علل افزايش مقدار BhCG در زنان غير باردار

Artmis.a

New member
مقدمه:


گونادوتروپين جفتي (Human Chorionic Gonadotropin(HCG) )انساني در سال 1912 توسط آخنر كشف شد. اين هورمون موجب تداوم توليد پروژسترون در هفته هاي اول حاملگي ميگردد. ما امروزه به hCG به صورت يك گروه ملكولي با ساختار مشابه نگاه مي كنيم كه همگي بوسيله آزمونhCG سرمي در آزمايشگاه و يا توسط آزمونهاي حاملگي كه در خانه بر روي ادرار انجام ميشود قابل شناسايي هستند.

اين گروه ملكولي شامل هورمون HCG .hCG هيپرگليكوزيله اتوكرين(ملكولي كه در همان سلولي كه آنرا توليد نموده عمل ميكند).زير واحد B آزاد (اتوكرين) و hCG هيپوفيزي و... ميباشند.hCG يك هورمون هترو دايمر بوده كه از يك زير واحد آلفا با وزن ملكولي 5/14 كيلو دالتون و يك زير واحد بتا با وزن ملكولي 2/22 كيلو دالتون تشكيل شده است. زير واحد آلفا hCG با ساير هورمونهاي هيپوفيزي مشابه مانند: LH, FSH, TSH مشابه است. در صورتيكه زير واحد بتا مسؤل اعمال بيولوژيكي هورمون مي باشد.

HCG به اشكال متفاوتي وجود دارد: ملكول كامل- ملكول شكسته شده به وسيله آنزيم- قطعه مركزي زنجيره بتا (B core fragment) - زير واحد بتا بدون پپتيد *C انتهايي- پپتيد انتهايي C زير واحد بتا. ملكول كامل شكل اصلي در سرم بوده و قطعه مركزي بتاBcf)) شكل اصلي موجود در ادرار مي باشد.


روشهاي مختلفي جهت اندازه گيري HCG در سرم وجود دارد اما اين روشها به دلايل زير از هم متفاوتند:

1-آنتي بادي واكنش دهنده با شكل ملكولي كه ميخواهد آنرا شناسايي نمايد(فقط شكلهاي شكسته نشده-شكسته شده و شكسته نشده-يا شكسته نشده و زير واحد بتاي آزاد)

2-تعداد شكلهاي مختلف ملكول براي ساختن كاليبراتورها.

3-ساختار واكنش كه در آن از يك يا چند آنتي بادي استفاده شده است.


اعمال هورمونHCG : HCG در دوران حاملگي چندين عمل مختلف را انجام ميدهد. اين اعمال شامل تحريك توليد پروژسترون بوسيله سلولهاي جسم زرد و برقراري جريان خون كافي جهت جفت و تداوم رشد و تمايز جفت و جنين در دوران حاملگي مي باشد.


اعمال هورمون HCG هيپرگليكوزيله:

این هورمون موجب جايگزيني و رشد جفت در حاملگي ميگردد. اين هورمون همچنين سبب رشد و تهاجم بدخيمي هايي مانند نئوپلاسم هاي ترفوبلاستيك، مول مهاجم و كوريو كارسينوما ميگردد.


اعمال هورمون HCG هيپوفيزي:

این هورمون در طي سيكل قاعدگي توليد شده و به عمل هورمون LH كمك ميكند. در دوران يائسگي يا در حوالي آن مقدار زيادي از هورمون HCG هيپوفيزي در سرم مشاهده شده كه توسط آزمونهاي آزمايشگاهي قابل اندازه گيري مي باشد. اما HCG توليد شده پس از يائسگي عمل شناخته شده اي ندارد.


