
2- خروج از کالیبر دور سانتریفوژ میکرو هماتوکریت از حد استاندارد (10000 –12000g)
میکرو هماتوکریت استاندارد بایستی در مدت زمان 5 دقیقه بتواند به دور 10000 جی برسد . اندازه*گیری دور در دقیقه میکرو هماتوکریت با تاکومتر الکتریکی یا مکانیکی (کالیبر و دقیق) هر سه ماه یک بار بایستی توسط خود آزمایشگاه یا مؤسسات معتبر کالیبراسیون صورت بگیرد و میانگین نتایج اندازه*گیری شده و مقدار قابل انتظار در یک جدول ثبت و نهایتاً بایاس دور سانتریفوژ با بایاس مجاز سانتریفوژ میکروهماتوکریت مورد مقایسه قرار گیرد.
دورهای کمتر از حد مجاز در زمان 5 دقیقه نشانه خروج از کالیبر دور سانتریفوژ است که مهمترین دلیل آن کوتاه شدن ذغال میکروهماتوکریت و کاهش دور در دقیقه سانتریفوژ میکرو*هماتوکریت می*باشد که منجر به افزایش کاذب هماتوکریت دستی و ایجاد خطا در روند کالیبراسیون دستی دستگاهی سل*کانتر می*گردد .

3- تخلیه مکرر لوله*های میکرو هماتوکریت در داخل سانتریفوژ میکروهماتوکریت که مهمترین دلیل آن خرابی نوار لاستیکی داخل میکروهماتوکریت یا نظافت نادرست خون*ها و خمیرهای تخلیه شده داخل سانتریفوژ می*باشد.
ویژگی*های یک سانتریفوژ میکرو هماتوکریت استاندارد:
الف- شعاع چرخش بیشتر از 8 سانتی*متر
ب- توانائی رسیدن به حداکثر سرعت در 30 ثانیه
ج- توانائی ایجاد دور 10000 الی 12000 بر اساس واحد جی (بدون افزایش دما از حد 45 درجه)
د- داشتن زمان سنج خودکار (با قابلیت تنظیم حداقل 30 ثانیه)

منابع خطاي انسانی در حوزه آنالیتیکال هماتولوژی
1- خطا در دریافت و تحویل نمونه*های معیوب هماتولوژی از بخش نمونه*برداری (مثل نمونه با حجم ناکافی یا حاوی لخته*های ریز و درشت یا نسبت نامتناسب خون و ضد انعقاد در انواع نمونه*های هماتولوژی)
2- خطا در حوزه تکنیکهای دستی هماتولوژی (نظیر عدم آشنائی با روش*های دستی شمارش سفید و قرمز و منابع خطاي مربوطه / عدم آشنائی با رسم نمودار هموگلوبین به روش دستی / عدم آشنائی با منابع خطاي رایج در روش*های تکنیکال هماتولوژی به روش دستی نظیر روش*های صحیح رنگ*آمیزی رایت و گیمسا و رتیک و.../ منابع خطا رایج در گروه*بندی خون / منابع خطاي رایج در تست*هائی نظیر سدیمان و شمارش رتیک و تست*های انعقادی روتین و اندازه*گیری گلوگز 6 فسفات دهیدروژناز و ..)
3- خطای کارکنان در حوزه سیستم اتومیشن هماتولوژی: عدم آشنائی با اصول کار سیستم*های اتومیشن هماتولوژی / عدم آشنائی با منابع خطا رایج در کالیبراسیون و نگاهداری پیشگیرانه و اصلاحی سل*کانتر
4- خطا در حوزه کنترل کیفی و تضمین کیفیت هماتولوژی (عدم آشنائی با شاخص*های آماری کیفی در هماتولوژی نظیر آزمون بازبینی یا چک تست / آزمون آماری تی جهت تصدیق کالیبراسیون / آزمون دقت و صحت جهت صحه*گذاری سل*کانتر یا سایر تجهیزات و متدهای جدید در آزمایشگاه / آزمون تست مضاعف در هماتولوژی/ کاربرد روزانه دلتا چک تست*های ارتباطی جهت شناسائی خطاهای پنهان / آزمون میانگین نتایج اندکس*های هماتولوزی در بیماران / رسم منحنی وستگارد و نحوه کاربرد صحیح کنترل خون در بخش هماتولوژی و...)
5- خطاهای شایع کارکنان در حوزه سیتومرفولوژی هماتولوژی :
عدم اعتماد به نفس کارکنان فنی هماتولوژی در گزارش*دهی سیتومرفولوژی ابنرمال به*دلیل عدم برخورد با اشکال غیرطبیعی در آزمایشگاه مربوطه یا عدم مرور اشکال مرفولوژیک غیرطبیعی هماتولوژی در حین خدمت. مرور مداوم و مقطعی اشکال غیرطبیعی هماتولوژی از طریق لام خون محیطی آموزشی یا اطلس هماتولوژی یا کامپیوتر یا کلاس*های آموزشی حضوری جهت این گروه از کارکنان الزامی می*باشد/ اعتماد به*نفس کاذب و بیش از حد در گزارش موارد ابنرمال سیتومرفولوژی / ارائه یادداشت*ها یا کامنت*های غیر*ضروری هماتولوژی بدون تأیید و تصدیق مسئول فنی و سوپروایزر / عادت نادرست شمارش افتراقی (دیف) لام*های هماتولوژی با عدسی 40 به عنوان مثال یکی از مهمترین خطاهای ناشی از انجام دیف با عدسی 40 کاهش کاذب شمارش منوسیت*ها در حوزه شمارش افتراقی همکاران هماتولوژی می*باشد / شمارش ناکافی سلول در دیف لام خون محیطی / عدم تمایز آرتیفکت*های هماتولوژی از اشکال واقعی در گزارش مرفولوژی لام خون محیطی / عدم کنترل مجدد اشکال مرفولوژیک غیر طبیعی توسط فرد مجرب دوم قبل از گزارش*دهی نهائی / عدم توجه توأم کارکنان هماتولوژی به مرفولوژی سفید و قرمز در حین دیف سلولی و سایر عوامل انگلی یا تک یاخته*ای خونی