علل مثبت شدن آزمايش HCGدر زنان غير باردار:

برخي از خانم ها با وجود مثبت بودن آزمايش BhCG ممكن است واقعاً باردار نباشند. عده اي از آنها در سنين باروري هستند اما در سونوگرافي آنها ساك حاملگي مشاهده نمي شود. برخي از آنها هم مطمئن هستند كه باردار نيستند زيرا در دوران يائسگي قرار دارند. امروزه به دليل اينكه آزمون BhCG يك آزمايش معمول به عنوان بخشي از بررسي هاي قبل از جراحي، عكسبرداري، بستري شدن در بيمارستان يا انجام روشهاي تهاجمي (عليرغم توجه به سن بيمار) مي باشد.
 

Artmis.a

New member
چندين دليل اساسي وجود دارد كه چرا خانمي ممكن است آزمايش مثبت HCG داشته باشد ولي باردار نباشد.


1- HCG هيپوفيزي:

HCG هيپوفيزي به طور معمول و طبيعي و در مقادير بسيار كم در طي سيكل قاعدگي توليد ميشود. مقدار HCG هيپوفيزي در حدود 1:120 هورمون LH يا كمتر از IU/L 2 است اين نوع HCGفقط در طي سالهاي يائسگي توليد ميشود. بر روي كرموزوم 19 انسان هشت ژن زير واحد بتا هورمون HCG و يك ژن زير واحد بتا هورمون LH پشت به پشت هم قرار گرفته اند. هيپوتالاموس با آزاد سازي هورمون GnRH سيگنال توليد LH را به هيپوفيز ارسال مي نمايد. اين سيگنال شديداً بر روي توليد زير واحد بتا هورمون LHاثر ميگذارد ولي سيگنالي نيست كه بر روي زير واحد بتا هورمون HCG اثر نموده و توليد آنرا تشديد نمايد. اين دو هورمون زير واحد الفاي مشتركي دارند. بنابر اين به طور طبيعي مقدار كمي HCG در هيپوفيز ساخته ميشود. اين HCG مكمل LH در فعاليت طبيعي قاعدگي است.

HCG هيپوفيزي 40 برابر قويتر از LH عمل ميكند در صورتيكه معدل ساخت آن بسيار كم است ( در حدود 1:120 غلظت LH). عمل LH پيش برد رشد فوليكولهاي تخمدان، ميوزيس، تشكيل استيگما، تشكيل جسم زرد و توليد پروژسترون پس از تخمك گذاري مي باشد. فرض شده كه HCG هيپوفيزي بر روي گيرنده مشترك LH/HCG اثر نموده و به طور قابل توجهي اعمال سيكل قاعدگي را شدت مي بخشد. هنگاميكه زني يائسه مي گردد توليد استروژن و پروژسترون در او متوقف شده و آمنوره ميگردد. در اوايل يائسگي يا حوالي آن كه اين توقف جزيي است اوليگومنوره ايجاد ميشود.

وقتي كه توليد استروژن كاهش يافت(در حوالي يائسگي) يا كاملا متوقف شد(در يائسگي) هورمون GnRH به طور قابل ملاحظه اي توليد LH ,FSH را توسط هيپوفيز تشديد نموده به همين دليل مقدارHCG هيپوفيزي از حالات قبلي بيشتر مي گردد.در دوران پيش از يائسگي و يا در يائسگي مقدار هورمون ممكن است IU/L 39-1 بوده كه قابل اندازه گيري با تمام روشها ي اندازه گيري HCG مي باشد LH هيپوفيزي140-40 IU/L و FSH هيپوفيزي هميشه بيشتر از IU/L 30 است.

افزايش مقدار HCG ممكن است به طور طبيعي در افرادي كه در دوران يائسگي قرار دارند و يا در افرادي كه تاريخچه برداشتن تخمدان يا اووفروكتومي يا سالپينگو اووفروكتومي دوطرفه (تخمدان و لوله هاي فالوپ برداشته ميشوند) را دارند، مشاهده ميشود. اين افزايش مقدار HCG كاملاً عادي طبيعي و بي ضرر است. شناسايي منشاء HCG هيپوفيزي جهت حذف ساير حالات احتمالي توليد HCG (سرطانها و بيماريهاي ترفوبلاستيك) بسيار مهم است. در يك مقاله خانم غير باردار مبتلا به CRF گزارش شده كه آزمايش HCG سرمي وي مثبت بود. محققان علت اين افزايش را اختلال در كليرانس كليوي ميدانند.