منابع خطا در حوزه معرف*های هماتولوژی

ایزوتون رقیق*کننده در سل*کانتر: نقش Isotone(diluent)
با توجه به اینکه در هر میکرولیتر خون به طور متوسط 5 میلیون سلول وجود دارد برای شمارش دقیق و عبور تک*تک سلول*ها از روزنه امپدانسی دستگاه نیاز به یک مرحله رقیق*سازی دقیق نمونه خون داریم، لذا ایزوتون نقش یک رقیق*کننده ایزوتونیک مناسب جهت شمارش سلولی دقیق را ایفا می*نماید.
در صورتي*که قصد تعویض ایزوتون را در سل*کانتر داشته باشیم، بهترین راه برای صحه*گذاری معرف ایزوتون، دادن یک یا دو نمونه خون تازه یک بار قبل از تعویض ایزوتون (با ایزوتون قدیمی) و یک بار پس از تعویض ایزوتون به طور مقایسه*ای می*باشد و نهایتاً ارزیابی مقایسه*ای اندکس حجم گلبولی نمونه*ها در دو نوع ایزوتون می*باشد. مشاهده اختلاف فاحش در اندکس حجم گلبولی نشانه اختلاف فاحش در اسمولاریته دو محلول ایزوتون بوده که نیاز به کالیبراسیون مجدد سل*کانتر دارد.
ویژگی*های رقیق*کننده هماتولوژی ایده*آل (ایزوتون):
1- کمترین تغییرات مرفولوژیک سلولی داشته باشد
2- قابلیت رسانائی مناسب وپایدار (تغییر دما محیط از محدوده 15 تا 30 درجه که اپتیمال ایزوتون است منجر به تغییر میزان رسانائی ایزوتون می*گردد)
و فشار اسمزی مناسب (حاوی گلوگز و کلرور سدیم) Ph 3-
4- دارای حداقل پارتیکل شناور اضافی (پارتیکل بیش از حد استاندارد منجر به ایجاد پالس کاذب و شمارش زمینه*ای کاذب خصوصاً در حوزه شمارش پلاکت*ها و گلبول*های قرمز می*گردد)
5- دارای آنتی*سپتیک مناسب (ممانعت از رشد قارچ و باکتری و تولید کدورت و پارتیکل اضافی در ایزوتون در زمان نگاه*داری / به دلیل خاصیت انفجاری سدیم ازاید در لوله های سربی فاضلاب توصیه می*شود آنتی*سپتیک ایزوتون ماده*ای به جز سدیم ازاید باشد
نکات حین کار با محلول*های سل*کانتر:
1-کنترل روزانه تاريخ انقضا و سری ساخت و شکل ظاهری کلیه محلول*های دستگاه
2- تهیه محلول*ها و معرف*ها از برندها و شرکت*های معتبر با شرایط انتقال و نگاه*داری مناسب و سازگار با سل کانتر
3- هر محلول در زمان تعویض بایستی تاریخ همان روز بر روی آن ثبت گردد
4- در پایان مصرف هر محلول به هیچ عنوان ته مانده هیچ محلولی نبایستی به ظروف محلول*های جدید اضافه گردد، خصوصاً به دلیل تعداد پارتیکل بالا در انتهای محلول*ها
5- در هنگام تعویض محلول*ها تکان داده نشوند
6- محلول ایزوتون در مکان*های با حرارت اطاق نگاه داری شوند محیط گرم منجر به آلودگی میکربی در محلول*ها و محیط سرد منجر به تشدید تشکیل ذرات یا پارتیکل*های شناور اضافی در محلول*ها می*گردد.
لایز سل*کانتر
تغییر ترکیب شیمیائی معرف لایزهموگلوبین در اثر نور و کهنه شدن لایز شایعترین منبع خطاي ناشی از لایز سل*کانتر می*باشد لذا کنترل روزانه شفافیت و کیفیت لایز قبل از شروع به کار با سل*کانتر ضروری است.
جهت شمارش سلول*های سفید و اندازه*گیری هموگلوبین، پاره شدن اریتروسیت*ها و حذف گلبول*های قرمز به*طور کامل ضروری است که با معرف لایز امکان پذیر است، لذا هرگونه عیب در معرف لایز منجر به نقص در لیز اریتروسیت*ها و تولید کدورت یا جذب اضافی می*گردد. عدم کارآئی در معرف لایز سل*کانتر عمدتاً منجر به کاهش کاذب میزان هموگلوبین و افزایش کاذب شمارش سفید در سل*کانتر می*گردد.