2-بيماريهاي تروفوبلاستيك خاموش:

بيماريهاي تروفوبلاستيك خاموش يكي ديگر از علل معمول افزايش HCG در زنان غير باردار است. مول هيداتيفرم علت شايع سقط جنين است. بقاياي بافت مول هيداتيفرم در رحم اغلب نقاط ريز بافت بسيار تمايز يافته جفتي يا باقيمانده سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست هستند. اين نقاط بافتي بطور منظم توليد HCG نموده و پيش برنده تهاجم نيستند و HCG هيپرگليكوزيله توليد نمي كنند و فقط موجب مثبت شدن آزمايش HCG ميگردند. در بيشتر موارد نقاط ريز در مدت شش ماه سركوب شده و يا ناپديد مي گردند. اما در حدود 10% موارد اين نقاط ريز رشد نموده و HCGهيپرگليكوزيله توليد كرده و سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست در آنها ظاهر شده و بدخيم ميگردند. در اين موارد مقدار HCG افزايش يافته و بيمار بايستي شيمي درماني گردد.


3-سرطانها:

براساس انچه كه در مقالات آمده است وقتي كه يك سرطان اوليه پيشرفت ميكند ميتواند موادي شبيه HCG را توليد كند. اين مواد همان زير واحد بتاي آزاد(Free B subunit) ) بوده كه در نمونه سرم قابل شناسايي است. محصول تجزيه زير واحد بتاي آزاد قطعه مركزي B (B core fragment) بوده كه در نمونه ادرار قابل شناسايي است. تحقيقات نشان داده اند كه سرطانهاي پيشرفته نه تنها زير واحد بتاي آزاد را توليد ميكنند بلكه از آن در پيش برد رشد سلولهاي سرطاني استفاده ميكنند.امروزه از واكسن هايي در تحقيقات باليني استفاده مي گردد كه موجب توليد آنتي بادي بر ضد زير واحد بتاي آزاد شده كه اين آنتي بادي ميتواند موجب حذف زير واحد بتاي آزاد و توقف رشد سرطان گردد.


4- نئوپلاسم تروفوبلاستيك يا كوريو كارسينوما:

نئوپلاسم تروفوبلاستيك حاملگي (كوريو كارسينوما بدون تاييد هيستولوژيك) و كوريوكارسينوما بدخيمي هايي هستند كه از حاملگي هاي طبيعي يا حاملگي مول هيداتيفرم مشتق مي شوند. باقيماندن عميق سلولهاي سيتوتروفوبلاست (سلولهاي ريشه جفت) متعاقب زايمان و بعد از تولد جفت يا برداشتن مول هيداتيفرم به روش جراحي مي توانند ترانسفرمه شوند، زيرا نمي توانند فيوز شده و به سلولهاي سينسيتيو تروفوبلاست خوش خيم تبديل شوند. اين سلولها بعداً HCG هيپرگليكوزيله توليد نموده كه موجب پيش برد تهاجم مي گردد. سلولهاي تروفوبلاست ترانسفورمه به تمام رحم دست اندازي نموده و به كليه، ريه و مغز متاستاز ميدهند. نئوپلاسم تروفوبلاستيك حاملگي يا كوريوكارسينوما يكي از مهاجم ترين بيماريهاي بدخيم شناخته شده براي انسان است و به شيمي درماني پاسخ داده و بقا 5 ساله بالايي در حدود 90-80 درصد موارد را دارد.

همانطور كه گفته شد در اين بيماري مقادير زيادي HCG هيپرگليكوزيله آزاد مي شود كه اگر به درستي اندازه گيري گردد بيمار سريعاً جهت بررسي مرحله بيماري سي تي اسكن شده و تحت شيمي درماني قرار ميگيرد.


5-سندروم HCG خانوادگي (Familial HCG Syndrome ):

اين سندروم جديداً كشف شده و يكي ديگر ازعلل مثبت شدن آزمايش HCG در غياب حاملگي است. مردان و زنان افزايش توليد HCG را از طريق ارثي كسب ميكنند. مقدار HCG سرمي در اين افراد از IU/L 135- 1 گزارش شده است. اين حالت در چندين زن و مرد در يك خانواده (معمولا در برادران و خواهران) و در يكي از والدين وجود دارد.

تمام موارد گزارش شده به اشتباه قبل از عمل جراحي باردار تشخيص داده شده اند و جراحي آنها به دليل مشكوك بودن پزشك به حاملگي و يا سرطان انجام نشده است. در اين سندروم بيماران HCG,HCG هيپوفيزي و HCG هيپرگليكوزيله توليد نكرده سرطان و نئوپلاسم تروفوبلاستيك حاملگي يا كوريو كارسينوما نداشته و HCG مثبت كاذب ندارند. چند مورد از اين حالت تاكنون گزارش شده كه در آنها همگي يك شكل تجزيه شده از زنجيره بتاي آزاد را توليد مي كنند. در اين حالت زنجيره بتاي آزاد فاقد قسمت پپتيد انتهايي C مي باشد.اين HCG از نظر بيولوژيكي غير فعال بوده بنابر اين تداخلي در سيكل قاعدگي يا تخمك گذاري زنان يا توليد اسپرم در مردان ايجاد نكرده و فقط موجب مثبت شدن آزمايش HCG سرمي ميگردد.


6-درمان با HCG :

هنگاميكه از HCG به عنوان دارو جهت القا تخمك گذاري استفاده مي شود، غلظت سرمي آن پس از تزريق 5000 واحد بين المللي HCG به IU/L1000 - 500 رسيده و در طي 12-8 روز به كمتر از IU/L 5 مي رسد.


7-استفاده از HCG به عنوان مواد نيرو زا :

برخي از ورزشكاران ممكن است جهت دوپينگ از HCG براي تحريك توليد هورمونهاي استروئيدي استفاده مي كنند كه اين خود ممكن است سبب افزايش مقدار سرمي HCG گردد.


8-نتايج مثبت كاذب HCG :

اكثر كيت هاي تجاري براي شناسايي HCG بر پايه مدل ساندويچي بنا شده اند كه در آنها از دو آنتي بادي استفاده مي شود. اولين آنتي بادي آنتي بادي منوكلونال ضد HCG است كه جهت گرفتن HCG بر روي يك فاز جامد ثابت شده است. آنتي بادي ثانويه يا آشكار ساز منوكلونال يا پلي كلونال بوده و به اپي توپ ديگري از HCG متصل و با يك آنزيم نشاندار شده و تشكيل ساندويچي را با HCG مي دهد. غلظت HCG ارتباط مستقيمي با آنتي بادي آشكار ساز متصل داشته و در مقايسه با منحني كاليبراسيون غلظت HCG در سرم مشخص مي شود. آنتي بادي اوليه و ثانويه ممكن است از موش يا بز گرفته شوند.

نتايج مثبت كاذب معمولا بواسطه وجود آنتي باديهاي هتروفيل در سرم بيماران ايجاد ميشود. آنتي باديهاي هتروفيل آنتي باديهاي انساني بر عليه آنتي باديهاي حيواني هستند. شناخته شده ترين آنتي بادي هاي تداخل كننده HAMA (Human Anti Mouse Antibody) مي باشد. اما آنتي بادي هاي ضد حيوانات ديگر مانند بز ((HAGA گوسفند (HASA ) خرگوش (HARA ) نيز ممكن است سبب تداخل گردند. آنتي بادي هاي هتروفيل با ايجاد پل بين آنتي بادي گيرنده و آشكار ساز موجب ايجاد واكنش مثبت كاذب مي گردند.