بهترین راه کنترل صحت و کار*آئی معرف لایز جدید استفاده از یک یا دو نمونه خون تازه جهت کنترل مقایسه*ای نتایج لایز قدیمی و جدید می*باشد و بررسی اختلاف معنی*دار بین نتایج هموگلوبین با دو نوع لایز (قدیمی و جدید) می*باشد.
دو نوع معرف لایز موجود است که شامل :
1- ساپونین (لایز گیاهی با کاربرد قدیمی)
2- سورفاکتانت*ها (لایز جدید) :
َالف - محلول لایز هیپوتونیک : لکوسیت*ها به میزان اندک آسیب دیده ولی چون بقایای غشای اریتروسیت باقی می*ماند جهت روش*های اپتیکال مناسب است و جهت سل*کانتر*های امپدانسی مناسب نمی*باشد.
ب - محلول لایز کاتیونیک ( فعال کننده سطحی) مناسب جهت سل*کانترهای امپدانسی / عیب این محلول لیز*کننده سریع اثرات آسیب سلولی وسیع آن است)
ج - محلول لایز غیر یونی (فعال*کننده سطحی): تنها محلول لایز سریع است که هیچ بقایائی از سلول اریتروسیت باقی نمی*ماند و کمترین آسیب سلولی را به سلول سفید می*زند.
Partial diff lyse محلول لایز دیف نسبی
بهترین راه ارزیابی لایز دیف نسبی کنترل مقایسه*ای نتایج دیف*های دستی و دستگاهی (با لایز دیف نسبی) و تفکیک انواع سلول*های با سایز متوسط در کلیه لام*های خون محیطی می*باشد. قابل ذکر است که کاربرد لایز دیف نسبی نیاز به دیف دستی لام*های خون محیطی را از بین نمی*برد، بلکه صرفاً به عنوان یک تأیید و صحه*گذاری بر دیف*های دستی عمل نموده و تاحدودی نیز سرعت عمل فرد دیف*کننده را بالا می*برد (در صورت اطمینان از نتایج دیف نسبی سل*کانتر)
بزرگی سلول*ها در لام خون محیطی به ترتیب شامل:
Mono>granolocyte>lymph
بزرگی سلول*ها پس از چروکیدگی ناشی از لایز دیف:
Neutrophil(Large cell) > mono/eos/baso(mid cell)> lymph( small cell)
لایز دیف منجر به لیز کامل اریتروسیت*ها و لیز نسبی لکوسیت*ها (چروکیدگی لکوسیت*ها به*دلیل ایجاد سوراخ در غشاء لکوسیت*ها و خروج مایع داخل سلولی لکوسیت می*باشد)
سلول بلاست و نابالغ و لنفوسیت*های اتیپیک پس از مجاورت با لایز دیف نسبی در ناحیه میانی سایز قرار می*گیرند .
سلول*ها با حجم متفاوت پالس*های متفاوت حاصل می*نمایند که توسط آستانه*های متمایز* کننده از هم افتــراق داده می*شوند) به عنوان مثال ذراتی با حجم 20-2 فمتولیتر به عنوان پلاکت / ذرات با حجم 360-36 فمتولیتر اریتروسیت
در جایگاه شمارش لکوسیت سلول*ها به سه گروه به لحاظ سایز تقسیم می*شوند : و
SCR ذراتی با حجم 84-35 فمتولیتر سلول کوچک (لنفوسیت)
MCR ذرات با حجم 114-84 فمتولیتر سلول متوسط (میانی) شامل بازوفیل و منوسیت و ائوزینوفیل و لنف اتیپیک و سلول**های نابالغ
ذرات با حجم 300-114 فمتولیتر شامل نوتروفیل و باند و متامیلوسیتLCR

گردآوری: دکتر مهرداد ونکی

منابع فارسی :
1- کنترل کیفی در آزمایشگاه هماتولوژی / علی ملکی - دکتر کاویانی 1388 - انتشارات اندیشه رفیع
2- مدیریت کیفیت فراگیر در آزمایشگاه بالینی / دکتر درگاهی 1382- انتشارات دانشگاه تهران
3- اصول هماتولوژی و روش*های آزمایشگاهی / دکتر آزرم 1370- دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
4- دستگاه*های خودکار شمارنده سلولی / دکتر داهیم -1388 - آزمایشگاه مرجع سلامت
5- کتاب جامع تجهیزات آزمایشگاهی و فرآورده*های تشخیصی 1381 دکتر سقا

Reference:
1- Practical hematology dacie & lewis 10th edition 2006
2- WHO guide line (quality assurance in hematology) 98.4
 
بالا