آنتي بادي هاي هتروفيل به دو نوع تقسيم مي شوند:


نوع اول كه نادر بوده و اختصاص به آنتي باديهاي حيواني دارد. معمولا اين آنتي- بادي ها بعد از اينكه فرد در معرض آنتي بادي هاي مونوكلونال موشي قرار گرفت (بواسطه تزريق) ساخته مي شوند. در روشهاي عكسبرداري و شيمي درماني كه عمل هدف گيري بافت مورد نظر بوسيله آنتي بادي هاي مونوكلونال موشي انجام مي شود، HAMA بوجود مي آيد. معمولا اثر اين نوع آنتي بادي ها در سنجش هاي ايمني به مراتب از نوع دوم بيشتر است.


نوع دوم كه شايعتر است آنتي بادي هاي غير اختصاصي با افينيته پايين هستند. اين آنتي بادي ها معمولا در اثر مواجهه شدن فرد با پروتئينهاي حيواني (تغذيه، تماس محيطي، تنفس، واكسن ها) بوجود مي آيند.

فاكتور روماتوئيد كه يك آنتي بادي ضد ايمونوگلوبولين است نيز ممكن است با آنتي باديهاي حيواني واكنش دهد.گفته شده در روشهايي كه در آنهااز دو آنتي بادي (موش و بز) استفاده مي شود نسبت به روشهايي كه در آنها هر دو آنتي بادي موشي است كمتر تحت تاثير واكنش مثبت كاذب قرار مي گيرند.اما چون ايمونوگلوبولين هاي گونه هاي مختلف شديدا همولوگ هستند يك آنتي بادي هتروفيل ممكن است با ايمونوگلوبولين هاي حيوانات ديگر واكنش دهد. بنابر اين استفاده از آنتي بادي گيرنده و آشكار ساز از گونه هاي مختلف مانند موش و بز نمي تواند اين مسئله را حذف نمايد.برخي ازشركت هاي سازنده كيت هاي الايزا جهت حذف تداخلات ناشي از آنتي بادي هاي هتروفيل ايمونوگلوبولين هايي را به معرف هاي خود اضافه ميكنند. اما سرم برخي بيماران حاوي مقادير بسيار زيادي از آنتي باديهاي هتروفيل بوده و اثر مواد بلوك كننده براي خنثي سازي آنها كافي نبوده و نتيجه مثبت كاذب اجتناب ناپذير است.

گزارشات نشان ميدهد كه سرم 30تا40 درصد افرادداراي آنتي باديهاي هتروفيل است.در يك مطالعه وسيع شيوع آنتي باديهاي هتروفيل جهت تاثير در نتيجه آزمايش HCG تقريبا در حدود 4-3 درصد جمعيت مورد مطالعه گزارش شده است.اين بررسي بيانگر اهميت تاثير آنتي باديهاي هتروفيل در نتيجه آزمايش بوده و آزمايشگاهها بايد از اين پديده آگاهي داشته و آمادگي برخورد با آن را داشته باشند.

 

Artmis.a

New member
روشهاي مختلفي جهت شناسايي تداخل ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل در اندازه گيري HCG سرمي وجود دارد كه عبارتند از:


1-آزمايش مجدد نمونه با استفاده از يك كيت از همان روش يا با يك كيت از روش ديگر :

درجه تداخل ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل در روشهاي مختلف واقعا متفاوت است.

غلظت HCGدر روش اليزاي دو مرحله اي در حدود 20% كمتر از روش اليزاي ساندويچي يك مرحله اي (انكوباسيون همزمان نمونه با هردو آنتي بادي گيرنده و نشاندار) است.اين تفاوت در دو سنجش متفاوت اليزا حدود 80% است.


2-تكرار نمونه گيري از بيمار:

گاهي لازم است تا نمونه جديدي از بيمار گرفته شود.مقدار HCGناشي از نتايج مثبت كاذب معمولا در نمونه ديگري كه در طي 2-1 هفته بعد از بيمار گرفته شود با نمونه اوليه مشابه است.در صورتيكه در سرطانها غلظت HCGمعمولا با گذشت زمان افزايش مي يابد.

3-رقيق كردن سرم بيمار:

در اين روش سرم بيماران به طور سريال در يك ماتريكس پروتئيني فاقد HCG(مثلا استاندارد صفر يا بافر رقيق كننده موجود در كيت) رقيق شده و HCGدر نمونه رقيق شده و نمونه اوليه به صورت دو تايي اندازه گيري مي گردد.نتايج غير موازي (غلظت متناسب با فاكتور رقت نيست)نشاندهنده وجود تداخل ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل است.در روش رقيق سازي معمولا نتايج بدست آمده كمتر از نتايج مورد انتظار است.

4-آزمايش همزمان بر روي نمونه ادرار بيمار:

آنتي باديهاي هتروفيل با وزن ملوكولي 150 كيلودالتون به دليل وزن ملوكولي بالا توسط گلومرولهاي كليه فيلتر نشده و بنابر اين در ادرار وجود نداشته و نمي توانند در آزمايش ادرار تداخل نمايند.اگر مقدار HCGدر سرم هنوز در حال افزايش بود نتيجه منفي ادرار ممكن است ناشي از ادرار خيلي رقيق باشد كه آنرا ميتوان با اندازه گيري وزن مخصوص يا اندازه گيري كراتينين ادرار تشخيص داد.در ادراري با وزن مخصوص 015/1 غلظت HCGدر ادراردر حدود 50% غلظت سرمي آن است.بنابر اين نتيجه منفي در ادرار نشانه قابل اعتمادي جهت وجود نتيجه مثبت كاذب ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل است. اگر HCGاندازه گيري شده در ادرارHCG B باشدغلظت آن در ادرار معمولا خيلي كمتر از مقدار سرمي آن است.زيرا قسمت اعظم آن در طي ترشح به داخل ادرار به HCGBcf تجزيه مي شودواكثر روشهاي سنجش HCG قادر به اندازه گيري HCGBc در ادرار نمي باشند.

5-اضافه كردن موادسدكننده آنتي باديهاي هتروفيل(Heterpphil antibody Blocking Agent):

اين معرف ها كه تحت عنوان HBT ناميده مي شوند بسيار مورد استفاده قرار گرفته و نتايج رضايت بخشي دارند.اين لوله ها حاوي ايمونوگلوبولين هاي ضد آنتي باديهاي هتروفيل هستند. استفاده از آنها آسان بوده و تقريبا ارزانندو ميتوانند اثر آنتي باديهاي هتروفيل را كاهش داده و يا حذف كنند.در اين روش 5/. سي سي سرم به لوله اضافه شده و پس از انكوباسيون ,سرم بيمار مجددا جهت اندازه گيري مقدار HCG اندازه گيري مي گردد.نتايج منفي يا كاهش مقدار HCGنسبت به نمونه اوليه نشاندهنده وجود آنتي باديهاي هتروفيل است.

6-اندازه گيري هورمونهاي LH,FSHبيمار:

هنگاميكه زن جواني با اندازه گيري مقدار سرمي HCG جهت تومورهاي تروفوبلاستيك پايش ميگردد بايد مقدارمحدوده مرجع HCG پس از يائسگي را داشته باشيم زيرا غلظت HCG در اين موارد اغلب ازIU/L5-3فراتر رفته وحتي گاهي به IU/L 15-10 نيز مي رسد.اين مقادير نشاندهنده عود بيماري نبوده بلكه يك پاسخ فيزيولوژيك به سرگوب گونادهاست.اين حالت را ميتوان با اندازه گيري مقدار هورمونهاي LH,FSHبيمارشناسايي نمود.در اين حالت مقدار سرمي اين دو هورمون در حدود مقادير پس از يائسگي هستند.

7-ساير روشها:

با روشهاي ديگري نيز ميتوان اثر آنتي باديهاي هتروفيل را حذف نموده ويا كاهش داداما اكثرا پرهزينه بوده و قابل انجام در آزمايشگاههاي باليني نيستند.اين روشها عبارتند از:

الف)استخراج آناليت از نمونه

ب)افزودن سرم حيوان ايمن شده يا ايمن نشده

پ) افزودن سوسپانسيون پروتئين A

ت)رسوب گذاري باپلي اتيلن گليكول6000

ث)حرارت دادن سرم تا 90-70 درجه سانتيگراد (براي آناليت هاي مقاوم به حرارت)

ج)افزودن IgGپلي كلونال اختصاصي گونه

چ)اضافه نمودن قطعات FCآنتي بادي اختصاصي براي گونه


در پايان توجه همكاران محترم را به چند نكته جلب مي نماييم:

1-به دليل وجود منابع گوناگون و حالتهاي مختلف افزايش مقدار HCG (خوش خيم و پاتولوژيك)در سرم بيمار و همچنين هتروژنيسيته ملوكول HCG لازم است كه بدانيم كدام شكل يا اشكال ملوكولي HCG در روش سنجش مورد استفاده قرار گرفته است.

2- از استراتژيهاي آزمايشگاهي مناسب جهت كمك به پزشك و جلوگيري از مديريت نامناسب بيماراستفاده کنیم .

3-بيش از 100نوع كيت جهت اندازه گيري HCG در سرم وجود دارد.آگاهي آزمايشگاهها از ساختار كيت (روش سنجش) ومعرف هاي به كار رفته در آن (نوع آنتي باديهاي به كار رفته)كمك زيادي به شناسايي موارد مثبت كاذب مي نمايد.

4-از استفاده شركت هاي سازنده از معرف هاي مناسبي جهت حذف تداخلات ناشي از آنتي باديهاي هتروفيل در كيت هاي خود مطمئن باشیم.

5- امكانات لازم در هنگام مواجهه با سرمهاي حاوي آنتي باديهاي هتروفيل را فراهم کنیم.

6- مركزي را كه در موقع لزوم بتوان نمونه بيماران را جهت شناسايي منشا تداخل (اندازه گيري HCG هيپرگليكوزيله-Free BHCG-HCGBcf و بررسي آنتي باديهاي هتروفيل) ارسال نمود،شناسائی کنیم.
 

Artmis.a

New member
منابع انگليسي:

1-Cole LA,Sutton JM,Higgins TN,Cembrowski GS.Bettween-method variation in human chorionic gonadotropin test result.clin chem. 2004;50:874-882


2-Butler SA,Cole LA,.Use of heterophilic antibody blocking agent (HBT)in reduce false positive hCG result.Clin Chem 2001:47:1332-1333


3-Cole LA,Rinne KM,Shahabi SH,Omrani A.False positive HCG assay leading to unnecessary surgery and chemotraphy and neddless occurance of diabetes and coma.Clin Chem 1999;45:313-314


4-Cole LA,Phantom hCG and phantom choriocarcinoma.Gynecol 1998:71:325-329


5-Cole LA,Khanlian SA,Butler S.False human chorionic gonadotropin result.HCG referene service.university of new mexico ,Albuquerque , NM.USA


6-Buckner CL,Wilson L,Papadena CN.An unusaual cause of elevated Serum total BhCG.Ann Clin.Lab.Sci.2007;37(2):186-191


7-Stenman UH,Tiitinen A,Alfthan H,Valmu L.The classification and clinical use of different isoforms of HCG.Ham Reported update 2006;12:769-784


8-Zhimin TC,Rej R,Are laboratory reporting serum quantitative HCG result correctly?Clin Chem.2008;54:761-764


9-Cole LA. The USA hCG reference service.what we investigate,how we examine blood and urine samples,and what we find?






منابع فارسي:

1-الايزا-واحد تحقيق و توسعه شركت پيشتاز طب.

 
بالا